printlogo


کد خبر: 154628تاریخ: 1394/12/12 00:00
علم، پل سیاست خارجی آمریکا برای نفوذ

فاطمه طهماسبی: پس از اعلام توافق هسته‌ای ایران، کشور با هجوم کم‌سابقه شرکت‌ها و نهادهای مختلف غربی مواجه شد تا جایی که حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با هشدارهای مکرر، خطر جریان نفوذ به کشور را به مسؤولان و مردم گوشزد کردند. با این وجود باید توجه داشت تأکید بر واژه نفوذ در ایام پس از توافق، نباید این شائبه را ایجاد کند که تلاش دشمنان برای نفوذ به کشور تنها پس از این رویداد صورت گرفته و برجام پیش‌زمینه آن بوده است؛ با بررسی دقیق رفت و آمدهای افراد و گروه‌های متعدد غربی به کشور قبل از توافق
۲۳ تیر 94/ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ می‌توان این‌طور نتیجه گرفت: خود برجام نیز از نتایج این نفوذ است!
از میان این رفت و آمدها می‌توان به سفر
3 فیزیکدان آمریکایی به ایران در فوریه 2014/ بهمن 92 اشاره کرد که هدف اصلی سفر از سوی آنها به صراحت «دیپلماسی علمی» عنوان شد. هرچند وقوع چنین سفرهای به ظاهر علمی به کشور ما برای اولین بار نیست اما به جهت شیوه متفاوت این نوع دیپلماسی آمریکا، این گزارش به بررسی دیپلماسی علمی ایالات متحده، نهادهای غیردولتی دنبال‌کننده این هدف و سفر 3 فیزیکدان آمریکا به ایران می‌پردازد.
  دیپلماسی علمی آمریکا، خزیدن نرم
به درون کشورها
یکی از مؤثرترین انواع نفوذ، نفوذ علمی است و دانشمندان به جهت احترام، توانایی و استقلالی که در ظاهر دارند، ابزار مناسبی برای سیاست هستند و بویژه در عرصه بین‌المللی زمانی که 2 کشور با یکدیگر ارتباط دیپلماتیک ندارند یا ضرورت دارد ارتباط آنها با کشوری بیش از پیش تقویت شود این ابزار بسیار کارآمد است.
به همین جهت دولت آمریکا از سال‌ها پیش دیپلماسی علمی را یکی از اولویت‌های خود قرار داده و وزارت خارجه این کشور در سال 2000 دفتر مشاور علمی وزیر خارجه را تأسیس کرد و در این بین، اولین مشاور علمی وزیر خارجه آمریکا، دکتر «نورمن نئوریتر» بود که سال 2004 در همین راستا به ایران سفر کرد و در چند دانشگاه و پارک فناوری سخنرانی کرد. در سند «اولین بررسی 4 سالانه علم و توسعه» در سال 2010 که از سوی وزارت خارجه آمریکا و آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (یواساید) منتشر شد نیز درباره اهمیت دیپلماسی علمی آمده است: «علم، مهندسی، فناوری و نوآوری، موتورهای جامعه مدرن و نیرویی برجسته در جهانی‌سازی و توسعه اقتصادی بین‌المللی هستند».
 ای ویلیام‌کالگلیزر(E. William Colglazier) مشاور سابق علم و فناوری وزیر خارجه و فیزیکدانی که 20 سال در آکادمی ملی علوم آمریکا فعالیت کرده است نیز یکی از اهداف مهم دیپلماسی علمی را «کمک به بهبود روابط میان کشورها و امن‌تر، سالم‌تر، صلح‌آمیزتر و مرفه‌تر کردن همه مردم» می‌داند. جامعه هدف این نوع دیپلماسی، دانشمندان کشورهای جهان سوم هستند و اوباما در سفر خود به مصر در سال 2009 روی همکاری‌های علمی و فناوری با کشورهای جهان سوم به‌عنوان مسیری برای بهبود روابط تأکید کرد. «نینا فدروف» (Nina Fedoroff)، مشاور سابق علمی وزیر خارجه ایالات متحده در مقاله‌ای با عنوان «دیپلماسی علم در قرن 21» که سال 2009/ 1388منتشر شد

موضوع محوری در مساله دیپلماسی علم را استفاده آمریکا از ظرفیت دانشمندان کشورهای جهان سوم برای گسترش ارزش‌های آمریکایی از طریق روابط علمی با این کشورها دانست.
در ساختار حاکمیت آمریکا 2 نهاد وظیفه اصلی مدیریت دیپلماسی علم را برعهده دارند: «دفتر مشاوره علم و فناوری در وزارت امور خارجه» و «دفتر علم و فناوری در یواساید» که سال 2012 تأسیس شد. این دو دفتر فعالیت نزدیکی با یکدیگر و همچنین با اداره اقیانوس‌ها و امور محیطی و علمی بین‌المللی وزارت خارجه دارند.
از جمله فعالیت‌های این دو نهاد برای تقویت این نوع از دیپلماسی بورسیه‌هایی است که برای دارندگان مدرک دکترا در رشته‌های علمی و مهندسی در این دو نهاد ارائه می‌شود و این افراد از سوی نهادهای علمی غیردولتی به وزارت خارجه یا یواساید فرستاده می‌شوند. برای مثال کالگلیزر در سخنرانی سال 2013 خود در همایش «نقش علم در هزاره سوم» از اعطای کمک هزینه به بیش از 40 نفر از سوی انجمن پیشبرد علوم آمریکا (AAAS) برای 2 سال حضور در وزارت خارجه و 60 نفری که قبل از اینها کمک هزینه دریافت کرده‌اند و اکنون کارمندان سرویس داخلی یا خارجی شده‌اند، سخن گفت. مشابه این کار برای افراد AAAS در یواساید نیز انجام می‌شود. همچنین آکادمی ملی علوم (NAS) بورسیه‌ای به نام «بورس علمی جفرسون» اعطا می‌کند که دریافت‌کنندگان آن یک سال در وزارت خارجه یا یواساید به‌عنوان مشاور علمی در حیطه مسائل سیاست خارجی کار می‌کنند.
نمونه موفق دیپلماسی علمی آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی است. سال 1960 طی برنامه‌ای که آکادمی‌های ملی آمریکا و شوروی طراحی کرده بودند گروهی از فیزیکدانان آمریکایی با فیزیکدانان اتحاد جماهیر شوروی در مسکو دیدار کردند و به دنبال آن، فیزیکدانان شوروی متقابلا به آمریکا سفر کردند و در نهایت باب روابط دیپلماتیک میان 2 کشور باز شد.
نهادهای غیردولتی، همراهان وفادار حاکمیت در دیپلماسی علمی
در پیشبرد دیپلماسی علمی آمریکا مؤسسات غیردولتی اهمیت بسزایی دارند و «ویلیام کالگلیزر» در این باره گفته است: «وزارت خارجه آمریکا، همواره سازمان‌های علمی غیردولتی ما را تشویق کرده تا ارتباط‌ها و تماس‌های خود را با دانشمندان در کشورهایی که روابط دیپلماتیک وجود ندارد، حفظ کنند».
از مهم‌ترین این مؤسسات، آکادمی ملی علوم و انجمن پیشبرد علوم آمریکا هستند.
آکادمی ملی علوم در سال 1863میلادی/ 1242 خورشیدی با قانون کنگره و امضای «آبراهام لینکلن» رئیس‌جمهور وقت آمریکا تأسیس شد و بنابر آمار سال 2013، این آکادمی 2200 عضو و 400 همکار خارجی دارد و تاکنون نزدیک به 200 عضو آن برنده جایزه نوبل شده‌اند!
این آکادمی در سال‌های 2007 و 2008 (86 و 87) «گلن شوایتزر» رئیس اداره مرکزی اروپا و اوراسیای خود را به ایران فرستاد تا به برقراری ارتباط علمی میان دانشمندان ایرانی و آمریکایی کمک کند. شوایتزر که به‌عنوان اولین مدیر علمی سفارت آمریکا در مسکو نقش مؤثری در برقراری ارتباط با بسیاری از دانشمندان روس داشت، در توصیف سفر خود به ایران گفت برنامه دیپلماسی به شکستن دیوارها و افزایش ارتباط‌ها کمک می‌کند، همانطور که در گذشته برای باز نگه داشتن کانال‌ها با شوروی در طول جنگ سرد کاملا اثر کرد. نتیجه تلاش‌های او درباره ایران همکاری میان فرهنگستان علوم ایران و آکادمی‌های ملی آمریکا، بازدید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور اسبق از آکادمی ملی علوم آمریکا و همچنین اعزام گروه‌های نمایندگی علمی عالیرتبه آمریکا به ایران بود. شوایتزر- که عضو انجمن پیشبرد علوم آمریکا نیز هست- معتقد است به دلیل ارتباطات سطح بالایی که دانشمندان ارشد شرکت‌کننده در این برنامه، از هر دو کشور با دولت خود دارند «ما کمی به نزدیک‌تر کردن ایران و آمریکا به یکدیگر کمک کرده‌ایم».
دیگر نهاد غیردولتی بسیار مؤثر در دیپلماسی علم، انجمن پیشبرد علوم آمریکا است که سال 1848میلادی/ 1227 خورشیدی تأسیس شد. این انجمن در سال 2008، 126995 عضو از اعضا و نهادهای علمی داشت و همچنین ناشر مجله علمی مشهور «ساینس» با تیراژ هفتگی 138459 است.
این انجمن مانند آکادمی ملی علوم در دوران جنگ سرد در دهه‌های 1960 و 1970 برای برقراری روابط علمی میان دانشمندان اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا به‌عنوان فتح بابی برای ارتباطات دیپلماتیک بیشتر تلاش کرد. انجمن پیشبرد علوم آمریکا در سال 2008 مرکز دیپلماسی علم را با هدف ارتباط علمی با کشورهایی که دولت آمریکا با آنها روابط دیپلماتیک ندارد تأسیس کرد و در این رابطه با کره‌شمالی و کوبا تعامل داشته و جزو اولین تعامل‌کنندگان با برمه [میانمار] بوده است.
آکادمی ملی علوم و انجمن آمریکایی پیشبرد علم هر دو تمرکز ویژه‌ای روی تعامل با ایران دارند؛ به‌عنوان مثال آکادمی ملی علوم بیش از یک دهه کارگاه‌های آموزشی- تبادلاتی را با جامعه علمی ایران اداره کرده است.
سفر 3 فیزیکدان آمریکایی به ایران همگام با دیپلماسی علمی آمریکا
فوریه سال 2014 یعنی در ایام دهه فجر سال 92 ، 3 فیزیکدان آمریکایی به نام‌های «آنتونی جیمزلگت»، فیزیکدان برنده جایزه نوبل 2003، «پال ‌چو» استاد علوم طبیعی و ریاضیات دانشگاه هوستون و «وارن پیکت» استاد حوزه ابررسانایی دانشگاه دیویس کالیفرنیا به ایران آمدند. شرکت در چهارمین کنفرانس ملی پیشرفت‌های ابررسانایی، انتصاب به‌عنوان استادیار و پیوستن به برنامه نوپای همکاری پژوهشی بین‌المللی فیزیک مواد پیشرفته، اهداف این سفر عنوان شد و از سوی رسانه‌ها [حتی رسانه ملی!] مورد استقبال قرار گرفت. این 3 دانشمند پس از 2 هفته حضور در ایران و ملاقات با برخی مقامات ارشد و سخنرانی در دانشگاه‌های شریف، صنعتی اصفهان و شیراز به کشور خود بازگشتند. این سفر، سفری کاملا علمی به نظر می‌آمد تا زمانی که ژوئن 2014 ، 3 فیزیکدان آمریکایی با چاپ مقاله‌ای در نشریه معروف «نیچر» هدف اصلی خود از سفر به ایران را دیپلماسی علمی عنوان و تایید کردند «فعالیت‌های ما به‌طور کامل در راستای این هدف بود» به این معنا که «با افراد در کشورهای‌شان دیدار کنیم و در حالی که دست‌کم نگاهی گذرا و دست ‌اول به جو علمی و دانشگاهی ایران داریم، آغاز‌گر و تشویق‌کننده ارتباط‌های علمی باشیم». این سه اظهار امیدواری کردند «هدف دیپلماسی علمی که وزارت خارجه آمریکا به‌طور رسمی آن را تشویق و تایید می‌کند، با ارتباط و همکاری انجمن پیشبرد علوم آمریکا، عملی شود».
«وارن پیکت» یکی از 3 فیزیکدان بازدیدکننده از ایران که از سال 1979 چند سالی را در آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی دریایی آمریکا کار کرده است در مصاحبه با سایت «آوا دیپلماتیک» با بیان اینکه دیپلماسی علمی میان ایران و آمریکا ممکن است موجب یافتن راه‌های جدیدی به سوی همکاری شود، سفر خود و دوستانش را به ایران «به ظاهر برای شرکت در کنفرانس و مشاوره علمی پروژه نوپای حوزه فیزیک مواد پیشرفته و در واقع نگاه زیرچشمی به درون ایران که افراد کمی بتازگی قادر به انجام آن بوده‌اند» توصیف می‌کند.
نکته مهم در شناخت این 3 فیزیکدان این است که هر سه آنها عضو انجمن فیزیک آمریکا هستند؛ انجمنی که بنا به نوشته سایت خود «اکنون در حال همکاری با انجمن پیشبرد علوم آمریکا و آکادمی ملی علوم برای کار روی افزایش همکاری با ایران است». این 3 دانشمند در مقاله خود بر این امر صحه گذاشته و نوشتند: «دیپلماسی علم کاملا در راستای اهداف انجمن فیزیک بین‌المللی و سایر فعالیت‌های انجمن فیزیک آمریکاست. ایده اصلی این فعالیت‌ها این است که ارتباطات کنونی را گسترش داده و ارتباطات جدیدی را در سطح فعالیت‌های شخصی دانشمندان و ارتباط‌های فردی بین آنها برقرار کنیم تا کامل‌کننده ارتباط‌های سازمان‌های غیردولتی باشد».
انجمن فیزیک آمریکا سال 1899میلادی/ 1278 خورشیدی با هدف پیشرفت و انتشار دانش فیزیک تأسیس شد. اکنون این انجمن سازمان پیشرو تحقیقات فیزیکدانان با بیش از 50000 عضو در دانشگاه‌ها و آزمایشگاه‌های ملی و صنعتی است.
در واقع این انجمن با داشتن اعضای مشغول به کار در کنگره و جایگاه‌هایی مانند مشاور علمی رئیس‌جمهور آمریکا، مشاور مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سی‌آی‌ای) و مدیر بنیاد ملی علوم، نقشی فعال در دولت فدرال داشته و دارد.
انجمن فیزیک آمریکا برنامه تعامل با دانشمندان را در دنیا از طریق انجمن فیزیک بین‌المللی خود دنبال می‌کند و در حوزه‌های تقویت ارتباطات بین‌المللی و توسعه برنامه‌های تبادل استاد و دانشجو، ارتقای حقوق بشر برای دانشمندان، حمایت از پروژه‌های دیپلماسی علمی و کمک به سیاست‌های ویزای آمریکا و اعطای سفرهای آموزشی و تحقیقاتی برای رشد دانشمندان این کشور فعالیت می‌کند.
همچنین این انجمن از سال 2006 هر دو سال یک بار جایزه‌ای به نام «جایزه آندره ساخاروف» فیزیکدان هسته‌ای اهل شوروی حامی آمریکا اعطا می‌کند و دریافت‌کنندگان به دلیل «رهبری خارق‌العاده یا دستاوردهای دانشمندان در تقویت حقوق بشر» برگزیده می‌شوند. این جایزه در سال ۲۰۰۷، 10000 دلار ارزش داشته و یکی از 2 نفری که سال 2014 این جایزه را دریافت کرد، «امید کوکبی» جاسوس رژیم صهیونیستی در ایران بود. با این اوصاف باید بررسی کرد پرداختن به مسائلی مانند حقوق بشر، تبادل دانشجو و اساتید، کمک به دیپلماسی علمی یا سیاست‌های ویزای یک کشور اساسا چه ارتباطی با نهادی دارد که مدعی فعالیت علمی در حوزه فیزیک است؟!
در پایان باید تأکید کرد اساسا ارتباطات علمی به خودی خود نه‌تنها منفی نیست بلکه برای پیشبرد علم بسیار مفید و مؤثر است اما زمانی که علم ابزار سیاست و سپس راهکار «نفوذ» می‌شود، دیگر نمی‌توان آن را بی‌طرف دید و باید با عینک بدبینی به آن نگریست. از آنجا که کشور ما تجربه چنین سفرهای به ظاهر علمی و پشت نقاب سیاسی را تاکنون چندین بار داشته نباید بی‌توجه از کنار آنها گذشت. تجربه این سال‌ها ثابت کرده آنچه کشور ما چه در این نوع دیپلماسی و چه در انواع دیگر آن تاکنون از آمریکا دیده در راستای نفوذ به درون کشور و کسب اطلاع از شرایط داخلی ایران و ایجاد دیدی مثبت از آمریکا در اذهان مردم بوده و در نتیجه به این دیپلماسی از آنجا که به فرموده رهبر حکیم انقلاب «شرافتمندانه» نیست، تحت هیچ شرایطی نمی‌توان اعتماد کرد.
 


Page Generated in 0/0064 sec