printlogo


کد خبر: 153843تاریخ: 1394/11/28 00:00
آرش برهانی، هاشمی، سید حسن و دیگران
پاسخ به یک تحریف رسانه‌ای مضحک

حسین قدیانی: در روزهای اخیر تعدادی از سایت‌های وابسته به یک جریان خاص از آنجا که جواب شایسته‌ای به نکته اول یادداشت «ملت ایران سمت خدا ایستاده» مورخ 24 بهمن 94 درباره محل اطلاق صفت «علامه» نداشته‌اند، با انتخاب تنها چند خط از آن نکته با نیت تحریف، این نتیجه مضحک را برای مخاطبان خود منعکس کرده اند که از نظر «وطن امروز»، عکس انداختن با فلان بازیکن، دلیل علامه نبودن فلانی است! در همین زمینه خبرگزاری دانشگاه آزاد تیتر زده است: «روزنامه وطن امروز: سید حسن علامه نیست چون با همه فوتبالیست‌ها حتی آرش برهانی هم عکس یادگاری دارد!» و نوشته است: «نویسنده روزنامه «وطن امروز» در یادداشت امروز خود در توجیهی عجیب در رد علامه خواندن یادگار امام(ره)، گرفتن عکس یادگاری با آرش برهانی، فوتبالیست استقلال و ابراز علاقه نسبت به بازی «فلان بازیگر» را دلیلی بر علامه ندانستن سیدحسن خمینی دانست!» سایت انتخاب وابسته به هاشمی رفسنجانی نیز تیتر زده: «علت علامه نبودن سید حسن خمینی مشخص شد: گرفتن عکس یادگاری با آرش برهانی!» و آفتاب‌نیوز دیگر سایت وابسته به همین ترتیب همان بخش تقطیع شده توسط خبرگزاری دانشگاه آزاد را با نتیجه مضحک باب میل خود آورده است.  در ادامه برای روشن شدن میزان تقطیع و تحریف صورت گرفته توسط این سایت‌ها، نکته اول یادداشت مورد اشاره «وطن‌امروز» را بخوانید:
«دوشنبه هفته گذشته در برنامه خوب «سمت خدا» موضوع بحث، اهمیت وقت بود. کارشناس که از شاگردان علامه طباطبایی بود، خاطره‌ای از ایشان تعریف کرد؛ علامه دستنویس یک کتاب را که شاید نزدیک 1000 صفحه می‌شد، برای تایپ به ما دادند لیکن وقتی به کلمات و جملات نگاه کردیم، دیدیم هیچ نقطه‌ای در کار نیست! مثلا همین «نقطه» را بدون نقطه‌های «نون» و «قاف» نوشته بودند! علت را از ایشان جویا شدیم که فرمودند: «من حساب کردم دیدم اگر بخواهم نقطه کلمات را هم بگذارم، برای هر صفحه باید حدود 2 یا 3 دقیقه وقت بیشتر صرف کنم لذا ترجیح دادم این زحمت را شما بکشید!»
آری! دگر بار باید دقت کرد که «علامه» به چه کسی گفته می‌شود! رسم است در حوزه و چه رسم خوبی است که عناوین و صفاتی از این دست را همین‌طور بی‌خود و بی‌جهت به افراد نمی‌دهند. اگر به هرکسی بنا به میل شخصی بخواهیم علامه بگوییم، تخطی از رسم و رسوم دقیق حوزه‌های علمیه کرده‌ایم. علامه یعنی عالمی که در اغلب علوم حوزوی صاحبنظر و در علوم مختلف و بعضا بی‌نسبت با هم، حقیقتا عالم باشد. سال‌ها صاحب کرسی تدریس در این علوم بوده و آثار و تالیفات متعدد و مطرح داشته باشد.
منتهای مراتب در حوزه به صرف اینکه یک عالم چندین علم را در حد جامعی فراگرفته و تدریس کند، به او علامه نمی‌گویند. یعنی علاوه بر عالم بودن به علوم مختلف، علامه باید واجد خصوصیاتی خاص و منحصربه‌فرد نیز باشد تا واقعا علامه خوانده شود. به‌عنوان نمونه علامه جلیل‌القدر آیت‌الله حسن‌زاده‌آملی، فقط از آن جهت علامه خوانده نمی‌شوند که در علوم فراوانی صاحب رأی و نظر هستند، بلکه به لحاظ شخصی و شخصیتی هم آنقدری از ویژگی‌های ممتاز را دارا هستند که متفق‌القول «علامه» خوانده شوند، آن هم «علامه ذوالفنون». از همین زاویه است که بزرگواری مثل علامه طباطبایی می‌فرمایند: «من حساب کردم دیدم اگر بخواهم نقطه کلمات را هم بگذارم، برای هر صفحه باید حدود 2 یا 3 دقیقه وقت بیشتر صرف کنم لذا ترجیح دادم این زحمت را شما بکشید!» علامه یعنی همین! که به عنوان مثال، آنقدر وقت برایش مغتنم باشد که حتی وقت نکند نقطه کلمات مکتوباتش را بگذارد! با این حساب، آیا شخصی که تقریبا با همه فوتبالیست‌های لیگ برتری حتی آرش برهانی عکس یادگاری جدا جدا دارد و بنا به اعتراف خودش، نه تنها اغلب بازی‌های لیگ خودمان را می‌بیند که اغلب بازی‌های لیگ‌های خارجی را هم دنبال می‌کند «علامه» است؟! حضرات علامه از کی تا به حال این همه وقت آزاد و اوقات مازاد داشته‌اند؟ اگر علامه شدن این همه راحت است، چرا خود عالیجناب، علامه نباشند؟!»
***
تحریف خنده‌دار و در عین حال غیراخلاقی ایجاد‌شده درباره این نکته، مثل این می‌ماند که بگویی خداوند در قرآن فرموده؛ «وای بر نمازگزاران» لذا از نظر خداوند نباید نماز خواند!
و باز این تحریف مثل این می‌ماند که مدعی شوی از نظر حسین قدیانی، هر علامه‌ای که نقطه کلمات مکتوباتش را بگذارد، هرگز علامه محسوب نمی‌شود!
و باز این تحریف مثل این می‌ماند که ادعا کنی چون فلان روحانی هیچ عکسی با آرش برهانی ندارد، اصلا هیچ عکسی با هیچ فوتبالیستی ندارد، حتما از نظر نویسنده «وطن امروز»، علامه محسوب می‌شود!
و باز این تحریف مثل این می‌ماند که برداری بگویی چون حضرت امام با فلان فوتبالیست عکس دارد، وقت برای ایشان، هرگز چیز مغتنمی نیست آنطور که حسین قدیانی استدلال می‌کند!
… و هر چند به نیکی گفته شده «در مثل مناقشه نیست» اما از «قلب مریض» بیش از این نمی‌توان توقع داشت!
صدالبته از «شارلاتانیسم رسانه‌ای» که به مقدسات عالم هم رحم ندارد، نمی‌توان متقاضی این بود که همه نکته این یادداشت را منتشر کند، نه بخشی از آن را! آن هم کاملا با غرض و مرض!
برای جماعتی که روی رأی مردم در سال ۸۸ - اعم از کلیت آرا و رأی اکثریت- تیغ فتنه و شمشیر دروغ کشیدند، کار سختی نباید باشد دبه درآوردن‌های اینچنینی!


Page Generated in 0/0064 sec