printlogo


کد خبر: 153685تاریخ: 1394/11/26 00:00
نقد و معرفی فیلم «قاتل» (The Assassin) ساخته هو شیائو شین
تصویری مانا در ذهنی هوشیار

سیدمحمد کاظمی‌اونجی: «قاتل» فیلمی است به کارگردانی هو شیائو شین، فیلمساز مولف تایوانی که جایزه بهترین کارگردانی را در جشنواره کن با فیلم ارزنده و خوش‌ساخت جدیدش به خود اختصاص داد. این اثر که فیلمنامه‌اش را هو شیائو شین به همراه آه چنگ، چو تین ون و شیه هی‌منگ به رشته تحریر درآورده اقتباسی از یک داستان کوتاه نوشته پی‌ژینگ است. زبان فیلم چینی بوده و در این مدت با نقدها و تفسیرهایی همراه بوده است، فیلمی اثرگذار که با فرم هنرمندانه‌ای ارائه شده است. فضای فیلم «قاتل» از زمان سلسله تانگ در قرن نهم حکایت می‌کند و از زن جوانی می‌گوید که تحت آموزش رزمی یک راهبه می‌کوشد مفسدان درباری شهر ویبو را کشته و از میان بردارد. آخرین گزینه هدف او نیز حکمران ویبو یعنی شاه تیان است که نقش وی را چانگ‌چن بازی می‌کند. از قضا، شاه تیان عموزاده این آدمکش جوان و همزمان نامزد اوست. نی ینینگ نام این قاتل جوان است که نقش آن را هنرپیشه‌ای تایوانی به نام شو کی بازی می‌کند که البته به خاطر نقشش به عنوان بازیگر زن مقابل جیسون استاتهام در فیلم «ترانسپورتر 1» برای مخاطبینش شناخته شده است. در این فیلم نیز که کار سوم کی با هو محسوب می‌شود («مامبوی هزاره» در سال 2001 و «سه‌بار» در سال 2005) وی نقش فردی سایه‌وار و بی‌سر و صدا را بازی می‌کند که با لباس سر تا پا سیاهش در حاشیه‌هاست. فیلم جدید فیلمساز تایوانی همراه با نکته‌ها و نقدهایی همراه بوده است؛ فیلمی اکشن که در آن عمده شدت و حدت و برخورد بین شخصیت‌ها از این تصمیم که اقدام کنند یا نه ناشی می‌شود. تصویر‌هایی در این فیلم هست که ممکن است به شکل مانایی در چشم مخاطب به لحاظ عاطفی شعله بکشند: ینینگ در پشت‌پرده‌ها، سواران مشعل به‌دست در دشتی بی‌کران، رقص مرگ روی پشت‌بام و... . این فیلم از ژانر هنرهای رزمی است که بیشتر برای شاعران، آشپزها و احساس‌گرایان ساخته و پرداخته شده و احتمالا مورد پسند طرفداران فیلم‌های رزمی نخواهد بود. بخشی از مشکل کار هو شیائو شین اینجاست که سبک کارش با محتوا و مواد کارش ناهمخوان و عجیب و غریب است. فیلم‌های وی از سرعت آرام همراه با لحظاتی تأمل‌برانگیز برخوردار است. او مثل فشنگ از درها و راهروها رد می‌شود؛ بازیگرانش اغلب به طور غیرمستقیم با هم ارتباط برقرار می‌کنند و بر ژست‌ها و حرکات صورت اتکا می‌کنند. در واقع وی توانایی نامنظم و ناهماهنگی در برانگیختن لحظات درنگ و تامل در مخاطب دارد. ولی در اینجا به نظر نمی‌رسد کسی شخصیت یا چهره باشد. بیشتر صحنه‌ها در دربار مجلل حکمران اتفاق می‌افتد، در اتاق‌هایی که ظاهرا هر کسی (غیر از خدمتکاران) با دقت نشست و برخاست می‌کند. توطئه دربار خط داستانی پیچیده‌ای دارد (که زیاد جالب هم نیست) و فیلم را در خود غرق می‌کند و بدین ترتیب ماجرای گذشته شخصیت آدمکش با شاه تیان رفته‌رفته آشکار می‌شود که البته داستان را اندکی جذاب‌تر می‌کند. روی هم رفته، فیلم «قاتل» صحنه‌های لذت‌بخش هم دارد. همکار قدیمی و تصویربردار هو، مارک لی پینگ، از سکانس‌هایی تصویر‌برداری کرده که می‌تواند این فیلم را جلوه‌گرترین فیلم سال کند. طراحی لباس و بسیاری از جنبه‌های فنی فیلم نیز فوق‌العاده است. تاکید کارگردان بر حضور صداهای طبیعی - مثل صدای وزش نسیم، خش‌خش برگ درختان، قدم زدن روی علف‌ها و صدای سم اسبان در حال دویدن- مخصوصا در صحنه‌های باز و بیرون از اتاق‌ها نیز نکته مثبتی است که تقریبا فضای تعمق و تفکر به فیلم می‌بخشد. این اثر با طراحی صحنه و لباس هوارنگ ورن و تصویربرداری مارک لی پینگ از زیبایی خوبی برخوردار شده است. مناظر شگفت‌انگیزی که عمدتا در شمال شرق چین، سخت و خشن بوده لیکن با جریان نامحسوسی از ظرافت همراه است. اوج رویارویی بین ینیانگ و ژیاژین راهبه در لبه پرتگاه رخ می‌دهد که مه به صحنه می‌غلتد و آنها را در بر می‌گیرد. خشونت در این فیلم به هنگام فوران بسیار غیرمنتظره و تقریبا خارج از گوشه دید دوربین بروز می‌کند همانگونه که ضرب و شتم و جراحت در دنیای واقعی رخ می‌دهد. در سایر ابعاد نیز همزمان که این فیلم در حالت خلسه و از خود بیخودشدگی با حرکات آهسته ظاهر می‌شود، همکاران هو خلأهای گفت‌وگویی را که داستان به آنجا می‌رود پر می‌کنند. تصویربردار نیز کار خود را با فیلم 35 میلیمتری به‌شکلی باورنکردنی انجام می‌دهد به‌طوری‌که منظره کوه‌های وودانگ استان هوبی چین را در تصاویر مملو از غبار شکار می‌کند گویی که از سپیده‌دم زمان از لنز دوربین سرازیر می‌شوند. با این حال، به نظر می‌رسد هو شیائو شین به توضیح چیزها چندان اعتقادی ندارد و دوست دارد مرکز تخیل خود را از تعادل سنتی‌ای که به سمت «خوانش» تصویری آسان می‌رود فاصله دهد. برخی منتقدان فیلم «قاتل» را به اثر ارزشمند «باری لیندون» ساخته استنلی کوبریک تشبیه کرده‌اند؛ شباهت در کنترل مطلق آن، در بی‌علاقگی به روایت و انتظارات مخاطبان و در اعتقاد آن به برتری و رجحان تصویر. ولی اثر کوبریک می‌تواند شبیه کار یک کارگردان برجسته باشد و «قاتل» نیز همانند دیگر کارهای هو کاری هنری، ظریف و دسته‌جمعی است که در آن هر کسی یک قلم مو به‌دست می‌گیرد تا قسمتی از فیلم را به تصویر بکشد. اگرچه فیلم «قاتل» به سان گلوله توپ در نرفته‌ای است که سر و صدایی نکرده، امید آن می‌رود هوی 68 ساله بتواند برای کار بعدی خود به همین زودی‌ها آستینی بالا بزند. 10 سال صبر کردن برای دیدن یک اثر دیگر از این کارگردان متفاوت و خاص خیلی زیاد است.
---------------------------------------
منابع:
سانفرانسیسکو کرونیکل، بوستون گلوب و لس‌آنجلس تایمز


Page Generated in 0/0064 sec