printlogo


کد خبر: 154402تاریخ: 1394/12/9 00:00
بازنشر گفت‌وگویی با فرج سینمای ایران
فرج‌الله سلحشور: سینمای ما مانند شعبه‌ای از یهود است

مرتضی اسماعیل‌دوست: درگذشت فرج‌الله سلحشور، مرد صریح و خوش‌لهجه و دغدغه‌مند سینمای ایران که آینه‌ای برای نمایان‌سازی زشتی‌های سینمای منحرف‌شده از دغدغه‌های ناب انقلاب اسلامی بود، می‌تواند رجعتی به اندیشه‌ها و نگاهش در بستر معرفت‌شناسی هنر باشد. مردی که به دنبال فرج آفتابی روشن برای سینمای ایران بود و بارها در گفته‌هایش هشدارهای لازم را از باب دردهایی که در سینه داشت به مسؤولان فرهنگی و دست اندرکاران سینما و تلویزیون بابت ساخت آثاری ارزشی ارائه می‌داد، هر چند این گفته‌ها تعابیری دیگر در عمل برای اهالی سینما یافته و گاه به شکلی مغرضانه از سوی برخی برخورد می‌شد!
اواسط پاییز سال گذشته فرصتی دست داده بود با این هنرمند ارزشی سینما و تلویزیون ایران گفت‌وگویی داشته باشم. در این گفت‌وگو صراحت و جسارت گفتار وی را چنان دیدم که همیشه در شکل مباحثات علاقه‌مند به شکل‌گیری‌اش بودم و این مساله طی فعالیت کاری‌ام با توجه به محافظه‌کاری و سیاست‌کاری بسیاری از اهالی هنر کمتر قابل دریافت بوده است! حال پرواز روح گرانقدر فرج‌الله سلحشور بهانه‌ای است برای بازنشر همان گفت‌وگویی که با وی در موسسه شهید آوینی صورت دادم و خواندنش می‌تواند تصویری از دغدغه‌های خوش‌رنگ و نگرانی‌های دردمند مردی باشد که می‌خواست سینما و تلویزیون ما اسلامی باشد.  بهانه اصلی آن گفت‌وگو ساخت مجموعه تلویزیونی گرانقدری از حضرت موسی(ع) بود؛ سریالی که فرج‌الله سلحشور امید زیادی به ساختش داشت و عنوان می‌داشت که با وجود داستان‌هایی تحقیق‌شده از متون دینی و جلوه‌های ویژه بصری می‌تواند به اثری ماندگار در تاریخ سریال‌های مذهبی تبدیل شود.

 آقای سلحشور درباره پروژه عظیم حضرت موسی(ع) بگویید که در چه مرحله‌ای از تولید به سر می‌برد؟
این پروژه همانطور که اطلاع دارید، با پروداکشن عظیم و طرح برنامه‌ریزی شده‌ای قابل اجرا خواهد بود، چرا که مجموعه عظیم و منحصر به فردی در تولیدات داخلی خواهد بود. با نهادی گفت‌وگویی صورت یافته که فعلا برای ساخت آن به توافق نهایی نرسیده‌ایم و امیدوارم صداوسیما هم پیشقدم شده و همه چیز برای ساخت سریال حضرت موسی(ع) فراهم شود. در حال حاضر نگارش متن سریال کاملا آماده و برای 72 قسمت برنامه‌ریزی شده است، البته پیش‌بینی می‌کنم حجم این سریال تا 80 قسمت هم برسد.
 نگارش فیلمنامه حضرت موسی(ع) چه مدت زمان برد و در این مدت از مشورت کدام یک از اساتید دینی و کارشناسان سینمایی بهره بردید؟
اگر بخواهم تک‌تک افرادی را که در این مدت مورد مشورت و گفت‌وگو قرار گرفتند نام ببرم، باید لیست بلندبالایی را تهیه کنم اما می‌توانم از چند نفر از اساتیدی که در این مدت از آنها کمک گرفته‌ایم یادی کنم، مانند آقای سیدمرتضی خاتمی‌خوانساری‌، حاج آقا طائب، دکتر میرباقری، حجت‌الاسلام سیدحسین موسوی‌زنجانی، دکتر رائفی‌پور، حجت‌الاسلام دکتر نقیبی‌پورفر همچنین دوست خوبم، آقای جمال شورجه که از ابتدای این مسیر تاکنون همیشه در کنارم حضور داشتند. خدمت‌تان عرض کنم از ابتدای نگارش فیلمنامه تا این لحظه که با هم حرف می‌زنیم 4 سال و 8 ماه طول کشیده است که بتوانیم کار نوشتن را به خوبی به سرانجام برسانیم و البته یک ماه دیگر هم برای رتوش نهایی نیاز داریم تا فیلمنامه کاملی داشته باشیم و برای اجرا نیز چند سال صرف خواهد شد تا مجموعه‌ای ماندگار برای ادیان الهی ساخته شود.
 در ساخت آثار فاخری همانند سریال یادشده معمولا از افراد خارجی نیز بهره می‌گیرند، شما تا چه حد به خوداتکایی ایرانی‌ها فکر می‌کنید؟
این پروژه هم با ساخت سریال یوسف پیامبر تفاوتی ندارد، فقط کار عظیم‌تری خواهد بود. من به‌خوبی به هنر و توانمندی‌های بچه‌های ایرانی اعتقاد دارم و می‌دانم کاملا می‌توانیم به خودمان متکی باشیم. آنهایی که به دنبال افرادی در آن طرف مرزها هستند، خارجی‌پسندند و معتقدم چون کار را بلد نیستند به دنبال بزرگ کردن پروژه هستند!
 چقدر به دوران جدیدی که با معارفه آقای سرافراز شروع شده، امیدوارید؟
با توجه به شناختی که از ایشان دارم، خیلی به آقای سرافراز امیدوارم. ایشان 20 سال تجربه مفید و موفق رسانه‌ای داشته است و آن طور که می‌دانم، کاملا پایبند به ارزش‌ها بوده‌اند. به هر حال حضور مستمر در یک مجموعه و انجام موفقیت‌آمیز کارها بسیار مهم است که آقای سرافراز طی فعالیت قبلی خود صورت داده و در این مدت دست از اعتقادات خود برنداشته است. امیدوارم شرایط مناسبی برای فعالیت‌های ایشان در صداوسیما پیش بیاید و شرایط بودجه سازمان هم حل شود.
 شما جزو منتقدان همیشگی سینمای ایران در این چند ساله بوده‌اید. فکر می‌کنید در دوران جدید مدیران سینمایی تا چه اندازه گرایش‌ها تغییر کرده است؟
با آمدن دولت جدید و عدم وابستگی فکری این مدیران سینمایی با فضای انقلاب، به دوران بدتری هم رسیده‌ایم! متاسفانه باید عنوان کنم حالا هم‌قرینه نبودن با آرمان‌های کشور، گام‌های انحطاط و سقوط سینما را بیشتر کرده است. امروز زاویه سینمای ایران با انقلاب اسلامی بسیار محسوس است، به طوری که فیلمسازی چنان وقیحانه اعلام می‌کند که کسی نمی‌تواند جلوی مرا بگیرد و مانع ساخت فیلم‌های من شود!
 البته فعلا اکران فیلم‌هایی مانند «قصه‌ها» و «عصبانی نیستم» با توجه به انتقادات نهادهای انقلابی متوقف شده است!
باورم نمی‌شود به طور کامل عقب‌نشینی شده باشد و به نظرم مانند مُسکنی می‌ماند و دوباره همین شرایط نامناسب پیش می‌آید. مانند خانه سینما می‌ماند که وقتی تحولی رخ می‌دهد و انتظار می‌رود افرادی متعهد‌تر و مکتبی‌تر به صحنه بیایند، خیلی راحت می‌بینیم که دولت جدید همان افراد را وارد می‌کند و اعتراضات بی‌نتیجه می‌ماند.
  فکر می‌کنید چرا برخی فیلمسازان به دنبال ساخت آثاری سیاه و تاریک از ایران اسلامی هستند؟!
برای اینکه در جمهوری اسلامی ایران، سینمای آن اسلامی نیست. تلویزیون اینجا برای جمهوری اسلامی نیست. متاسفانه سینمای ما مانند شعبه‌ای از یهود عمل می‌کند و هیچ سنخیتی با اسلام  و اعتقادات مردم و مکتب اسلامی ندارد. انگار شعبه‌ای از سیمای صهیونیسم در اینجا وجود دارد! وضعیت اسفناکی در سینما و تلویزیون ما جاری بوده و دردهای بسیاری قابل گفتن است.
 سینمای اسلامی مورد نظر شما چه مختصاتی دارد؟
سینمایی که مخالف نگاه شیطانی و وارداتی از غرب بوده و در پی ایجاد روحی معنوی و خلوص اسلامی باشد. اسلام واقعی دقیقا برعکس چیزی است که در ایران دارد ارائه می‌شود. اسلام خیلی مردمی‌تر از کلمه ملی است. وجود خدا و پیامبر خیلی مردمی‌تر از عنوان ملی است. سینمای اسلامی نیاز به انسان مومن و مسلمان دارد تا به جای وجود انسان در اثرش روح الهی جاری باشد که متاسفانه نه در آثار سینمایی و نه در تلویزیون که رسانه ملی نام گذاشته‌اند، اینگونه نیست! واقعا آدمی نمی‌داند در مقابل این همه مسائل چه بگوید؟ یکی هم که اعتراض می‌کند، در نهایت آب از آب تکان نمی‌خورد!


Page Generated in 0/0053 sec