حجتالاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی*: یکی از مشکلات اخلاق اجتماعی «خوی عصبیت» است. امام سجاد(ع) درباره عصبیت میفرمایند: «عصبیت آن است که کسى قوم خود را در انجام ستمى یارى کند».[جهاد النفس وسائلالشیعه: 265] یعنی به جای طرفداری از حق، از گروه و دسته خود حمایت کند. حضرت امام خمینی(ره) درباره عصبیت میفرمایند: «عصبیت یکى از اخلاق باطنه نفسانیه است که آثار آن مدافعهکردن و حمایتنمودن از خویشاوندان و مطلق متعلقان است، چه تعلق دینى و مذهبى و مسلکى باشد، یا تعلق وطنى و آب و خاکى یا غیر آن، مثل تعلق شغلى و استاد و شاگردى و جز اینها. و این از اخلاق فاسده و ملکات رذیلهاى است که منشأ بسیارى از مفاسد اخلاقى و اعمالى گردد. و خود آن فینفسه مذموم است اگرچه براى حق باشد، یا در امر دینى باشد و منظور اظهار حق نباشد، بلکه منظور غلبه خود یا هممسلک خود یا بستگان خود باشد. اما اظهار حق و ترویج حقیقت و اثبات مطالب حقه و حمایت براى آن یا عصبیت نیست، یا عصبیت مذمومه نیست. میزان در امتیاز اغراض و مقاصد و قدم نفس و شیطان و حق و رحمان است». [شرح چهل حدیث: 146 - 145]
خلاصه! هرگونه هواخواهی و طرفداری که بر محور حق نباشد، عصبیت است و عصبیت خطری بزرگ برای جامعه اسلامی محسوب میشود. شکی نیست که انسان موجودی اجتماعی است و در اجتماع گروههای مختلف اجتماعی شکل میگیرد، خانواده، دوستان، هممسلکان و همکیشان، همکاران و همصنفان، همگروهها و همحزبیها و همجناحیها و امثال آن که افراد به تناسب در آن گروهها عضو هستند. جای رشد عصبیت هم در چنین جریاناتی است که ما برای روابط درونگروهی خودمان حساب ویژه باز میکنیم و از آن دفاع میکنیم، حتی اگر حق نباشد. توضیح کوتاهی میدهم تا مطلب روشن شود. ایام انتخابات نزدیک است، افراد مختلفی نامزد شدهاند و گروهها و جریانهایی هم از آنان پشتیبانی میکنند. اگر تحقیق کردیم و به این نتیجه رسیدیم که فلان فرد یا جریان بهترین فرد برای مجلس است، برای حق و تثبیت نظام اسلامی به او رأی میدهیم و از او دفاع و برایش تبلیغ میکنیم.
این عصبیت نیست. از او حمایت میکنیم، زیرا نوعی بستگی به ما دارد، بستگی سیاسی یا اجتماعی اما اینکه جریانی که ما از آن خوشمان میآید، از او حمایت میکند، این عصبیت است، زیرا هواخواهی ناحق است. یا میگوییم که فلان آدم چون پدرش انسان بزرگی بوده است، باید به او رأی داد. این هم مصداق عصبیت است و همواره عصبیت هلاککننده فرد و جامعه است. بلکه باید در همه امور فقط حق برایمان ملاک باشد؛ ملاک اندیشه، گفتار، کردار و طرفداریها و حمایتهای ما. اگر بخواهیم به سعادت برسیم، باید همیشه از باطل گریزان باشیم، حتی اگر این باطل در نزدیکان ما و همجریانیهای ما رخ بنماید. حتی جایی که پای منافع خودمان هم درمیان است، باید حق و عدالت را درنظر بگیریم، اگرچه به ضرر ما باشد. بنابراین هرگونه قضاوت ناحق، طرفداری و حمایت غیرمنصفانه، مذموم است و باید با جدیت از آن پرهیز کرد.
قرآن از حمیت جاهلی که فورانکردن عصبیت است، یاد میکند و آن را محکوم مینماید: «إذْ جَعَلَ الذینَ کَفَرُوا فی قُلُوبهمُ الْحَمیه..َ حَمیه..َ الْجاهلیه؛ آنگاه که کافران در دلهاى خود، تعصب؛ عصبیت جاهلیت ورزیدند». [فتح: 26] روایات هم به این حقیقت اشعار دارند. و چه بگویم که متاسفانه بسیاری از ما به نوعی، گرفتار این صفت دوران جاهلیت هستیم. خیلی ساده است، بارها شده است از یکی از نزدیکان خود در حالی که نمیدانیم حق با او است یا طرف مقابل، طرفداری کردهایم. یا اینکه میدانیم حق با اوست، اما نه برای دفاع از حق بلکه برای دفاع از برادر و دوست خود از او دفاع میکنیم. این عصبیت و حمیت جاهلی است. عرب جاهلی را در این شعر جاهلی خوب میشود شناخت: «من اهل غزیه هستم؛ اگر قبیله من برخطا باشد، من نیز خطا خواهم کرد، و اگر به راه درست رود، من نیز با آن به راه درست خواهم رفت». [مفاهیم اخلاقی - دینی در قرآن: 66] دین عرب جاهلی همین عصبیت قومی و وابستگی شدید قبیلهای بود که بر همه رفتار و کردار و گفتار آنان حاکم بود. نوعی احساس سرکش و تند که هیچ نسبتی با حق نداشت. اما ملاک در جامعه اسلامی همبستگیها و وابستگیها نیست، بلکه فقط حق است، هم در مقابل گفتار و هم کردار. یعنی در گفتار و کردار خود فقط رضایت خدا را بجوییم: «ذلکَ بأَن اللهَ هُوَ الْحَق وَ أَن ما یَدْعُونَ منْ دُونه هُوَ الْباطل» [حج: 62] بنابراین اگر ما در روابط اجتماعی خود، به حق روی آوریم، به خدا روی آوردهایم و هرگاه از حق فرار کنیم، از خدا فرار کردهایم و به باطل روی آوردهایم. خوب توجه کنیم و خودمان را فریب ندهیم، خدا حق مطلق است و هر حقی جلوهای از خداست و رها کردن حق در مجادلات و مسائل اجتماعی،
رها کردن خداست و حقمحوری در امور اجتماعی، پناهبردن به خداست. اما متاسفانه بسیاری از ما به این امور توجه نداریم. بویژه در مسائل سیاسی که عصبیت غوغا میکند، هر دولتی که سرکار میآید، گذشتگان را با شدیدترین لحن نقد میکند و هرچه بدی است به آن نسبت میدهد، مثل این است که عزت و قدرت خود را در ذلت و ضعف رقیب میبیند و آنهم رقیبی که از صحنه خارج شده است.
کلام آخر اینکه 12روز به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان باقی مانده است، ماییم و انتخاب اصلح. بیاییم درست انتخاب کنیم و حق را در انتخاب خود درنظر بگیریم!
* امام جمعه شمیرانات