printlogo


کد خبر: 154272تاریخ: 1394/12/6 00:00
انتخابات از دریچه نگاه آقا رحمت
در جناح راستی

ابوالفضل اشناب: آقا رحمت هر روز صبح خیلی زود از خواب بیدار می‌شود. همان وقتی که تقریبا همه مردم محله خوابند. همان وقت‌هایی که هیچکس در خیابان نیست و هیچ سر و صدایی جز صدای جاروی او شنیده نمی‌شود. ما این صدا را دقیقا قبل از طلوع آفتاب می‌شنویم. خیلی از هم‌محلی‌ها اصلا او را نمی‌بینند و نمی‌شناسند و خب سلام و علیک گرم هر روزه‌اش را هم از دست می‌دهند. این روزها اما آقا رحمت بیشتر کار می‌کند. او را ساعت‌هایی غیر از صبح هم می‌شود دید، چون روز انتخابات نزدیک است و دیوار‌های محله‌مان را پوستر‌های کاندیداهای انتخابات پر کرده است. زیاد دیده‌ام که گاهی پوستر‌ها روی زمین می‌افتد و او باید آنها را جمع کند.
او می‌گوید بعضی از روزهای سال که راهپیمایی در شهر برگزار می‌شود، مجبور است بیشتر کار کند حتی اگر روز تعطیل باشد. با این همه اما هنوز هم صبح 22 بهمن هر سال می‌توانی او را حوالی خیابان آزادی پیدا کنی! خودش با آن خنده همیشگی می‌گوید که زودتر آمده سر کار!
این روزها بارها دیده‌ام که مُشتی تراکت و پوستر در دست دارد و من هم فرصت‌طلبانه سر به سرش می‌گذارم و او را به تبلیغ برای فلان کاندیدا متهم می‌کنم! آقارحمت هم در پاسخم بلند بلند می‌خندد و می‌گوید که کمردردش نمی‌گذارد او وظیفه‌اش را خوب انجام دهد چه برسد به تبلیغات!
راست می‌گوید
آقا رحمت فراجناحی است!
 او روزانه هزاران ژست و وعده از کاندیداهای کت و شلوارپوش را مچاله می‌کند و به سطل آشغال می‌اندازد. برایش فرقی ندارد چه کسی دارد چه شعاری می‌دهد. او می‌گوید فقط یک‌بار مقام مسؤولی را در خیابان پایینی از نزدیک دیده است که بلافاصله تیم حفاظت او را هل داده‌اند و دورش کرده‌اند.
دل خوشی ندارد از سیاست آقارحمت محله ما... .
این مرد اما میان پوستر‌ها و ژست‌ها حواسش به تصویر آقا روح‌الله و آقاسید علی هست. یادم نمی‌آید که عکس‌هایشان را مچاله کرده باشد و میان ژست‌ها و شعارها، دورشان انداخته باشد. پای صحبت‌هایش که بنشینی می‌فهمی که میان مهرهای شناسنامه‌اش مهر انتخابات سال 60 و 64 را بیشتر از همه دوست دارد... .
آقا رحمت دعا می‌کند زودتر انتخابات تمام شود و کمردردش بهتر شود.
او دوست دارد زودتر عید از راه برسد.
مثل هر سال دلش برای مشهد تنگ شده است... .


Page Generated in 0/0056 sec