printlogo


کد خبر: 153752تاریخ: 1394/11/27 00:00
چرا سرمربی محبوب تیم‌ملی در حال خودزنی است؟
حراج کی‌روش

 مهدی جمالی‌کمایی: هنوز دقایقی از پایان  بازی پرسپولیس و فولاد نگذشته بود که ناگهان سیستم پیامکی خبرگزاری‌ها یک خبر خاص و تکراری را مخابره کردند؛ استعفای کی‌روش. این‌بار بهانه چه بود؟ باز هم همان مسائل قدیمی که ریشه در امور لجستیکی تیم‌ملی دارد و در لایه پنهان‌تر حمایت از علی کفاشیان در انتخابات پیش‌رو. قبل از پرداختن به این موضوع باید به این گزاره توجه کرد که کی‌روش بین توده دارای یک محبوبیت بسیار بالاست. محبوبیتی که در ادوار گذشته کمتر سرمربی‌ای در رده ملی از آن سود برده اما این پرتغالی تعلیم دیده، راه ارتباط با توده را بلد است. البته از نقش رسانه‌های تاثیرگذار مثل 90 هم نباید بی‌تفاوت عبور کنیم. هم 90 و هم پر تیراژترین روزنامه ورزشی کشور، رابطه بسیار خوبی با کی‌روش دارند و همین رابطه حسنه موجب شده مردم با دیده اغماض از اشتباهات او عبور کنند. اما فارغ از همه این مسائل و دسته‌بندی‌های رایج چگونه می‌شود آخرین استعفای کی‌روش را تحلیل و تجزیه کرد؟ بدون شک 2 عامل در این اتفاق دخیل بودند، ناراحتی کادر تیم‌ملی از عدم حمایت لازم که پیش از این مسؤولان وعده‌اش را داده بود، اعم از مشخص نشدن البسه تیم‌ملی، وضعیت اردوی 25 اسفند در امارات و چمن کمپ تیم‌های ملی. اما دلیل بزرگ دیگر کارهای انتخاباتی علی کفاشیان در مواجهه با وزارت ورزش است. در این بین متاسفانه کی‌روش در حال خرج کردن محبوبیتش برای یک کاندیدای خاص است. شاید او حق داشته باشد حامی کفاشیان(بزرگ‌ترین حمایت‌کننده‌اش) باشد اما بازخورد این همه استعفا در بین مردم چیست؟ سرمربی تیم‌ملی به‌خاطر بیماری، 2 ماه خارج از ایران بود و انتظار می‌رفت پس از بازگشت جو را همچنان آرام نگه دارد اما متاسفانه کی‌روش (که حالا دندان‌های ما را خوب شمرده است) بازی با همان اهرم قدیمی را مجددا آغاز می‌کند.  اینکه او مرتب برای هر اتفاقی تهدید به استعفا می‌کند یک خروجی بیشتر ندارد؛ ریزش هوادارانی که او را سوای فوتبال ایران دیده بودند. کی‌روش محبوب بود چون با امیر قلعه‌نویی، علی دایی و محمد مایلی‌کهن تفاوت اساسی داشت اما حالا پس از 5 سال حضور در ایران شاهد این هستیم که او بشدت در حال ایرانیزه شدن است. مربی‌ای که قرار بود باعث ارتقای دانش مربیان داخلی ما شود، اینک با سرعت برق‌آسا به سوی شبیه شدن به مربیان «جرزن» وطنی پیش می‌رود. در یک موضوع خاص، کی‌روش به ساخت یک مرکز در کنار کمپ تیم‌های ملی اشاره می‌کند. نگارنده شهادت می‌دهد 2 سال قبل در یک مصاحبه اختصاصی که با سرمربی تیم‌ملی داشت او با آب و تاب از این مرکز مجهز حرف زد که طرحش را از منچستر الگوبرداری کرده بود و می‌خواست با تاسیس اتاق خلأ فاصله بازی تا ریکاوری را از 48 ساعت به چند ساعت کاهش دهد. اما چه کسی باعث عوض شدن طرح کی‌روش شد؟ قطعا نه یک پزشک و نه وزارت ورزش و جوانان در این موضوع دخالت نکردند بلکه رئیس فدراسیون فوتبال دستور داد تا این تغییر کاربری رخ دهد و ایفمارک در قسمتی از مجموعه تاسیس شده شروع به فعالیت کند. از این‌رو سرمربی تیم‌ملی می‌توانست بدون جنجال رسانه‌ای خیلی راحت و بدون ایجاد حاشیه با بزرگ‌ترین حامی‌اش(کفاشیان) جلسه بگذارد و در این‌باره با او حرف بزند اما متاسفانه سرمربی تیم‌ملی بدترین مسیر ممکن را پیش گرفت و با مطرح کردن نام یک خانم پزشک موجب شد همه تصور کنند این فرد یک تنه طرح کی‌روش را به سرقت برده است. سرمربی تیم‌ملی با «آگاهی کامل» از «وضعیت» فوتبال ایران حاضر شد پس از پایان جام‌جهانی 2014 برزیل برای 4 سال دیگر قراردادش را امضا کند. اینکه حمایت به صورت کامل صورت نمی‌گیرد، اینکه بازی‌های انتخاباتی تاثیر سو در حمایت از تیم‌ملی گذاشته، همه و همه بدیهیاتی است که توده برای فهمش محتاج شلوغ بازی اخیر سرمربی تیم‌ملی نبود. مردم ما با علم به این کمبودها و کژی‌ها کی‌روش را در قامت یک منجی دیدند و او را اینگونه حمایت می‌کنند. اگر سیستم ما درست و منظم بود که کی‌روش اینگونه لباس «سوپرمن» را بر تن نمی‌کرد. اما آنچه او در پیش گرفته قطعا منجر به ریزش محبوبیتش می‌شود. فوتبالی که هر روز با یک بحران روبه‌رو باشد احتمال موفقیتش بسیار کمتر از زمانی است که در آن همه با یکدیگر همدل باشند. در اینجا رسانه‌ها با آگاهی کامل از محبوبیت کی‌روش و در وهله بعدی، ایمان داشتن به داشته‌های او، برابر مرخصی‌های بلندمدت وی موضع منفی اتخاذ نمی‌کنند اما دست‌کم انتظار این است، سرمربی تیم‌ملی برای حمایت از کفاشیان برابر وزارت ورزش، اینچنین باعث تیره شدن فضا نشود. اما متاسفانه سرمربی تیم‌ملی با مطرح کردن گزینه تکراری استعفا فضا را به سمتی می‌برد که کم‌کم همه مردم به این نتیجه می‌رسند او فقط  تهدید می‌کند و قرار نیست هرگز خروجی صورت بپذیرد. قطعا سوءمدیریت فدراسیون تاثیر بسزایی در به وجود آمدن این فضا داشته است. کفاشیان که کی‌روش برای انتخابات پیش‌رو از حالا تحرکاتش را برای وی آغاز کرده، همان فردی است که باعث حضور ایفمارک در کمپ تیم‌ملی شد، باعث مشخص نشدن وضعیت اسپانسر البسه تیم‌ملی است، باعث بسیاری از اتفاقاتی است که کی‌روش به اشتباه ریشه آن را در وزارت ورزش و طبقه سوم فدراسیون یافته است. اگر رئیس به اندازه کافی جنم داشت شاید اجازه این تولید حاشیه را بین اسدی و کی‌روش نمی‌داد اما انفعال او کار را به جایی رسانده که سرمربی تیم‌ملی مجبور است برای هر موضوعی، شدیدترین بیانیه‌ها را بدهد و با همه بجنگد. به افشین پیروانی مرد همیشه آرام فوتبال ما نگاه کنید. او حتی روزی که کاپیتان تیم‌ملی و پرسپولیس بود و مهم‌تر از آن سرمربی پرسپولیس شد اینچنین با منتقدانش نمی‌جنگید و به گواه آرشیو رسانه‌ها، حاضر شد صندلی‌اش در پرسپولیس را به یک مربی خارجی بدهد. اما همین پیروانی آرام و دوست‌داشتنی حالا با علی کفاشیان هم سر جنگ دارد. این در نهایت چیزی نیست که به نفع این فوتبال باشد.
 


Page Generated in 0/0106 sec