printlogo


کد خبر: 153447تاریخ: 1394/11/20 00:00
دیوار مهربانی روحانی

سیدعابدین نورالدینی: آقای روحانی خواستار حضور حامیان اصلاح‌طلب خود پای صندوق‌های رأی شد. او در مراسم «زنان، اعتدال و توسعه» اما برخلاف روحانی 92 صریح بود. روحانی حالا پس از برجام، رک و راست به این طیف از حامیان خود گفت با آنها چند ـ چند است. این مهم‌ترین بخش از اظهارات آقای رئیس‌جمهور است: «ممکن است عده‌ای بگویند چرا پای صندوق رأی برویم؟ مگر می‌خواهیم بین چه کسی چه کسی را انتخاب کنیم؟ بله! گاهی انتخاب سخت می‌شود و آنی که می‌خواهیم نیست. می‌خواهم مثالی بزنم؛ فرض کنید وارد مغازه‌ای می‌شوید، آن چیزی که می‌خواهید نیست و ناراحت می‌شوید که چرا در قفسه‌ها تنوع نیست اما بدانید که فرزند شما نیاز به لباس دارد. اگر نخرید فرزند شما سرما می‌خورد. آیا حاضر هستید فرزند عزیزتان دچار مشکل شود؟ نیامدن به انتخابات  فرزند شما را دچار مشکل می‌کند. آینده جامعه فرزندان‌تان را دچار مشکل می‌کند. شما به ناچار بین چیزهایی که در مغازه است انتخاب‌تان را انجام می‌دهید، ولو اینکه انتخابتان دلچسب نباشد اما انجامش لازم است».
این اظهارات آقای روحانی دیالوگ، درددل، اتمام حجت، التیماتوم یا هر چه نامش باشد، ناظر بر واقعیاتی است که نه اکنون بلکه از سال92 علنی شد. واقعیت این است که هیچ چیز برای اصلاح‌طلبان تغییر نکرده است. شاید تنها آنها می‌توانند به این دلخوش باشند که شرایط برای‌شان بدتر نشده است.
به همان دلیلی که آنها سال 92 از ترس پیروزی رقیب، ناچار شدند به کاندیدای «عالیجناب» هاشمی رای بدهند؛ اکنون نیز ناگزیر از ادامه راه و یک انتخاب غیردلچسب هستند. آنها از صحنه مناسبات سیاسی کشور حذف شده‌اند و تنها یک نقش برایشان تعریف شده است؛ کشاندن ارابه قدرت آقایان هاشمی و روحانی در رقابت با اصولگرایان!
آنها حتی حق ندارند نسبت به وضعیت دولت نیز سوال داشته باشند. مثلا اینکه اگر لیست انتخاباتی برای آنها غیردلچسب است، آیا این لیست برای آقایان هاشمی و روحانی نیز غیردلچسب است؟ یعنی جریان آقای هاشمی هم ناگزیر از یک انتخاب غیردلچسب در انتخابات 7 اسفند است؟ یا اینکه لیست نچسب برای اصلاح‌طلبان، یک لیست دلچسب برای آقایان هاشمی و روحانی است؟ زمزمه‌هایی حتی شنیده شده که برخی اصلاح‌طلبان مدعی شده‌اند در روند رایزنی‌ها در موضوع احراز صلاحیت‌ها، کسی برای آنها چانه نزده است! یعنی چانه‌ها برای کسان دیگر هزینه شد! خب! که چه؟ حتی اگر اینگونه باشد نیز تغییری در اصل موضوع ایجاد نشده است. ماهیت وجودی همین بازمانده‌ای که از جریان اصلاحات در ساختار سیاسی مانده، نحیف‌تر از آن است که بخواهد کوچک‌ترین نقدی نسبت به آنچه بر روزگار اصلاح‌طلبی می‌رود، به آقایان داشته باشد!
آنها باید واقع‌بین باشند. باید به نقطه اشتراک که همان «رقیب مشترک» است دل خوش کنند. باید به دیوار مهربانی آقای روحانی روی بیاورند تا در کوران سیاست تلف نشوند. منتها این دیوار از جنس مرحمت نیست! از جنس بده بستان است! دولت، دولت بده بستان است. لباس اگر دلخواهشان نیست، اگر به مزاج و مذاق آنها دلچسب نیست اما ناگزیرند از این دیوار مهربانی خرید کنند. خرید به بهای انتخاب غیردلچسب در 7 اسفند!
***
اصلاح‌طلبان وارد یک هزارتو شده‌اند که هیچ راه خروجی از آن وجود ندارد الا همان مسیری که وارد آن شده‌اند. البته بازگشت آنها نیز بسیار دشوار است! حالا آنها اگر شریک سفره دولت نباشند اما همدست عملکرد دولتند! آنها قدرت آن را ندارند که حساب خود را از دولت سوا کنند! به مرور آنها به متغیری از جریان آقای هاشمی تبدیل خواهند شد. متغیری که خارج از معادله، هیچ ارزشی نخواهد داشت. چه در حوزه گفتمانی و چه در حوزه تشکیلات سیاسی، آنها تمام شده‌اند. به مرور به همه آنها ثابت خواهد شد بزرگ‌ترین مانع آنها همین سواران ارابه هستند! این را زمان ثابت خواهد کرد! اخیرا آقای سیدمحمدعلی ابطحی در واکنش به اهانت‌هایی که اصلاح‌طلبان حامی هاشمی به وی کرده بودند گفته بود مبانی اصلاحات دارد فراموش می‌شود.
جناب آقای ابطحی! خودکرده را تدبیر نیست! وقتی فتنه 88 را به راه انداختید؛ بر دریچه عقلانیت سیاسی پلمب و بر چشمان بدنه خود نقاب زدید و ارابه آقای هاشمی را بر آن سوار کردید! شما چه بخواهید چه نخواهید سوار بر ارابه‌ای هستید که منتقدان خود را دشمنان پیغمبر خدا می‌خواند!
یادتان باشد! برجام را خدا آورد!

 


Page Generated in 0/0071 sec