محمدرضا کردلو: یکی از ویژگیهای مشترک قریب به اتفاق مجالس پس از مشروطه این بود که این مجالس حین دارا بودن اعضایی با روحیه وطندوستی و اعتقاد به نیروهای داخلی، افرادی وابسته و در واقع دستنشانده رژیمهای بیگانه از جمله انگلیس و ایالات متحده را نیز در خود داشتند. حضور نیروهای وابسته به بریتانیا و ایالات متحده در پارلمانهای پس از مشروطه کمک فراوانی به اعمال سیاستهای انگلیسی و آمریکایی در داخل کشور میکرد. سیاستهایی که طبعا به نفع مردم ایران نبود و منافع بیگانگان را در نظر میگرفت. پس از انقلاب اسلامی و برگزاری انتخابات برای مجلس شورای اسلامی، مردم، اغلب افرادی را برمیگزیدند که کمترین وابستگی فکری را به بیگانگان داشته باشند. اگرچه هنوز هستند کسانی که در مجلس توجه کمتری به منافع ملی میکنند اما غالب مجالس پس از انقلاب رویکردهایی خلاف خواسته بیگانگان اتخاذ کردهاند. سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب درباره نقش و توطئه دشمن در انتخابات ایران با تعبیر «انگلیسیها دلشان برای دخالت در ایران تنگ شده» به طور صریح سیاستهای دولت انگلیس را مورد اشاره قرار داد. سیاستهایی که البته در همه سالهای پس از انقلاب از سوی بریتانیا و ایالات متحده و برخی کشورهای غربی علیه ایران اتخاذ شده است و توجه به دشمنشناسی مجالس بهعنوان رکن قانونگذاری و تصمیمسازی را بیش از همیشه ضروری میکند. مجلس «دشمنشناس» در واقع مجلسی در تراز انقلاب اسلامی است. مجلسی که مواضعی شفاف و انقلابی در مواجهه با دشمنان دارد. رهبر معظم انقلاب در طول سالیان مختلف و در دیدار با نمایندگان در ادوار مجالس شورای اسلامی به مولفههای مجلس انقلابی در برابر بیگانگان تاکید کردهاند. در زیر به بازخوانی این مولفهها میپردازیم.
1-اتخاذ مواضع شفاف، قرص و محکم
رهبر معظم انقلاب همواره مجالسی را که نسبت به دشمن مواضع شفاف و محکم اتخاذ میکنند، مورد تحسین و تایید قرار دادهاند. با دشمن نباید غیرصریح سخن گفت، چرا که دشمن نیز به صراحت دشمنی میکند. ایشان معتقدند اگر مردم و مجلس جناحبندیهای سیاسی در دنیا را با اتخاذ مواضع صریح بشناسند، مستکبران راه به جایی نخواهند برد.
یکى از مشکلات و گرفتارىهاى ملتها، نداشتن این آگاهى یا غفلت از آنهاست، که در تحولات عالم و در حوادث گوناگون به آنها ضرر میزند و سر پیچهاى تند و سخت سیاسى، آنها را دچار اشتباه میکند. اگر جناحبندىهاى جهان، جناحبندىهاى بزرگ و کلان دنیا در عالم سیاست، در عالم اقتصاد، براى ملتها روشن باشد، با آن آگاهانه بیندیشند، هدفها را در این جناحبندىها مدنظر داشته باشند، تیغ مستکبرین عالم کند خواهد شد. هدف از این تبلیغات وسیعى که شما ملاحظه میکنید- چقدر ابزارهاى رسانهاى و تبلیغاتى، امروز در خدمت سیاستهاى مستکبرین است- عمدتاً غبارآلود کردن و ابرى کردن فضاست، تا ملتها نتوانند همین آگاهى را، همین بصیرت را به دست بیاورند، یا نتوانند حفظ کنند. ملت ما این را حفظ کرده است و این جاى سپاس فراوانى دارد. خیلى براى کشور و براى انقلاب سرشکستگى داشت اگر مجلس احیاناً در یکى از این قضایاى مهم سیاسى و این حوادث گوناگون دچار خطا میشد یا موضعگیرى نمیکرد یا بدتر از آن، موضعگیرى غلط میکرد. اینکه مجلس در قضایاى مختلف سیاسى دنیا، در هجمههاى دشمنان به جمهورى اسلامى، قرص و محکم، واضح و آشکار ایستاد و موضع گرفت، واقعاً جاى افتخار دارد، جاى تشکر دارد.(1)
2-یکپارچگی در اعلام مواضع اساسى
اینکه مجلس، دولت، دستگاه قضایی و نیروهای مسلح و نظامی مانند مردم مواضع مشترکی در مواجهه با دشمنان اتخاذ کنند، دشمن را ناامید خواهد کرد. این موضوع نیز به کرات در بیانات رهبر معظم انقلاب مورد تاکید قرار گرفته است: یکپارچگى در اعلام مواضع اساسى در کشور خوب است بویژه آنجا که انسان مىبیند دشمنانى در مقابلند، گوشها را تیز کردند، چشمها را خیره کردند، ببینند ضعفى، نُکسى، تردیدى در طرف مقابل هست تا بلافاصله براساس آن فرصتیابى کنند و حمله کنند. بویژه اینطور مواقع، صداى واحد خیلى لازم است، خیلى مهم است.(2)
3-چراغ سبز ندادن به دشمن
نماینده همواره باید، مراقب باشد مورد طمع دشمنان قرار نگیرد. باید دانست و توجه کرد که دشمن برای همه طیفها برنامهریزی جداگانهای کرده است. رهبر معظم انقلاب در این باره در دیدارهایی که با نمایندگان داشتند، همواره تذکر دادهاند:
نماینده، بایدها و نبایدهایى دارد. یکى از آنها این است که نماینده مجلس، چون نماینده این ملت عزیز است، باید عزت این ملت را حفظ کند. نباید در مسافرت به حوزه انتخابى، بهجاى اینکه شما را در حسینیه و خانه فلان شهید ببینند، خبردار شوند که به خانه فلان آدمى که با انقلاب، نظام اسلامى و با اصل اسلام رابطه خوبى ندارد، رفتهاید. این، حفظ عزت اسلام نیست.(3)
از جمله نقاط قوت بسیار بارز در این مجلس، مواضع محکم و اصولى در مسائل بینالمللى و در مواجهه با استکبار بود. خیلى بد است که دشمنانى که با یک ملت، با جهتگیرى یک ملت و با اصول یک ملت مخالفند، ناگهان از دل تشکیلات مدیریت کشور، یک چراغ سبز و یک علامت موافقتى دریافت کنند! خیلى خجالتآور است و انسان احساس خفت مىکند.(4) شما، نماینده، عصاره و خلاصه ملت هستید. موضعگیری شما در مسائل سیاسی و بینالمللی، به یک معنا حاکی از موضعگیری ملت ایران است. این موضعگیری، دوگونه میتواند باشد: گاهی میتواند دشمن را به دخالت بیشتر امیدوار کند؛ او را نسبت به نظام اسلامی، گستاخ و طلبکار و فزونطلب و به زیادهخواهی تشویق کند؛ میتواند هم درست بعکس باشد؛ احساس کند در ملت ایران و نمایندگان او، صلابت، ایستادگی، آگاهی به منافع و مصالح، ایستادگی بر سر منافع ملی و مصالح ملی، و ناسازگاری با کسانی وجود دارد که همه همتشان این است که منافع ملی را به بازیچه بگیرند و راهی برای سیطره بر این ملت پیدا کنند. امروز مشکل ما با دشمنانی که در دنیا با آنها دعوا داریم، این است؛ برادران و خواهران عزیز! یک نقطه پُرفایده و پُرسود در یک نقطه بسیار حساس از لحاظ سوقالجیشی- سیاسی و نظامی- در دنیا به نام ایران وجود داشته و سالهای متمادی در قبضه قدرتهای مستکبر بوده است- یک روز روسیه، یک روز انگلیس، یک روز هم آمریکا- بعد این ملت آمده با اتکا به یک اندیشه، فکر و اراده، این کشور را از چنگال اینها خلاص کرده، اینها میخواهند دوباره سیطره پیدا کنند، همه دعوا بر سر این است. ما با کسی دعوا نداریم. ما به کسی که میخواهد دوباره بر ما سیطره پیدا کند، میگوییم نخیر! غلط میکنی، اجازه نمیدهیم. منازعه نظام اسلامی با کسانی که در پی چالش با این نظامند، سر این قضیه است، مشکل دیگری نیست. همه کشورهای دنیا در تعامل با هم، چالشهای قهری و طبیعی دارند- اینها که مهم نیست- آنچه مهم است، این است که ملت ایران و نظام اسلامی ایستاده است و میخواهد از هویت و استقلال و عزت ملی خود دفاع کند. عدهای میخواهند بر این اراده و عزم دستاندازی کنند؛ دعوا سر این است. مجلس در این دعوای اصولی، اساسی، تعیینکننده و سرنوشتساز باید جایگاه روشنی داشته باشد؛ چون شما نماینده این ملتید. این ملت را در انتخابات میبینید، در تظاهرات و راهپیماییها میبینید، در شعارها میبینید، در درخواستها و مطالبات میبینید؛ میبینید این ملت، کیست و چیست. مجلس باید آینه تمامنمای اقتدار ملی و عزت ملی و ایستادگی بر سر منافع ملی و مقابله با سلطهجویان و سیطرهخواهان جهانی و بینالمللی باشد. اینها ظرفیتهای مهمی است که مجلس دارد.(5) نماینده مجلس نباید خداى ناکرده یک وقت در مقابل کسانىکه با این نظام دل همراه ندارند، یا فلان آدم طاغوتى که یک شاهى صنار پول در جیبش است- احیاناً فرض کنید در قضایاى انتخابات یک خرج بیخود هم کرده است- سر فرود آورد. یا در مسافرت به حوزه انتخابى، یا فلان نقطه دیگر (احیاناً عرض مىکنم. این مسائل ممکن است گاهى پیش آید) بهجاى اینکه شما را در حسینیه حزبالله و خانه فلان شهید ببینند، خبردار شوند که به خانه فلان آدمى که با انقلاب، نظام اسلامى و با اصل اسلام هیچ رابطهاى ندارد یا رابطه خوبى ندارد، رفتهاید. این، حفظ عزت اسلام نیست.(6)
4- بیگانگان دنبال مردمسالاری نیستند
دشمن همواره با حمایت از دیکتاتورهای منطقه و کشورهایی که تا به حال حتی اسم انتخابات را نشنیدهاند، نشان داده است هیچگاه طرفدار دموکراسی نیست و همواره از آن بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده است. حمله به عراق و افغانستان و لیبی، حمایت از تکفیریها و داعش در سوریه و عراق نشان میدهد دشمنان به فکر آوردن دموکراسی به کشورها نیستند و فقط از آن برای ابزار فشار استفاده میکنند. رهبر انقلاب به اینکه دشمن دنبال مردمسالاری نیست بارها اشاره کردهاند: حقیقت قضیه این است که امروز آنچه آمریکا- که حالا در نوک پیکان تهاجم به انقلاب و حرکت اسلامى، آمریکاست- از ملت ایران مىخواهد، مساله سلاح کشتار جمعى و حقوق بشر و حکومت دموکراسى و... نیست، بلکه آنچه آنها از ملت و مسؤولان کشور مىخواهند، تسلیم شدن در مقابل اراده ابرقدرتى آمریکاست. جز این چیز دیگرى نیست، و الا اینها به دموکراسى تمایل دارند؟! امروز دموکراسیهاى مورد قبول و اعتراف آمریکا چه کشورهایى هستند؟ اگر کشورهایى که دولتهاى قانونى و برآمده از انتخابات مردم دارند، یک قدم از آنچه مجموعه نیروهاى نظامى مىخواهند و فکر مىکنند و به آن معتقدند، تخطى کنند، نیروهاى نظامى مانند عقاب بالاى سرشان مىآیند و آنها را مثل کبکى شکار مىکنند و کنار مىگذارند. مگر اینطور نیست؟ به اطراف خودتان نگاه کنید! چه زمان معتقد به دموکراسىاند؟! اینها دموکراسى را بهعنوان یک شعار ذکر مىکنند، خودشان هم مىدانند که مردم دنیا مىدانند؛ منتها سیاست تبلیغات در دنیا به گفتن و باز گفتن و باز گفتن و تکرار کردن است؛ این سیاست تبلیغاتى و پروپاگانداى رایج در دنیاست. باید بگویند، تکرار کنند، تکرار کنند، بالاخره در بخشى از مردم اثر مىکند. لااقل مردم عادت مىکنند که بشنوند، و الا اینها دنبال مردمسالارى نیستند. بسیارى از رژیمهاى مورد علاقه اینها اصلاً معناى رأى مردم را نمىدانند و مردمشان هم به هیچوجه نمىدانند رأى دادن و انتخاب مسؤول در کشور یعنى چه و به آنها هم هیچ اعتراضى ندارند! وقتى جمهورى اسلامى را با این همه انتخابات، با این همه حضور مردم در صحنههاى مختلف، با این همه نشانهها و نمادهاى مردمسالارى که در این کشور هست که در کمتر کشورى در دنیا وجود دارد- ارتباط مسؤولان با مردم و همدلىشان با آنها، پشتیبانیها و عواطف مردم و عشق و علاقه وافر آنها به مسؤولان- به نداشتن مردمسالارى و استبداد و دیکتاتورى متهم مىکنند، معلوم است مرادشان چیست.(7) تخریب شورای نگهبان، اینکه شورای نگهبان را ما زیر سوال ببریم و بگوییم تصمیمگیریهایشان برخلاف قانون بوده است، تخریب شورای نگهبان نیست، تخریب انتخابات است، تخریب مجلس است، تخریب 4 سال قانونگذاری در مجلس است؛ دنبال این هستند. ببینید! نقشه را چه زیرکانه میکشند. این را من باید به افکار عمومی بگویم، افکار عمومی باید بدانند این را؛ آنکسی که علیه شورای نگهبان حرف میزند، خودش ملتفت نیست و توجه ندارد که چهکار دارد میکند اما کار این است. تلاش دشمن متمرکز است بر اینکه جمهوری اسلامی را از مردمسالاری
دینی- این پدیده بینظیر، این پدیده بدیع، این پدیده جذاب برای ملتهای مسلمان- محروم کنند، تلاششان این است. اگر میتوانستند انتخابات را متوقف میکردند که نتوانستند و نخواهند توانست، اگر میتوانستند شورای نگهبان را از بین میبردند یا نظارت او را بیاثر میکردند که نتوانستند. حالا که نتوانستند، به این راهها متوسل شدند، از این راهها دارند وارد میشوند؛ باید حواسمان جمع باشد.(8) آمریکا به سادهترین سوالهای افکار عمومی دنیا امروز جواب نمیدهد. افکار عمومی دنیا از آمریکاییها میپرسد آیا شما خبر دارید که یک کشوری دارد یمن را 10 ماه، 11 ماه بمباران میکند، شهرها را نابود میکند؟ اطلاع دارید یا اطلاع ندارید؟ اگر اطلاع دارید چرا حمایت میکنید؟ اگر اطلاع دارید چرا اعتراض نمیکنید؟ اگر اطلاع دارید و این را جنایت میدانید، چرا هواپیماهای سوخترسانتان به آنها کمک میکنند؟ چرا کمک میکنید؟ چرا حمایت میکنید؟ شما که دم از حقوق بشر میزنید، جوابش را بدهید. اینکه هزاران کودک، هزاران زن و مرد، غیرنظامی، داخل خانهها، در بیمارستانها و مدرسهها بدون هیچ دفاعی کشته بشوند، تروریسم نیست؟ این وقیحترین و بیرحمانهترین شکل تروریسم دولتی نیست؟ چرا از آن حمایت میکنید؟ آمریکاییها به این جواب نمیدهند؛ صافصاف به چشم مردم دنیا نگاه میکنند، ادعای طرفداری از حقوق بشر هم میکنند! این حالا یمن است؛ مساله، مساله این یک سال اخیر است؛ آن طرف فلسطین است با ۶۰ سال، ۶۵ سال سابقه. میبینید مردم فلسطین را دارند چهکار میکنند، میبینید خانههایشان را خراب میکنند، میبینید مزرعههایشان را نابود میکنند، میبینید ساختمانسازی میکنند و عناصر صهیونیست را با تفنگ در آن خانهها مینشانند و مسلح نگهشان میدارند؛ اینها را میبینید، [پس] چرا دفاع میکنید؟ چرا پول میدهید؟ چرا دائماً در قبال به قول خودتان لابی صهیونیستی داخل آمریکا کوتاه میآیید و دائماً تملق میگویید؟ چرا؟ اینها سوالات ساده افکار عمومی است. به یک کلمه از این سوالها جواب نمیدهند. آنوقت ادعای دوستی میکنند، ادعای علاقهمندی به حقوق بشر میکنند، ادعای دموکراسی میکنند. در کشورهایی که همپیمان آمریکا در منطقه ما هستند، اسم انتخابات را نمیشود آورد، اصلاً با پدیدهای به نام انتخابات آشنایی ندارند، اصلاً نمیفهمند انتخابات چیست، [اما] آمریکای طرفدار دموکراسی با اینها عقد اخوت بسته، [آنهم] چهجور! همهجور هم از آنها دفاع میکند. دشمن ما یکچنین دشمنی است؛ آمریکا یکچنین موجودی است.(9)
5- اگر مجلس عقبنشینی کند...
رکن تصمیمسازی و قانونگذاری در کشور مجلس است. اگر مجلس از مواضع اصولی و ارزشهای انقلابی کوتاه بیاید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ رهبر معظم انقلاب درباره مراقبت از ارزشهای اسلامی و انقلابی بویژه در مواجهه با بیگانگان هشدارهای صریحی را در مقاطعی داشتهاند. پس از حمله نظامی آمریکا به عراق 127 نفر از نمایندگان مشارکتی مجلس ششم، بهار 82، در نامهای به مقام معظم رهبری با ارائه تصویری غیرواقعی و ناامیدکننده از وضعیت داخلی کشور همچنین تجسم علامات فروپاشی نظام از داخل(!) از سویی و نمایش آرایش مقتدرانه دشمنان در مرزهای خارجی از سوی دیگر، راهکار تسلیم و مذاکره با آمریکا برای جلوگیری از حمله به ایران را توصیه مینمایند، در این نامه تأکید شده بود: اگر جام زهری باید نوشید قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود.
بیانات زیر مربوط به دیداری با نمایندگان مجلس ششم است:
در شرایط مرعوب شدن، ترسیدن، مضطرب شدن، متلاطم شدن، حتى باورهاى قطعى انسان هم از یاد مىرود؛ انسان مرعوب، اینطور است. جبن، هم عقل را از کار مىاندازد، هم عزم را. انسان مرعوب و جبان، نه درست مىتواند فکر کند، نه درست مىتواند عزم و اراده خودش را بهکار بیندازد؛ دائم یک قدم به جلو برمىدارد و یک قدم به عقب. این است که پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین در آن وصیت معروفشان فرمودند: «ولاتشاورن جبانا. لأنه یضیق علیک المخرج»؛ با آدم جبان و ترسو در هیچ کارى مشورت نکن، زیرا گریزگاه و دریچه فرج را بر رویت مىبندد. انسان وقتى که مرعوب نیست، مىتواند درست فکر کند، درست تصمیم بگیرد و از این مانع عبور کند اما وقتى مرعوب شد؛ «یضیق علیک المخرج»؛ به بکنم، نکنم دچار مىشود و خود را دستبسته تسلیم مىکند... حقیقتا نظام اسلامى به ماها و امثال من و شما وابسته نیست. امام یک وقت مىگفتند نظام اسلامى به من وابسته نیست، ما واقعاً تعجب مىکردیم، چون امام خالق این انقلاب و در واقع پدیدآورنده این نظام بود و واقعاً تفکیک بین بقای امام و بقای نظام هم براى ما مشکل بود. اما امام قرص و محکم مىگفت نخیر! نظام اسلامى به من وابسته نیست. حالا وقتى امام با آن عظمت، وجودش ملازم با وجود نظام نباشد و با نبودن او این مردم انقلاب و اسلام را حفظ کنند، دیگر امثال من چه جاى حرف زدن دارند که بگوییم اسلام و نظام به من وابسته است! نه، صدها نفر از قبیل ما باید قربان اسلام بشویم؛ جانمان، مالمان، آبرویمان را بدهیم تا نظام اسلامى بماند و پایههاى آن استوار شود. آنچه را دشمن هدف گرفته، این است؛ باید به این موضوع توجه داشت. دشمن، سیاسى و سیاستمدار است؛ مغز طراح سیاسى دارد، فکر مىکنند که چهکار باید بکند. یکى از طراحیها این است که حرف آخر را اول نزنند؛ آرامآرام و بتدریج طلبکارى ایجاد کنند و طرف مقابل را وادار به عقبنشینى کنند. به مجردى که عقبنشینى کردید، طلبکارى دیگرى شروع خواهد شد. حالا بعضیها مىگویند چیزى بدهیم، یک چیزى بگیریم! بدهیمش درست است، بگیریمش درست نیست؛ هیچى نخواهند داد. شعارهایى را درست مىکنند، ایران را در محور شرارت گذاشتهاند. فلان کارها را بکنیم تا ما را از محور شرارت بردارند! این شد حرف؟! غلط کردند گذاشتند که حالا بخواهند بردارند. دوباره و هر وقت لازم شد، ما را در محور شرارت مىگذارند. اگر قرار است قدرتى این امکان و توان را پیدا کند که اخمهایش را در هم کند و بگوید من قوى هستم و مىزنم، مىبرم و مىبندم، حواستان جمع باشد، انسان جا بخورد، این جا خوردن، حد یقف ندارد. شما این سنگر را عقب مىنشینید، فرض کنید فلان الحاقیه را قبول مىکنید، بعد یک مطالبه دیگرى را مطرح مىکنند: فلان دولت غیرقانونى را به رسمیت بشناسید. باز همان فشارها و همان تهدیدها. به مجردىکه او را شناختید، باز یک درخواست دیگر مطرح مىشود: اسم اسلام را از قانون اساسیتان بردارید! شما باید ذرهذره عقب بنشینید، این حد یقفى ندارد. من این موضوع را بارها به بعضى از مسؤولانى که دچار وسوسه و واهمههایى بودند، گفتهام که حد یقف فشار آمریکا کجاست؛ آن را مشخص کنید، که اگر به آنجا رسیدیم، دیگر بعد از آن هیچ فشارى علیه ما نخواهد بود. من عرض بکنم حد یقف کجاست؟ آنجایى است که شما- که چنین حقى را نه شما دارید، نه من- از طرف ملت ایران اعلام کنید که ما اسلام، جمهورى اسلامى و حکومت مردمى را نمىخواهیم؛ هر کسى که شما مصلحت مىدانید، بیاید در این مملکت حکومت کند! این حد یقف است؛ اول اسارت مملکت. مگر مىتوانیم؟ من و شما مگر مىتوانیم مملکت را به دست دشمن بدهیم؟ مگر ما چنین حقى داریم؟ این ملت ما را براى این سر کار نیاوردند... شما تصور کنید که اگر شاه سلطان حسین صفوى بهجاى اینکه دروازههاى اصفهان را بر روى مهاجمان باز مىکرد- بعد از ورود مهاجمان هم خودش به دست خودش تاج شاهى را روى سرشان مىگذاشت - فکر مىکرد که اگر به فکر خودم هستم، که یک جان بیشتر ندارم و این قدر هم عمر کردهام، مگر دیگر چقدر عمر خواهم کرد؟ اگر به فکر مردم هستم، که در صورت تسلیم کردن شهر اصفهان، بلایى بر سر مردم خواهد آمد که از بلایى که در صورت جنگیدن با مهاجمان بر سرشان مىآید، کمتر نیست، هرگز شهر را تسلیم نمىکرد. تاریخ اصفهان را نگاه کنید و ببینید که بعد از آنکه مهاجمان وارد اصفهان، کاشان، مناطق مرکزى ایران، فارس و مناطق دیگر شدند، چه بلایى بر سر این مردم آوردند و چه کشتارى بعد از تسلیم شدن مردم کردند! مهاجمان نگفتند که چون خودتان تسلیم شدید، پاداشتان این است که همهتان در امن و امان زندگى کنید. امروز هم همینطور است.(10)وظیفه همه ما این است که در مقابل تسلط مخالفان این انقلاب و این نظام، محکم و با قدرت باشیم. اگر خداى متعال به بنده هم- که یک خدمتگزار داراى مسؤولیت هستم- توفیق دهد، مثل شما، وظیفه من هم همین است. همه وظیفه دارند در مقابل کسانى که درصددند پایههاى این نظام را- چه پایههاى ایمانى آن را، چه پایههاى فکرى آن را، چه پایههاى اجرایى آن را- سست کنند، بایستند. این وظیفه اساسى همه مسؤولان نظام است؛ چه قوه مجریه و در رأس آن رئیسجمهور، چه قوه مقننه که شما برادران و خواهران عزیز هستید، چه قوه قضائیه و چه بقیه مسؤولان که این حقیر هم در مجموعه مسؤولان قرار دارم. سعادت ما در این است که در این راه بایستیم. ما با خداى متعال تعهد کردهایم که ایستادگى کنیم، انشاءالله به این تعهد عمل هم خواهیم کرد. ما نخواهیم گذاشت ضدانقلاب و کسانى که از اساس با این انقلاب مخالف بودند، بتوانند در مراکز اثرگذار روى افکار عمومى و روى ایمان مردم، مقاصد خودشان را عملى کنند. مردم هم این را از شما مىخواهند، خدا هم این را از شما مىخواهد.(11)
----------------------------------
پینوشت
1- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 8/3/90
2- در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس 3/4/88
3- در دیدار نمایندگان چهارمین دوره مجلس شوراى اسلامى 8/3/74
4- در دیدار نمایندگان هفتمین دوره مجلس شوراى اسلامى 8/3/86
5- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس هفتم 27/3/83
6- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس چهارم 8/3/74
7-بیانات در دیدار نمایندگان مجلس ششم 7/3/82
8- بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی 28/11/94
9-بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش 19/11/94
10- بیانات مقام معظم رهبری در جمع نمایندگان دوره ششم مجلس شورای اسلامی 7/3/82
11- بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار نمایندگان دوره ششم مجلس شوراى اسلامى 29/3/79