منتقدان کیروش و کارنامه خالی بینالمللی
منتقدان کیروش در حالی پس از استعفای او به انتقادهایشان ادامه میدهند و مدعی مربیگری تیمملی هستند که حتی یک مقام آسیایی هم با باشگاههای ایرانی در کارنامه ندارند. اختلافهای منتقدان کیروش و موافقان او همچنان درحالی ادامه دارد که منتقدان این مربی هنوز برادری خود را در بازیهای بینالمللی به کسی ثابت نکردهاند اما اصرار دارند که میتوانند به جای کیروش سرمربی تیمملی ایران باشند و در مسابقات جامجهانی عنان کار را در دست بگیرند. این روزها به طور کلی برای انتخابها کسی کاری به این موضوع ندارد که اسم طرف مقابل چیست بلکه همه به کارنامهها کار دارند.در واقع برای بسیاری از انتخابها آنجا که موضوع سیاسی و نژادی نیست، کارنامهها حرف اول و آخر را میزنند. در این رابطه اما در میان منتقدان کیروش کارنامهای وجود ندارد! در واقع بسیاری از مربیان محترم کشورمان که امروز داعیه جانشینی کیروش را دارند، طی همه سالهای گذشته حتی یک مقام در همین آسیا هم نیاوردهاند و غالبا همه آنها حذف شدهاند. برخی از منتقدان حتی در ایران هم یا قهرمان نشدهاند یا از آخرین قهرمانی آنها زمان زیادی گذشته است «که البته قهرمانی در ایران برای نشستن روی نیمکت تیمملی ایران به هیچ وجه کافی نیست». در واقع موضوع خیلی ساده است، به جای دعوا و تفسیر به رای خود بهتر است منتقدان بروند و حداقل به فینال آسیا برسند بعد ادعای تیمملی داشته باشند نه امروز که با ذرهبین هم که به لیگ برتر نگاه میکنیم مقام آسیایی هم طی همه سالهای اخیر نمییابیم چه برسد به مقامهای جهانی و فراآسیایی. در واقع این دعوای فرسایشی واقعا بیدلیل است چون برای رسیدن به نیمکت تیمملی باید کارنامه بینالمللی داشت که فعلا کسی در ایران این کارنامه را ندارد و آنها که دارند همین کیروش و در نهایت برانکو هستند که کارنامه بینالمللی دارند. مربیان داخلی ما تاکنون نتوانستهاند فراتر از مرزها به عنوان مربی یک باشگاه معتبر فعالیت کنند و این همان دردی است که منتقدان اشارهای به آن نمیکنند، این درحالی است که کیروش قهرمانی جهان و اروپا را با تیم جوانان و امید پرتغال در کارنامه دارد و سرمربی رئالمادرید بوده و دستیار اول فرگوسن در منچستریونایتد. برای نقد او به نظر میرسد حداقل این است که یک مقام آسیایی باید در کارنامه چند سال اخیر وجود داشته باشد.
اتفاق عجیبی که فقط در ایران رخ میدهد
تمدید قرارداد یک بازیکن در وزارت ورزش!
قرارداد سیدمهدی رحمتی، دروازهبان تیم فوتبال استقلال با سرپرست این باشگاه در وزارت ورزش و جوانان به ثبت رسید، اتفاقی که افشارزاده باید نسبت به آن پاسخگو باشد. بهرام افشارزاده، مدیرعامل باشگاه استقلال که هماکنون به صورت همزمان در سمت مشاور عالی وزیر ورزش ایران در امور بینالملل نیز مشغول به کار است، گویا آنقدر مشغله دارد که حتی نمیتواند برای امضای قرارداد بازیکنان این تیم به باشگاه استقلال برود. اتفاقی که درباره تمدید قرارداد 3 ساله کاپیتان استقلال نیز افتاد و رحمتی با حضور در دفتر عالی وزیر ورزش ایران در امور بینالملل قراردادش را تمدید کرد. دوشغله بودن افشارزاده یک سوی ماجراست، وزارت ورزش که سردمدار تقابل با چنین اتفاقاتی است درباره افشارزاده تصمیمی گرفته که با رویهاش در اینباره مغایرت دارد. وزارتیها که اجازه ندادند امثال رضازاده و ساعی به طور همزمان در شورای شهر و فدراسیون کار خود را دنبال کنند اما درباره افشارزاده که یار دیرینه آنهاست چنین رویهای را طی نکردهاند. مدتهاست که وی به عنوان سرپرست در باشگاه استقلال مشغول به کار است و آبیپوشان به علت همین دوشغله بودن وی از نعمت مدیرعامل بیبهرهاند. در هر حال گویا مشغله و حجم کاری افشارزاده در وزارت ورزش تا حدی است که حتی نمیتواند برای انعقاد قرارداد بازیکنان به باشگاه استقلال برود. سوالی که اکنون مطرح میشود این است که مگر آبیپوشان ساختمان مجزا ندارند؟ مگر آقای سرپرست در باشگاه استقلال اتاق کار ندارد؟ پس به چه علت باید قرارداد بازیکن یک تیم در وزارت ورزش و جوانان امضا شود؟ ای کاش بهرغم احترام به قانون که به نظر میرسد در تصدی همزمان سمت سرپرستی باشگاه استقلال و مشاور عالی وزیر ورزش ایران در امور بینالملل توسط افشارزاده و دوستانش رعایت نشده، میتوانستند حداقل به آن میزان که باید و شاید تفکیک کار کنند و برای هر جایگاهی که در آن قرار دارند به میزان کافی وقت بگذارند.