گروه فرهنگ و هنر: سیویکمین جشنواره موسیقی فجر از چهارشنبه هفته پیش آغاز شد و گروهها و خوانندگان موسیقی داخلی و خارجی تا ۳۰ بهمنماه به اجرای برنامه میپردازند و ۸۰ داور از اهالی موسیقی ایران نیز داوری آثار را برعهده خواهند داشت.
سیویکمین جشنواره موسیقی فجر در روز اختتامیه جشنواره که اول اسفند برگزار میشود، ۱۵ برگزیده خود را خواهد شناخت. امسال طبق اعلام دبیرخانه جشنواره قرار است نشانی چون «باربد» به برندگان اعطا شود. «باربد»؛ سمبل موسیقی ایرانی عنوان جایزهای است که از این دوره به بعد نصیب برترینهای جشنواره موسیقی فجر میشود و جایزه ویژه این دوره با ۶۰ سکه تمام بهار آزادی به بهترین آلبوم تعلق میگیرد و قرار است ۲۶۰ سکه بهار آزادی هم به ۱۵ نفر برتر اهدا شود.
شکل برگزاری این جشنواره و نحوه تعامل مجریان جشنواره با برخی اهالی رسانه که چندان شفاف و روشن نبوده و حواشی رخ داده پیش از آغاز این رویداد سالانه موسیقی، نگاهها و نکتههای تاملبرانگیزی را مترتب خواهد کرد که در ادامه یادداشتی از صابر جعفری، رهبر کر فرهنگسرای بهمن به این بهانه بازتاب خواهد یافت. امید است جشنواره موسیقی فجر که وضعیت نابسامانتری نسبت به جشنوارههای دیگر دارد، با اطلاعرسانی درست و سازوکاری مشخص از شکل برگزاری چند کنسرت خصوصی! به جشنوارهای واقعی با عنوان گرانقدر فجر بدل شود.
بیتوجهی جشنواره به گروههای جوان و خوشفکر
پس از 8 دوره مداوم، شیوه اجرایی جشنواره موسیقی فجر با تغییر در مدیریت اجرایی آن متفاوت شد که با مخالفتها و موافقتهایی همراه است. فارغ از درگیری خانه موسیقی با منتقدان خود و حمایت دفتر موسیقی و لغو کنسرتهای متعدد در سال اخیر جشنواره موسیقی فجر طبق اخبار با استقبال بینظیری مواجه شده است که صحت آن نسبت به اخبار فروش بلیت کنسرتهای ارکستر سمفونیک تهران در سال جاری مشخص نیست.
در اینجا به یکی از زوایای جشنواره امسال میپردازیم و سوالاتی بیپاسخ را مطرح خواهیم کرد. از سال ۸۶ بخش رقابتی موسیقی فجر گرمی خاصی بین جوانان موزیسین ایجاد کرد و استعدادهای درخشانی از میان این گروههای نوپا ظهور کردند و توانستند در عرصههای جهانی نیز موفقیتهای چشمگیری به دست بیاورند. و هر سال سطح کیفی و تکنیکی بخش رقابتی در شاخههای کلاسیک غربی، کلاسیک ایرانی، آواز جمعی و پایاننامهها و مسابقه آهنگسازی با ایجاد انگیزههای فراوان مانند جوایز نقدی و کنسرت با شرایط بهتر برای رتبههای برتر بیشتر میشد. از طرفی هیچ مسابقه موسیقایی معتبری در ایران وجود نداشت که غیر از جشنواره موسیقی فجر گروههای موسیقی با یکدیگر به رقابت بپردازند و فرصت حضور پیدا کنند. جشنواره موسیقی جوان نیز شامل بخش گروهنوازی نمیشود. بحث دیگر این است که با توجه به کمبود هنرستان موسیقی و آموزش ناپایدار موسیقی در مدارس و مشکلات متفاوت مردم عام، کودک و نوجوان بااستعداد و علاقهمند به موسیقی در دوران دانشگاه و حتی پس از تحصیل دانشگاهی میتواند سطح نوازندگی و خوانندگی و گروهنوازی خود را به حد مطلوب برساند که آنگاه دیگر سن او به شرکت در جشنواره موسیقی جوان نمیرسد. حال بخش رقابتی جشنواره موسیقی فجر نیز برچیده شده و گروههای موسیقی کلاسیک غربی، موسیقی کلاسیک ایرانی و گروههای کر دیگر به فکر گیشه نیستند و پس از اینکه یک سال به امید تنها جشنواره معتبر موسیقایی کشور در حال تمرین بودند حالا نه به امید جایزه بلکه به امید ارائه هنر خود و دیدار با گروههای دیگر پا به جشنواره گذاشتهاند. آیا ارزش فروش بینظیر بلیتهای جشنواره که در کنسرتهای مستقل نیز امکانپذیر است بر بها دادن و حمایت از گروههای موسیقی فعال و باانگیزه و موسیقی علمی ارجحیت دارد؟!
ای کاش به یاد این گروههای بیحمایت نیز باشید. در جشنوارهای مستقل در حمایت از گروههای موسیقایی که برای کسب درآمد موسیقی خود را ارائه نمیدهند.