printlogo


کد خبر: 153484تاریخ: 1394/11/21 00:00
نگاهی به آثار به نمایش درآمده در هشتمین روز جشنواره فیلم فجر
اژدهایی که سیمرغ را بلعید!

مرتضی اسماعیل‌دوست: جشنواره سی‌و‌چهارم فیلم فجر، هشتمین روز از برگزاری خود را هم پشت سر گذاشت. این در حالی است که با وجود تمهیدات مناسبی چون ورود زودهنگام تماشاگران به سالن سینما، باز هم معضلات مربوط به استقرار مخاطبان در سالن به قوت خود باقی است. برای رفع این مشکل می‌توان در دوره‌های آینده از طریق ایجاد سامانه‌های کارتخوان، شکل منظمی به شرایط موجود از طریق شماره‌دهی به افراد حاضر در بازه زمانی مناسب پیش از موعد اکران فیلم‌ها بخشید.  انجام این راهکار با توجه به تناسب تعداد کارت‌های صادره با ظرفیت سالن سینمایی برج میلاد و ابطال انواع کارت‌های ویژه و مجوزهای سفارشی ورود افراد به کاخ جشنواره صورت خواهد پذیرفت تا از شرایط نامطلوب فعلی جلوگیری شود.
 «پل خواب» به کارگردانی اکتای براهنی
سطحی‌ترین برخورد با اثر گرانقدر «جنایت و مکافات» داستایوفسکی هنگامی رخ داد که در تیتراژ انتهایی فیلم «پل خواب» عنوان برداشتی آزاد از این رمان به پرده درآمد، این در حالی است که با وجود پذیرش هرگونه دخل و تصرف در بازخوانی آثار ادبی توسط هنرمند، نمی‌توان اثر گسیخته اکتای براهنی را که فاقد هرگونه ادبیت به معنای تشخص بیانی است، بدین فرض تصور کرد.  وجود شخصیت‌هایی کاغذی و موقعیت‌های بیهوده و بدون پشتوانه از لحاظ درام و نگاه سطحی نویسنده نسبت به مقولات روانشناختی که موجب عدم شکل‌بخشی از انگاره ذهنی کاراکترها نزد مخاطب شد، «پل خواب» را به اثری سرد و خنثی بدل کرد، در حالی که طرح فیلمنامه امکان تبلور درامی جنایی با بررسی مولفه‌های روانکاوی را به سازنده می‌داد. فیلم بدون پیش‌درآمد لازم از بروز تلاطم درونی کاراکتر به شکلی مضحکانه سکانس قتل را اجرا می‌کند.  در «پل خواب» شخصیت‌ها کارکردی در خدمت درام نیافته‌اند و فیلم ضرباهنگ متناسب با درون‌مایه خود را از دست می‌دهد. همچنین ویژگی‌های ژانری از اثر دور مانده و از طرفی نشان دادن مواردی مانند نمای ابتدایی و انتهایی خانه با حرکت پن دوربین کارکردی در ساخته هستی روایت ندارد.
«ممیرو» به کارگردانی هادی محقق
پیش از این تحلیلی بر ساخته تجربی هادی محقق صورت گرفت و نمایان شد که چگونه فیلمساز انگاره نامیرایی را در کالبد روحی برزخی نمایان کرده است. «ممیرو» با اتکا به زبان بصری و ایجاد نقاط ظریف نشانه‌شناسی، رمزواره‌ای از چرخه تقدیر را در مسیر قدرتنمایی و نیز سرنگونی به تصویر درمی‌آورد اما نواقص موجود در ترسیم شخصیت و چرایی رنج رشدیافته در وجود کاراکتر ایاز، چگونگی ارائه آن را با همه تلاش‌های صورت‌یافته به عدم باورپذیری نزد مخاطب رسانده است.
«عادت نمی‌کنیم» ساخته ابراهیم ابراهیمیان
فیلمی که توان خلق درام ندارد و به دنبال مد تقلیدگرایی به شکلی ناشیانه از آثار فرهادی است، بی‌آنکه بتواند داده‌ای در این میان منتقل کند. از این رو طرح موضوعاتی چون افشای حقیقت، پنهانکاری و قضاوت در شکلی کاملا تصنعی نمایان می‌شود. ناتوانی در گره‌افکنی و ناشیانه بودن انجام گره‌گشایی، برخلاف ژست فیلم امکان هرگونه تعلق خاطر نزد بیننده را منتفی می‌کند.
ابراهیمیان در نبود مولفه‌های لازم روایی از طریقی صوری و با استفاده از باند صدا و موسیقی پرطنش درصدد ایجاد حس تعلیق نزد مخاطب شده و در این میان حتی دست به دامن ادوارد مونک در نمایان‌سازی تصویر «جیغ» بر صفحه تبلیغات شهری می‌شود! که از جمله موارد بسیار دورمانده از اثر خواهد بود. «عادت نمی‌کنیم» چنان بازمانده از طرح موضوعات انسانی است که بازتاب و تکرار دیالوگ‌ها و رفتار پرسوناژها در آن مضحک جلوه خواهد کرد.
 «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری
«برادرم خسرو» از طریق تیتراژ ابتدایی دایره‌وارش، مخاطب را به تماشای فیلمی روانکاوانه و با درک چرخه دوار سرنوشت دعوت می‌کند اما در پرداخت ایده‌ای مبنی بر اختلال عصبی کاراکتر خسرو، به سطحی‌ترین شکل ممکن عمل می‌کند. از این رو نه می‌توان چندان از احوال درونی پرسوناژها اطلاعی یافت و نه شکل‌گیری موقعیت‌ها در راستای انتقال‌بخشی روح پاشیده خسرو روی می‌دهد.
از طرفی وجود پرسوناژهایی ناکوک مانند میترا که همسر ناصر، برادر خسرو است شکلی تصنعی به قالب اجرایی اثر داده تا فیلمی را که ریتم روایی‌اش براساس ملودی بنا شده از تب و تاب موقعیت‌های موثر دور کند. از این رو شخصیت‌های گنگ و ناپخته‌ای که ناشی از نگاه سطحی فیلمساز نسبت به مقوله روانکاوی است، اثری تهی از تاثیرپذیری را به جا می‌گذارد. البته فیلم دارای سکانس‌ها و اشارات قابل‌توجهی هم هست و می‌توان نشانه‌هایی از ریزپرداخت‌های نویسنده را در توصیف درونگاه خسرو مثال زد که از جمله آنها زمانی است که خسرو دیوار اتاق خانه برادرش را تبدیل به قطعات عکس‌هایی می‌کند که هر یک حکایت حسرت‌هایی ثبت‌شده در روحش خواهد بود.
 «اژدها وارد می‌شود» ساخته مانی حقیقی
فیلمی که پیش از آغاز جشنواره فجر حواشی بسیاری داشت و در جشنواره پیش روی برلین جزو انتخاب‌شده‌هاست. اثری سوررئالیستی که تم جست‌وجو را در بازه خاطره‌نمایی فیلمساز در پیش می‌گیرد. وجه تمایز «اژدها وارد می‌شود» با دیگر آثار سینمای ایران در بی‌کرانگی موضوع، ژانر و روایت بوده که معجونی از انگاره‌های ذهنی فلسفنده را در بسته‌ای طنازانه با رویکرد معمایی و براساس تم جست‌وجو و ساختاری فراواقع‌گرایانه نمایان می‌کند.  این همه عناوین برای اژدهای ساخته شده توسط مانی حقیقی به دلیل همین سرکشی بی‌قید و بند فیلمساز در جهان روایی ناهمگونی بوده که همچون پازل به هم ریخته‌ای در نقطه‌گذاری‌هایی به هم متصل می‌شوند. از این رو فیلم قابل تامل «اژدها وارد می‌شود» نیاز به تحلیلی جامع برای پدیده‌های معنایی و فرم‌های روایی نهفته در آن دارد و به اجمال همین بس که در «اژدها وارد می‌شود» شاهد جهان وارونه‌ای هستیم که راز صندوقچه پدری بهانه‌ای می‌شود از بازگشایی آرزوهایی دیداری و شنیداری؛ آنجا که بادکنک‌های رنگین کودکی‌ها در کویر دلبستگی‌ها به پرواز درمی‌آید یا عصاره ناب شنیدن از دامن کوه، صدای حقیقت می‌جوید.  طراحی صحنه متناسب امیرحسین قدسی، تدوین هوشمندانه هایده صفی‌یاری، تصویربرداری خلاقانه هومن بهمنش و موسیقی همیشه شنیدنی کریستف رضاعى با وجود ناپختگی برخی سکانس‌ها و وجود شخصیت‌های بی‌کارکرد، فیلم «اژدها وارد می‌شود» را به اثری قابل توجه بدل کرده است.


Page Generated in 0/0087 sec