printlogo


کد خبر: 153957تاریخ: 1394/12/1 00:00
عصبیت سیاسی

حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی*: عصبیت خطری است که ما را تهدید می‌کند. تعبیرهایی چون فلانی برادر من است، دوست من است، هم‌گروه من است، هم‌مسلک من است، فرزند مراد من است و همین‌طور تا آخر که همه‌اش گروه‌بازی و حقه‌بازی است، جایی برای حق و ایمان نمی‌گذارد! حتی چه بسا از حق دفاع ‌کنیم، اما نه به دلیل اینکه حق است، بلکه طرفداری از گروه مورد علاقه ماست. پس در واقع ما از حق دفاع نمی‌کنیم، بلکه از هم‌گروه خود دفاع می‌کنیم و در این‌صورت چقدر دوریم از حق! معلوم است که اینگونه نمی‌توان اخلاق اسلامی را در جامعه پیاده کرد و خدا را خواند.
اما عصبیت هم 2 طرف دارد، کسی که تعصب می‌ورزد و کسی که برای او تعصب ورزیده می‌شود. هشدار امام صادق(ع) را که از زبان مبارک پیامبر خدا(ص) بیان شده است، مدنظر قرار دهیم: «مَنْ‏ تَعَصَّبَ‏ أَوْ تُعُصِّبَ‏ لَهُ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَه الْإِیمَانِ مِنْ عُنُقِه؛ کسی که عصبیت ورزد یا برای او تعصب روا شود، ایمان از گردن او برداشته شده است».[الکافی: 2/307 ـ 308] خیلی روایت عجیب و هشداردهنده‌ای است. تعصب‌کنندگان بدانند و بخوانند، آنانی که برایشان عصبیت می‌شود هم بدانند و بخوانند، هر دو از ایمان بیرون رفته‌اید. اگر من دیدم کسی دارد از من با تعصب دفاع می‌کند، حتی اگر حق با من باشد، باید با صراحت بگویم که او در اشتباه است، زیرا او از حق دفاع نمی‌کند. اگرنه من هم گرفتار حمیت جاهلی شده‌ام و ایمان را رها کرده و به باطل روی آورده‌ام. آزادی از ایمان یعنی اینکه ارتباط من با خدا قطع شده است و پناه می‌بریم از اینکه با عصبیت ارتباط خود با خدا را قطع کنیم.
ببینید رسول خدا(ص) درباره چنین افرادی چه می‌فرماید: «مَنْ کَانَ فِی قَلْبِهِ حَبَّه مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ عَصَبِیَّه بَعَثَهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیَامَه مَعَ أَعْرَابِ الْجَاهِلِیَّه؛ هرکس در قلبش به اندازه دانه‌ای خیلی ریز عصبیت باشد، خدا او را روز قیامت با اعراب جاهلیت مبعوث می‌فرماید». [الکافی: 2/308] هشدارها را جدی بگیریم. ما و مبعوث‌شدن با اعراب جاهلی؟! اسلام از جایی آغاز می‌شود که جاهلیت پایان می‌یابد و بعد ما به سوی جاهلیت برگردیم؟!
عصیبت ما را به دوران جاهلیت برمی‌گرداند، یعنی حقیقت عصبیت بازگشت به جاهلیت است و در قیامت هم کسانی که دارای این خصلت هستند، همراه آنان محشور می‌شوند. زیرا قیام ظرف ظهور حقیقت است.  
اما امام سجاد(ع) درباره عصبیت ملاک جامعی در اختیار ما می‌گذارند. از امام(ع) درباره حقیقت عصبیت پرسیده شد. امام(ع) فرمودند: «العَصَبِیَّه الّتی یَأثَمُ عَلَیها صاحِبُها أن یَرَى الرَّجُلُ شِرارَ قَومِهِ خَیراً مِن خِیارِ قَومٍ آخَرینَ؛ عصبیتی که صاحب آن گناهکار است، آن است که انسان بدان گروه خود را بهتر از خوبان گروه‌ دیگر ببیند». [الکافی: 2/309- 310]  این مساله چقدر در جریانات سیاسی ما بروز و ظهور دارد؟ اهل قلم، اهل تبلیغ، اهل سیاست تا چه حد به این عصبیت گرفتار هستند؟ عصبیت جاهلی حق‌کشی و ترویج باطل است، و ما و اهل سیاست و قلم بدانیم که وارث امامی هستیم که جز حق را نمی‌جست و تا پایان عمر شریفشان جز حق نگفت و جز به حق عمل نکرد.
مبادا حتی از امام دفاع کنیم، نه برای اظهار حق و ابطال باطل؛ بلکه به این دلیل که ما به امام علاقه داریم! و امام بزرگوار خود را دوست داریم! امام ذوب در حق بودند و ما را هم در حق ذوب کردند. و به ما آموختند که فقط از حق دفاع کنیم و حق‌گرایی طرفداری و  دفاع از امام است. اهل سیاست که بناست چراغ راه مردم باشند و راه سعادت را به آنان نشان دهند، باید در ظاهر و باطن حق را در نظر بگیرند و هیچ‌گاه عصبیت نورزند. البته این امر اصلاح دائمی درون می‌خواهد. مبادا اهل سیاست و صاحبان رسانه و تبلیغ مردم را فاسد کنند که گناهی بزرگ‌تر از این نیست که ایمان مردم را به اسم دین بدزدند. چه صحنه‌ای است انتخابات که عصبیت‌ها آشکار می‌شود تا جایی که حتی معاندان انقلاب و اسلام هم به کمک گروهی می‌آیند، با نامزدهایی نرد عشق می‌بازند و با نامزدهایی دشمنی می‌کنند و ما هم چشم‌مان را به این قباحت بسته‌ایم!
آری برادران و خواهران! عصبیت خیانت به انقلاب اسلامی و مکتب امام است و حق‌ناشناسی است. کسی که به خدمت در نظام اسلامی بار یافت، بداند که به وادی مقدس خدمتگزاری به اسلام وارد شده است و باید کفش‌های منیت‌ها و عصبیت‌ها را درآورد: «فَاخْلَعْ نَعْلَیْک إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً‏».[طه: 12] نظام اسلامی ودیعه الهی است و حرمت دارد و نباید حرمت آن را شکست که گناهی بزرگ است و در قیامت باید پاسخگوی شهدای بزرگوار باشیم. امام و شهدای ما حق‌گرا بودند و از باطل گریزان، یقیناً حق‌کشی و عصبیت ما موجب می‌شود که آنان از ما ناراضی شوند و چه سخت که حضرت امام ما را عاق کنند، زیرا  ایشان پدر معنوی و روحانی ما هستند و ناخشنودی ایشان سخت‌تر از ناخشنودی پدر و مادر ماست.
کلام آخر اینکه ما می‌توانیم افراد مختلف را دوست داشته باشیم، بلکه لازم است روابط اجتماعی خود را بر مبنای دوستی بنا کنیم، بویژه درباره ارحام، بستگان و خویشاوندان خود، اما دوست‌داشتن امری است و طرفداری از باطل امری دیگر. ما باید در هر صورت از حق دفاع کنیم، چه به ضرر ما، دوستان، گروه و جریان سیاسی ما باشد، چه به نفع ما، دوستان و هم‌گروه‌های ما.
* امام جمعه شمیرانات


Page Generated in 0/0063 sec