گروه بینالملل: تردیدی نیست که آمریکاییها در دیکتاتورسازی بویژه صدامسازیهای دهههای اخیر در جهان اسلام نقش اصلی را ایفا کردهاند. این روند که تا سالهای پایانی قرن بیستم به بهانه جلوگیری از نفوذ کمونیسم از سوی واشنگتن پی گرفته میشد اینک اهرمی است برای جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی ایران به کشورهای مسلمان. در حال حاضر سیاست صدامسازی آمریکا را در چهرههای جنگ افروز و تجاوزگر در آنکارا و ریاض که در وهم خودکامگی خود مسخ شدهاند میتوان مشاهده کرد ضمن اینکه نتانیاهو هم از تلآویو در این زمینه با هر دوی آنها رقابت میکند. اما اگر محمد بن سلمان وزیر دفاع، پسر پادشاه و حاکم مایشاء آلسعود چهرهای خام و تازه به دوران رسیده است که در همان سال نخست قدرت یافتن به صدامک مشهور شده، رجب طیب اردوغان نمونهای بسیار بالقوه و نزدیکتر به صدام تکریتی ملعون، دیکتاتور و جنایتکار سابق عراق است. روزنامه الکترونیکی رای الیوم در تحلیلی که ردپای سردبیر سرشناسش، عبدالباری عطوان روزنامهنگار فلسطینی بزرگ جهان عرب در آن مشهود است نوشته رئیسجمهور مستبد ترکیه با مُخَیّر کردن متحد آمریکایی خود بین انتخاب یکی از 2 گزینه «ترکیه» یا «کُردها» مرتکب اشتباهی سیاسی شده است. اردوغان که کشورش دارای یکی از بزرگترین ارتشهای منطقه و یکی از 20 کشور اقتصادی بزرگ جهان است و در شرایطی که روابطش با قدرت بزرگ دیگری به نام روسیه تیره شده است، نباید مرتکب چنین اشتباهاتی میشد زیرا دولت آمریکا این خط و نشانها را برنمیتابد و از بلندپروازیهای اردوغان برای زنده کردن امپراتوری عثمانی نیز بسیار نگران است به همین دلیل آمریکاییها اردوغان را در جنگ سیاسی و نظامی فرسایشی در سوریه گرفتار کردهاند که این جنگ شاید به درگیری مسلحانه و گسترده با روسیه بینجامد. دیدار 2 هفته پیش یک هیات آمریکایی به ریاست برت مک گورک، رئیس ائتلاف آمریکایی به اصطلاح ضدداعش با نیروهای کرد موسوم به یگانهای مدافع خلق (وایپیجی) در کوبانی،انتقاد رئیسجمهور ترکیه از آمریکا را موجب شده است. رجب طیب اردوغان، یکشنبه پس از بازگشت از سفر آمریکای لاتین و سنگال در فرودگاه در جمع خبرنگاران گفت: «دیدار وی (مک گورک) و اعطای مدال افتخار به فرمانده نیروهای وایپیچی در حالی صورت میگیرد که گفتوگوهای صلح سوریه در حال انجام است. ما چگونه به شما اعتماد کنیم. آیا من همپیمان شما هستم یا تروریستهایی که در کوبانی هستند؟ شما باید بین ترکیه و کردها یکی را انتخاب کنید.» آیا او به این باور رسیده است که آمریکاییها او را در دامی شبیه دام متحد سابقش «صدام» دیکتاتور معدوم عراق انداختهاند؟ آیا فرصتی برای رهایی از این دام وجود دارد؟ روزهای نخست آغاز سال حامل پیامهای بدی برای او بود؛ از تشدید بحران با سوریه در پی سرنگون کردن سوخوی روسیه و فروپاشی روابط تجاری در پی تحریمهای روسیه گرفته تا حوادث تاسفباری که در جریان آخرین ایستگاه سفر وی به آمریکای لاتین درباره تعامل خشونتآمیز محافظان وی با یک نماینده و معترضان به سیاستهای وی در پارلمان اکوادور، بهوقوع پیوست. همچنین سفر یک هیات نظامی آمریکایی به ریاست برت مکگورک، فرستاده ویژه باراک اوباما در ائتلاف جهانی ضد داعش به شهر کوبانی و دیدار این هیات با مسؤولانی در «یگانهای دفاع مردمی»، که شاخه نظامی حزب «اتحاد دموکراتیک کردها» به ریاست صالح مسلم محسوب میشود، از این دست تحولات ناگوار برای اردوغان است. اردوغان این سفر هیات عالیرتبه ائتلاف آمریکایی به کوبانی را «تحریک» علیه ترکیه خواند بویژه که این سفر همزمان با کنفرانس ژنو درباره سوریه انجام شد که ترکیه تهدید کرده بود در صورت مشارکت صالح در این نشست، آن را تحریم میکند زیرا ترکیه حزب صالح را طرفدار حزب کارگران کردستان (پکک) و همچنین یک حزب طرفدار نظام سوریه تلقی میکند. ولی آمریکا به دیدار او یعنی مسلم در حیاط خلوتش و پایتخت مورد ادعایش رفت. آمریکاییها عادت دارند بر پشت نزدیکترین همپیمانان خود خنجری زهرآلود وارد کنند بویژه همپیمانانی که مسلمان بودند. این را از پادشاه عربستان بپرسید. ترکیه از تشکیل منطقه خودمختار کُرد در مرزهای جنوبی خود با سوریه همچون منطقه نیمه مستقل کردستان عراق هراسان و نگران است زیرا تشکیل منطقه خودمختار کُرد در جنوب ترکیه وحدت ملیاش را تهدید میکند و کُردهای شرق این کشور را نیز ترغیب به تشکیل منطقهای خودمختار میکند و این در حالی است که کُردها بیشترین جمعیت مناطق شرقی ترکیه را تشکیل میدهند. عصبانیت اردوغان قابل درک است ولی خودش عامل بسیاری از تحولاتی است که آن را برای کشورش ناخوشایند میداند زیرا این تحولات ناخوشایند ناشی از مداخله نظامی ترکیه در سوریه با فشارهای آمریکا و تحریک برخی از متحدان عربش است. اردوغان باید دوراندیشتر باشد و بخوبی به حساب و کتابش برسد تا در دامی شبیه دامی که آمریکاییها برای متحد سابقش صدام حسین در کویت پهن کرده بودند، نیفتد. اردوغان پیش از هر چیز باید با مشاوران نزدیکش به بازنگری در سیاستهایش بپردازد و ابتدا به دقت به بررسی قصد و نیتهای متحدانش و رفتارهای آشکار و پنهان آنها مبادرت کند.