بازنشر منویات امام و رهبری در قالب سوالهایی که امروز شاید در ذهن عموم جامعه باشد مطرح میشود تا مردم در کشور بدانند آنچه به نام امام گفته میشود با آنچه امام خود گفته است متفاوت است. این روزها که حتی انگلیس از برخی لیستها حمایت میکند و برخی که مدعی همراهی با امام(ره) هستند نیز در این لیستها حضور دارند، بازخوانی مواضع امام و رهبری درباره مجلس کارآمد ضروری به نظر میرسد.
برای جلوگیری از شکلگیری طبقه اشراف در جامعه رعایت چه نکاتی لازم است؟
مقام معظم رهبری: آقایان و خانمهاى نماینده سعى کنند مردمى بمانند. مردمى بودن هم فقط این نیست که انسان هر از گاهى به محل انتخابات سر بزند. البته آن خیلى لازم است، باید رفت، سر زد، با مردم ملاقات کرد، منقطع از مردم نباید شد؛ در این شکى نیست؛ اما فقط این نیست! نباید ما در جمهورى اسلامى کمک کنیم به ایجاد یک طبقه جدید، یک طبقه برخوردار اشراف جدید. نباید بگذاریم این کار انجام بگیرد. این هم با دستور و حکم و فرمان حاصل نمیشود، با دل، با ایمان، با انگیزه، شدنى است.
در چه صورت سر نماینده و هر فرد دیگری که مسؤول میخواهد بشود در مملکت کلاه رفته است؟
مقام معظم رهبری: اگر هدف ما از نمایندگى مجلس و از مسؤولیتهاى دولتى و از تکیه زدن بر مناصب و مسندهاى گوناگون... همین شأن ظاهرى و برخوردارىهاى ظاهرى باشد... بدون شک سرمان کلاه رفته است؛ یکى از نامهاى داراى افتخار در تاریخ ما - به همان اندازهاى که واقعیت دارد - امیرکبیر است. امیرکبیر در کشور ما 3 سال در رأس دولت بوده است. معلوم مىشود 3 سال وقت خیلى زیادى است. همه کارهایى که امیرکبیر انجام داده و همه خاطرات خوبى که تاریخ و ملت ما از این شخصیت دارد، محصول 3 سال است. بنابراین 4 سال، وقت کمى نیست - وقت خیلى زیادى است - به شرط اینکه از همه این وقت به نحو درست استفاده شود.
چطور میشود در جامعه اسلامی، شأن و شخصیت انسانی نقض میشود؟
مقام معظم رهبری: امروز در بعضى گفتهها و اظهارات، راجع به شأن و شخصیت و شرف و کرامت انسان در جامعه حرف زده مىشود. این بلاشک از اصول اسلامى است؛ اما کدام نقض کرامت انسانى بالاتر از این که انسانى، رئیس عائلهاى، پدر خانوادهاى، در جامعهاى که در آن همه چیز هم هست، نتواند اولیات زندگى فرزندان خودش را تأمین کند؟! کدام تحقیر از این بالاتر است؟! کدام نقض شخصیت و شرف و کرامت انسانى از این بالاتر است؟! صبح تا شب کار کند، آخرش به من یا به شما یا به آن مسؤول دیگر نامه بنویسد که من 2 ماه است به خانهام گوشت نبردهام!
یک وقت در جامعه گوشت و میوه نیست، من و شما هم نمىخوریم؛ یک وقت در جامعه امکانات رفاهى نیست، من و شما هم استفاده نمیکنیم؛ یک وقت ایام عید که میشود، فرزندان من و شما هم لباس نو بر تن نمىکنند. در این حالت کسى احساس سرشکستگى نمىکند - البلیه اذا عمت طابت - اما وقتى همه چیز هست، وقتى کسانى در جامعه با استفاده از فرصتهاى نامشروع توانستهاند براى خودشان آلاف و الوف و زندگیهاى تجملى فراهم کنند، وقتى طبقاتى در جامعه هستند که برایشان پول خرج کردن هیچ اهمیتى ندارد، جمع کثیرى از مردم که در بین آنها رزمندگان و عناصر نظامى و کارمندان دولت و معلمان و روستاییان و مردم مناطق محروم و دور و مناطق جنوب هستند، نتوانند نان و پنیر بچههایشان را فراهم کنند، کدام شکستن شخصیت و شرف انسانى از این بالاتر هست؟! شما میخواهید جواب چه کسى را بدهید؟ شما میخواهید دل چه کسى را خوش کنید؟ شما مىخواهید چه کسى از شما راضى باشد؟
بله! مساله معیشت قطعاً در اولویت اول است. معیشت که نبود، دین هم نیست؛ اخلاق هم نیست؛ حفظ عصمت و عفت هم نیست؛ امید هم نیست. کسى را که به موقعیتى دست پیدا کرده، به خاطر این که براى رفع نابسامانى و فقر، تلاش و مجاهدت کند و شب و روز خودش را صرف نماید، ملامت نخواهند کرد. اولویتها را پیدا کنید. مسائل اساسى جامعه اینهاست.
عزیزان من! شما بدانید که دشمن شما، دشمن این انقلاب، دشمن این نظام، بُرندهترین حربهاى که در اختیار خواهد داشت، فقر و گرفتارى اقتصادى مردم است. روى این مساله باید فکر کرد. گرفتاریهاى اقتصادى مردم، همین بیکارىاى است که در کلمات شما تکرار مىشود و درست هم هست؛ همین کمبودها و همین مشکلات فراوان است. البته فسادهاى گوناگون، سوءاستفادههاى گوناگون، تبعیضهاى گوناگون، مشکلات ادارى و مشکلات قضایى هم در کنارش هست. اولویت اول براى شما این است که امید مردم را حفظ کنید. اولویت اول این است که شکم مردم را سیر کنید. مىشود نشست و حرفهاى روشنفکرى زد: اگر فلانطور نشود، فلانطور نخواهد شد؛ اگر چنین نشود، چنان نخواهد شد؛ اما باید دید واقعیت چیست.
آیا بالاتر از قانون چیزی هست؟
هیچ چیزى از قانون بالاتر و عزیزتر نیست. در دنیا معروف است، میگویند قانون بد هم از بىقانونى بهتر است. بعید نیست آدم این را قبول داشته باشد؛ چون بىقانونى، هرج و مرج است؛ قانون بد لااقل یک ضابطهاى است؛ خب! انسان اصلاحش میکند. خوشبختانه قوانین انتخاباتى ما قوانین خوبى است؛ ممکن است بعدها کاملتر و بهتر هم بشود.
کسانى هم که وارد عرصه انتخابات میشوند، باید یک تقیداتى، تعهداتى داشته باشند. این، خطاب به همه کسانى است که به عنوان نامزد وارد عرصه انتخابات میشوند، و خطاب به همه مردم است. مردم عزیزمان در سراسر کشور این رفتارها را در نامزدهاى انتخابات تفرس کنند، دنبال کنند، دقت کنند. نامزد انتخابات باید با قصد خدمت وارد شود. اگر با قصد قدرتطلبى و جمعکردن پول و مسائل گوناگون و انگیزههاى ناسالم دیگر وارد شود، به کشور خدمت نمیکند. نامزد انتخابات باید با انگیزه خدمت وارد شود؛ این را باید تشخیص داد، باید فهمید، باید حدس زد. اگر چنانچه نامزدها به مراکز ثروت و قدرت متصل شوند، کار خراب میشود؛ همچنان که امروز در بهاصطلاح دموکراسىهاى دنیا، در آمریکا و غیر آمریکا این رسم هست؛ کمپانىها و پولدارها به نامزد انتخابات در ریاستجمهورى یا در انتخابات کنگره پول میدهند، ولى او در مقابل آنها متعهد است. آن رئیسجمهورى که با پول دستگاههاى گوناگون و مراکز ثروت سر کار بیاید، در مقابل آنها متعهد است. آن نماینده مجلسى که با پول فلان شرکت و فلان کمپانى و فلان ارباب و فلان پولدار توى مجلس بیاید، مجبور است آنجایى که آنها لازم میدانند، قانون جعل کند، قانون بردارد، توسعه و تضییق در قانون بکند. این نماینده به درد مردم نمیخورد. نه باید به مراکز ثروتهاى شخصى متصل بود، و نه به طریق اولى به ثروتهاى عمومى. کسى بیاید از پول بیتالمال مصرف کند، براى اینکه به وکالت مجلس برسد؛ این دو برابر اشکال دارد، اشکال مضاعف دارد. اینها را باید مردم مراقب باشند. البته هرکسى را هم نمیشود متهم کرد. بگوییم آقا این وابسته به فلانجاست، این وابسته به فلانکس است، این فلان پول را خرج کرده؛ باید اینها هم روشن شود، باید ثابت شود.
مردم باید چشمها را باز کنند، ملتفت باشند. 19/10/1390
نمایندگانی که به مجلس راه پیدا میکنند باید از لحاظ معیشت و وضع زندگی چگونه باشند؟
مقام معظم رهبری: من فیلمی که دیشب از مرحوم رجایی گذاشته بودند و منزلش را نشان میدادند - یک دفعه دیگر هم مثل اینکه دیدم این را - بعضی از اشخاصی که پیش من بودند، میگفتند: ما رفتیم منزل آقای رجایی، این خوب نشان میداد، آنجا به این اندازه نیست؛ واقع مطلب این طور نیست. این یک چیز بزرگی کأنه نشان دارد میدهد و حال آنکه ما که رفتیم منزلشان دیدیم که، مساله اینطور هم نیست. وقتی بنا شد یک نفر رئیسجمهور شده یا یک نفر نخستوزیر است، آقا منزلش آنطوری است و وضع عادیاش اینطوری است، این دیگر نمیشود که از یک قدرت بزرگی بترسد. برای چه بترسد؟ این را که از او نمیگیرند. آن باید بترسد که میخواهد چپاول کند و میخواهد یک حکومت کذایی بکند، آن باید بترسد. اما رجایی- خدا رحمتش کند - و امثال اینها و باهنر و اینهایی که ما از دست دادیم، اینطور نبود که زندگیشان جوری باشد که مبادا یک وقتی از دست ما برود؛ خاضع بشوند پیش دیگران و برای اینکه زندگی را بیشترش بکنند زورگویی کنند به مردم.
این یک عنایتی است که خدای تبارک و تعالی به این ملت کرد، و از خود مردم، از خود این تودهها، از بازار - نمیدانم - از کوچهها و خانهها، افراد منبعث شدند و حکومت تشکیل دادند. وقتی از بازار، مردم حکومت را تشکیل دادند، میدانند که بازار وضعش چهجوری است. وقتی که از بین خود مردمی که مرفه نیستند، اینها آمدند و خودشان هم نظیر آنها هستند، اینها به درددل مردم میتوانند برسند. من اینکه عرض میکنم نمیخواهم از شما تعریف کنم، برای اینکه میترسم تعریف کنم. این برای این است که تنبه بدهم؛ تنبه بدهم به اینکه تا وضع این طوری است حکومت برقرار است، حکومت اسلامی برقرار است. تا وضع دولت، مجلس ـ نمیدانم ـ ارتش، رؤسای ارتش، فرماندهان؛ همه جا این وضع است که میبینیم الان و مشاهده میکنیم، شما خوف از اینکه یک آسیبی این جمهوری اسلامی به آن برسد، از این خوف نداشته باشید.
بهرهای که نماینده از 4 سال نمایندگیاش میبرد چه چیزی باید باشد؟
مقام معظم رهبری: 4 سال خدمت. آنچه شما باید از این 4 سال بهره ببرید، پولى نیست که به دست مىآید، یا احترام و شعارى که به نفع شما داده مىشود، یا سرشناس شدن و به دست آمدن جاه و معروفیت، یا نام چنین و چنان. آنچه از این 4 سال در درجه اول باید مورد توجه و همت ما باشد، این است که وقتى در پیشگاه خداى متعال حاضر شدیم- که خیلى هم زود خواهد بود؛ یعنى اگر شما 100 سال هم عمر کنید، خیلى زود خواهد گذشت؛ واقعا وقتى انسان گذر عمر را نگاه مىکند، مىبیند خیلى سریع گذشته؛ ما غافلیم که خیال مىکنیم طول مىکشد؛ نه! به سرعت برق مىگذرد – ذخیرهاى را در دستمان خواهیم داشت و آن، چهار سال خدمت و کار است.
مبنای عمل نمایندگان باید چه باشد؟
امام خمینی: روی قانون عمل بکنند. این قانونی که ملت برایش رای داده است. رای نداده است که توی طاقچه بگذارید و کاری به آن نداشته باشید، بروید مشغول کار خودتان بشوید. این قانون باید دست همه باشد و همه حدود را قانون معین بکند. قانون برای مجلس حدود معین کرده است، تخلف از این حدود نشود. برای رئیسجمهور تحدید کرده، حدود قرار داده، او هم تخلف نکند. برای نخستوزیر و امثال اینها و دولتها حدود معین کرده. آنها هم نباید خارج بشوند. هرکه خارج بشود از حدود، باید این را تنبه بدهند، هدایت کنند آن را. 4/3/1359
اگر کسی بگوید من قانون را قبول ندارم، آن وقت تکلیف چیست؟
امام خمینی: نمیشود از کسی پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط میکنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد. نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت، که ما شورای نگهبان را قبول نداریم. نمیتوانی قبول نداشته باشی. مردم رای دادند به اینها، مردم 16 میلیون تقریبا یا یک قدری بیشتر رای دادند به قانون اساسی. مردمی که به قانون اساسی رای دادند منتظرند که قانون اساسی اجرا بشود؛ نه هرکس از هر جا صبح بلند میشود بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئیس جمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، ولو بر خلاف رای شما باشد. باید بپذیرید، برای اینکه میزان اکثریت است. 6/3/1360
مردم بیشتر قانونگرا هستند یا مسؤولان؟
امام خمینی: این مردم بیچاره همه چیز را قبول دارند؛ این من و شما هستیم که هر جا بر خلاف مصلحت ما باشد اساس را میگوییم قبول نداریم. هرجا هرکس بر خلاف من است این اصلا مسلمان هم نیست و هر که بر وفق من است، اگر شمر هم باشد، این ابوذر است! 6/3/1360
مرز میان خدمت کردن یا خیانت کردن به مردم در چیست؟
امام خمینی: وقتی بنا شد ما به تکلیفمان عمل بکنیم، و ما آن راهی را که خدای تبارک و تعالی پیش پای ما گذاشته است آن راه را برویم، برای ما شکست هیچی نیست. برای اینکه از دو حال خارج نیست: یا این است که ما پیش میبریم که شکست هیچ نیست، و یا این است که نه، میآیند و ما را عقب میزنند، ما تکلیفمان را عمل کردهایم، چه شکستی است؟ سیدالشهدا علیهالسلام هم شکست خورد در کربلا، اما شکست نبود این. کشته شد و زنده کرد یک عالمی را.
امیرالمومنین علیهالسلام هم در جنگها، در جنگ صفین شکست خورد، لکن شکست نبود این. او به خدمت اسلام بود و برای خدا کار میکرد. کسی که برای خدا کار بکند، هیچ وقت شکست تویش نیست، برد همیشه با آنهاست. شما توجه داشته باشید که به اسلام خدمت کنید و به کشور خودتان خدمت کنید. شما وکیل مردمی هستید که همه اسلام را میخواهند، و همه کشور خودشان را میخواهند. و شما باید برای این ملت خدمت بکنید، به آن چیزی که شما را وکیل کرده است خدمت بکنید. اگر انحراف پیدا کنید بر خلاف ملت، خیانت کردهاید به وکالتی که دارید. 4/3/1359
انتخابات نزدیک است و هیاهو و غوغاسالاری برخی نمایندگان و کاندیداها فضا را پر کرده، در این فضا که شاید غبارآلود به نظر برسد چه باید کرد؟
امام خمینی: این هیاهوها که در عالم هست، اینها همیشه بوده است و همیشه هم خواهد بود، لکن آن که باقی است خداست و اعتماد به خدا، شما این اعتماد را حفظ کنید و مشکلات را با تدبیرهایی که دارید حل کنید. و امیدوارم که خداوند همه را تایید کند، وقتی برای خدا باشد تایید میکند. وقتی کار برای خدا باشد، ما چه پیروز بشویم چه نشویم، کارمان برای خداست، ما تکلیف ادا کردیم. ما میخواهیم تکلیفمان ادا بشود، دنبال این نیستیم که یک منصبی به دست بیاوریم، شماها نیستید. و ما میدانیم که از عهده شکر خدا نمیتوانیم به در بیاییم. من خودم را عرض میکنم؛ من شهادت میدهم که خودم تاکنون 2 رکعت نماز برای خدا نخواندهام، هرچه بوده برای نفس بوده. دلیلش هم این است که چنانچه جنت و ناری نباشد، آیا ما باز همانطور مشغول میشویم به دعا یا خیر؟ دعای ما آنی که هست برای این است که خدای تبارک و تعالی به ما عنایت کند و به ما روزی کند بهشت را و محترز کند از جهنم. آنی که غایت آمال ماست همین است و الا برای خدا آن وقت معلوم میشود که اگر کلید بهشت و جهنم را به شما بدهند و بگویند که شما مختارید و هیچ کس از شما به جهنم نمیرود، هیچکس از شما هم از بهشت محروم نیست، آن وقت آیا ما باز قیام میکردیم به دفع شهوات؟ قیام میکردیم به خواندن نماز؟ اینها پیش خود ماست. من خودم میدانم که نیست اینجور؛ نیستم اینطور. 13/3/1366
قانونهایی که در مجلس تصویب میشود، کدام قشر جامعه را باید در بربگیرد؟
امام خمینی: امید آن است که رسیدگی به حال مستضعفین و مستمندان کشور که قسمت اعظم ملت مظلوم را در بر میگیرد در راس برنامهها قرار گیرد و در نخستین مجلس شورای اسلامی طرحهایی جدی در رفاه حال این طبقه محروم داده شود و از طرف دولت منتخب شما بدون مسامحه به مورد اجرا گذاشته شود تا در پیشگاه خداوند متعال، بعضی از دیون خودتان را به این طبقه عزیز که جان خود را برای اسلام و آزادی و استقلال کشور در طبق اخلاص گذاشته و پیروزی را برای انقلاب اسلامی به ارمغان آوردهاند، ادا کرده باشید. 7/4/1359
جایگاه مجلس در میان دیگر قوا در حکومت چگونه است؟
امام خمینی: من تکرار میکنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت. مجلس اگر رای داد و شورای نگهبان هم آن رای را پذیرفت، هیچکس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمیگویم رای خودش را نگوید؛ بگوید؛ رای خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است، و مفسد است یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فیالارض باید قرار بگیرد. این مجلس ما حاصل خون یک جمعیتی است که وفادار به اسلام بودند؛ و این مجلس عصاره زحمتهای طاقتفرسای این ملت مسلمان بوده است؛ این مجلس فراهم آمده از «الله اکبر»های مردم است؛ اگر بنا باشد این مجلس فراهمآمده از «الله اکبر» مردم قدمی برخلاف اسلام بگذارد، این مجلس، مجلسی خواهد بود که برخلاف مسیر مسلمین عمل کرده. با تمام قدرت، بدون اینکه ملاحظه از احدی و از مقامی بشود، مجلس باید مسائل را طرح بکند. و رد و بدل و انتقاد صحیح، بدون جار و جنجال، بدون هیاهو، مسائل را بگویند. کسی که مخالف است مخالفت خودش را بدون هیاهو بگوید. آن که موافق است موافقت خودش را بدون جار و جنجال بگوید. و بعد هم رای بگیرند. وقتی رای گرفتند، اگر اکثریت رای داد، و بعد هم برده شد پیش شورای نگهبان و آنها هم صحیح دانستند این رای را، مخالف اسلام ندانستند و مخالف قانون اساسی ندانستند، اگر بعدها بخواهند شیطنت بکنند، این شیطنتها از مبادی غضب، از مبادی فاسد، بیرون میآید. باید سر تسلیم به مجلس، یعنی سر تسلیم به اسلام وقتی مخالف اسلام نیست، سر تسلیم به اسلام فرود آورد. روشهای غیراسلامی را، اگر هم در باطن - خدای نخواسته - دارند، نباید دیگر اظهار بکنند و نباید اذهان مردم را نسبت به مجلس مشوش کنند. این یک مسالهای است اساسی، و باید همه توجه داشته باشند. به مجرد اینکه یک مطلبی برخلاف رای یک نفر است، نباید بگوید مجلس درست نیست. 6/3/1360
برکاتی که شامل حال نظام اسلامی و عموم ملت شده است، متأثر از کدام تفکر و دیدگاه و کدام نوع زندگی است؟ آن نوع زندگی که مایه سعادت بشریت میشود چطور محقق میشود؟
امام خمینی: آن مقداری که برکات از کوخها در دنیا منتشر شده است هیچ در کاخها پیدا نمیشود. ما یک کوخ 5-4 نفری در صدر اسلام داشتیم، و آن کوخ فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است. از این کوخها هم محقرتر بوده لکن برکات این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. این کوخنشینان در کوخ محقر، در ناحیه معنویات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتیها هم به آن نمیرسد؛ و در جنبههای تربیتی آن قدر بوده است که هرچه انسان میبیند برکات در بلاد مسلمین هست و بویژه در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست. خود رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله که در رأس همه واقع است زندگی کوخنشینی داشته است. خیال نشود که یک اتاق، حتی یک اتاق نظیر اتاق متوسط این جامعه داشتهاند. چند تا حجره داشتهاند، حجرههای محقر. و این شخص عالیمقام از همین حجره محقر نورش به ملک و ملکوت افتاده است و سعه تربیتش در تمام جهان توسعه پیدا کرده است.
چگونه میشود مجلس به سمت انحراف از آرمانهای اصیل انقلاب تمایل پیدا میکند؟
امام خمینی: هر امری کمکم به انحراف کشیده میشود و چنین نیست که یکدفعه انحراف واقع شود. در خود انسان نیز چنین است که شیطان و نفس اماره بتدریج از عمل به مکروهات و بعد از آن به صغایر و از آنجا به بالاتر انسان را منحرف میکنند. در مجلس سابق دوره اولش بهتر بود، لکن در هر سال چیزی به آن اضافه و یا از آن کم شد تا رسید به آنجا که مجالس اخیر را دیدیم. شما از اول اگر جلوی فساد را نگیرید معلوم نیست که به وضع سابق منتهی نشود. البته باید عاقلانه باشد که مساله حادی پیش نیاید. 14/8/1362