روزنامه مجلس در 3 جمادیالاول 1327 مینویسد: «اکثر نقاط ایران از جمله کرمانشاهان، کرمان و اطراف آذربایجان و خراسان مغشوش است. درگیری شاه و انجمنها که نفوذ تامهای در مجلس دارند گسترش و عمق بیشتری یافته است». در اسفند 1287 گروهی با کمین در مسیر حرکت شاه و پرتاب بمب به سوی اتومبیلش موجب تعمیق و تشدید اختلافات شدند. شاه از ترس اتفاقی مشابه خود را در قصرش محبوس کرد و بدگمانیاش افزون شد. مجلس به جای رفع بدگمانیهای شاه با سنگاندازی در راه دستگیری سوءقصدکنندگان فضا را مسمومتر کرد. «محمدعلیشاه» خواهان دستگیری بمباندازها بود. او در دستخطی به مجلس از بیعملی مجلس در دستگیری مقصران شکایت کرد. در چنین شرایطی انجمنها به صورت علنی اعضایشان را مسلح کرده به آنها مشق نظامی میدادند که از سویی دیگر فشار بیشتری بر شاه وارد میکردند. شاه در 18 خرداد در پیامی مکتوب به مجلس اعلام کرد آزادی ملت را محترم میشمارد و برای حفظ نظم و امنیت، بعضی از مفسدان را گرفتار کرده و بعضی دیگر را دستگیر خواهد کرد. در بازارها جار زدند هرکسی دکانش را ببندد آن را غارت خواهند کرد. در 21 خرداد شاه از مجلس خواست 11 نفر را تبعید کند، قانون مطبوعات را جاری سازد، نظامنامهای برای انجمنها تدوین شود که آنها را از مداخله در امور اجرایی منع کند و حمل اسلحه ممنوع شود. مجلس به شاه پاسخ داد که تبعید اشخاص قبل از محاکمه و ثبوت جرم خلاف قانون اساسی است. منع حمل اسلحه هم بعد از برقراری امنیت اشکالی ندارد و با سایر مطالبات شاه موافقت کرد. مجلس تبعید اشخاص را بدون محاکمه خلاف قانون اساسی اعلام میکند، در حالی که چند روز قبل از آن شاه را برای تبعید اطرافیانش بدون محاکمه تحت فشار گذاشته بود.راههای توافق هر چه بیشتر مسدود میشد. انجمنهای مسلح اطراف مجلس را گرفته و شاه را به خلع از سلطنت تهدید میکردند. تبریز و شیراز مدعی شدند اردویی نظامی را عازم تهران خواهند کرد تا شاه را معزول کنند. محمدعلیشاه در تهران حکومت نظامی اعلام کرد و قزاقها مردم مسلح را خلع سلاح کردند. شاه تهدید کرد اگر انجمنها اطراف مجلس را تخلیه نکنند، مجلس را به توپ خواهد بست. نمایندگان مجلس از انجمنها خواستند از اطراف مجلس پراکنده شوند. حدود180 انجمن به طور ناگهانی به تحصن خود در مدرسه سپهسالار خاتمه داده و متفرق شدند. 25 خرداد 4 عراده توپ از میدان توپخانه به باغشاه منتقل شد. در همین روز «میرزاسلیمانخان»، مدیر انجمن برادران قزوین را به جرم دادن تفنگ به مجلس شورا دستگیر و به باغشاه بردند. در شهر شایع شد مجاهدین قزوین و رشت عازم تهران هستند. مجلس در 29 خرداد از اعضای انجمنها خواست بدون سلاح در مدرسه سپهسالار جمع شوند. خبرنگار تایمز همان روز گزارش داد هزار نفر نیروی مسلح ملی اطراف مجلس جمع شدهاند و اعلانات هیجانآمیز منتشر و رفتار شاه را تقبیح و تکذیب کردهاند. روز 31 خرداد قزاقها در گرفتن اسلحه از مردم جدیت بیشتری به خرج دادند. مجلس تهدید کرد اگر تا فردا اوضاع اصلاح نشود مجلس عالی تشکیل خواهیم داد و تکلیف مردم را روشن میکنیم. مجلس همچنین در تلگرافی به انجمنهای ولایات خواست که اگر قشون دولتی بخواهد به هرجا حرکت کند، ممانعت کنند و مالیات نپردازند. اول تیر شاه وزرا را به مجلس فرستاد و خواهان تسلیم اشخاصی شد که متهم به ایجاد هرج و مرج بودند اما مجلس وزرا را به باد حمله گرفت و خواهان استعفای آنها شد. روز دوم تیر قزاقها مجلس و مدرسه سپهسالار را محاصره کردند. در این روز اعضای انجمنها که در مسجد سپهسالار و خانه «ظلالسلطان» سنگر گرفته بودند، به دستور آیتالله «سیدعبدالله بهبهانی» به سوی نیروی قزاق تیراندازی کردند و تعدادی از آنها را به قتل رساندند. در مراحل اول قزاقها تیر هوایی یا مشقی شلیک کردند. آنها اجازه تیراندازی نداشتند. قزاقها چند توپ باروتی بدون گلوله شلیک میکنند. انجمنها تیراندازی را شدت میدهند و به سمت قزاقها بمب هم پرتاب میکنند و باز هم عدهای دیگر از آنها را میکشند. سرانجام به قزاقها دستور شلیک داده میشود. آنها با توپ به خانه ظلالسلطان که مقر اصلی انجمن آذربایجان است حمله میکنند و مجاهدین را فرار میدهند. به سرعت اوضاع به نفع اردوی محمدعلیشاه تغییر میکند. اعضای انجمنها و نمایندگان مجلس میگریزند و قزاقها مجلس و مسجد سپهسالار را تصرف میکنند. عده زیادی دستگیر و به باغشاه اعزام میشوند از جمله آیتالله «طباطبایی» و آیتالله «بهبهانی» که به شکلی موهن دستگیر میشوند اما پس از رسیدن به باغشاه، محمدعلیشاه موقعیت مناسبی برای آنها فراهم میکند. عدهای دیگر از وکلای مجلس ازجمله «تقیزاده» به سفارت انگلستان پناهنده میشوند. به این ترتیب اولین مجلس ایران به کار خود خاتمه داد.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی مرکز تاریخ معاصر ایران