printlogo


کد خبر: 154271تاریخ: 1394/12/6 00:00
حکایتی از بیگانگی جشنواره تجسمی فجر

فرم و فرمالیسم چیست؟ فرمالیسم اصطلاحی عام در تاریخ هنر و نقد هنری است. این نظریه در اروپا و مبتنی بر هنر مدرن شکل گرفت. اگر از برداشت‏های سطحی از این اصطلاح بگذریم، فرمالیسم آموزه‏‌ خاصی بود که به طور همزمان در 2 نقطه از اروپا بروز پیدا کرد، یکی در روسیه که به ادبیات می‏پرداخت و دیگری در انگلستان که سابقه نقاشی داشت. به گزارش سایت «هنر مقاومت»، در حکایت جشنواره هشتم تجسمی فجر به نگاه فرمالیستی که به تعریف آن در ابتدای سخن اشاره شد، هم نمی‌رسیم، چرا که معتقدیم نگاه به بحث فرمالیسم نیز با یک منطق مشخص و از پیش تعیین‌شده می‌تواند موثر باشد. مشهور است که نقاشی اروپا از نیمه قرن نوزدهم، واقع‌‏نمایی (به مفهوم عام) را وانهاد و به فرم‏گرایی (به مفهوم عام) روی آورد. حال این سوال پیش می‏آید که نظریه‏‌ای که حتی در تحلیل هنر ماقبل مدرن اروپا نیز نامشخص است، چگونه می‏تواند به بحث درباره مفاهیمی بپردازد که در مقطعی خاص (پیروزی انقلاب)، اساساً نظریه‏‌ای بر مبنای صورت و قالب ارائه کند؟ یعنی حتی اگر به دنبال مدرنیته با توسل به فرمالیسم باشیم، به جواب مشخصی در این‌باره نمی‌رسیم. به نظر می‌رسد در برپایی جشنواره تجسمی فجر سیاست‌ها مشخص نیست، عملا تکلیف روشن نیست. چارچوب‌ها تعریف نشده‌است. در انتخاب کارها،روش به کار گرفته‌شده بیش از حد آزاد است و این اتفاق جالبی در این حوزه از هنر نیست. اگر نگاهی دغدغه‌مند به آثار این دوره از جشنواره فجر داشته باشیم، نگاه اسلامی و حتی نگاه بومی و ایرانی بسیار کمرنگ است. به نظر می‌رسد جشنواره فجر متناسب با عنوانش باید ارتباطی با مفاهیم ارزشی این نظام و انقلاب داشته باشد و دارای هویتی مشخص باشد. در این دوره از جشنواره تجسمی فجر شاهد یک اتفاق کاملا پراکنده هستیم، بررسی این موضوع نیاز به بحث و تحلیل دارد که با ارائه نقطه نظراتی از کارشناسان دلسوز فن قابل همراهی خواهد بود.
 


Page Generated in 0/0069 sec