علیالله سلیمی*: در دل 8 سال دوران دفاعمقدس آنقدر خاطرات تلخ و شیرین نهفته است که هربار وقتی با کتاب تازهای از خاطرات آن ایام مواجه میشویم، ابعاد تازهای از حماسهآفرینیهای رزمندگان در آن سالها برایمان روشن میشود. راویان، همان رزمندگان دیروز جبههها و یادگاران آن برهه حساس در روزگار امروزمان هستند که با توجه به اهمیت ضرورت انتقال ارزشهای دوران دفاعمقدس به نسلهای فعلی و آینده، خاطرات خود را بازگو میکنند تا در قالب سندی مکتوب از تاریخ شفاهی دوران دفاعمقدس برای نسلهای بعد به یادگار بماند. یکی از تازهترین آثار در این زمینه، کتاب ارزشمند«بچههای حاج قاسم»؛ خاطرات سردار حسین معروفی با خاطرهنگاری افسر فاضلی شهربابکی است که اخیرا از سوی نشر فاتحان در تهران چاپ و منتشر شده است. در این کتاب، شرح دلاوریهای یکی از فرزندان دلیر این سرزمین روایت شده که تجربه سالها حضور در جبهههای جنگ و نیز اسارتگاههای دشمن را دارد و حالا راوی صادقی از روزهای پرتلاطم جنگ تحمیلی است برای آنهایی که دوست دارند درباره آن دوران سرنوشتساز بیشتر بدانند. در مقدمه کتاب به نقل قولی از سردار قاسم سلیمانی اشاره میشود که راوی کتاب، سردار حسین معروفی را کم سن و سالترین فرمانده گردان لشکر 41 ثارالله در طول دوران دفاعمقدس معرفی میکند. شروع کتاب با توضیحات خاطرهنگار کتاب در مقدمه اثر همراه است که یادآوری میکند، راوی خاطرات در سال 1367 و چهار روز پیش از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت، در شلمچه در حالی به اسارت نیروهای بعثی درآمد که امکان فرار از معرکه برایش مهیا بود اما مردانه و جانانه تا آخرین لحظه ایستاد، مقاومت کرد و بچههای گردانش را که همیشه یار و یاور او بودند، تنها نگذاشت و همراه آنها اسیر شد و مدت 26 ماه در زندانهای رژیم بعثی عراق، به دلیل مفقودالاثر بودن(ثبتنام نشدن توسط صلیب سرخ) و نیز شناسایی شدن توسط بعثیها، سختترین شکنجهها را تحمل کرد اما لحظهای از اعتقادات و آرمانهای خود دست بر نداشت. کتاب«بچههای حاجقاسم» در 5 بخش تنظیم شده که بخش اول آن با عنوان «سالهای نخست» در
2 فصل به دوران کودکی و نوجوانی راوی میپردازد که مقطع سنی نوجوانی راوی همزمان میشود با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 و او یادآوری میکند:
« در دوران راهنمایی بودم که انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) به پیروزی رسید».(ص 31)
بخش دوم کتاب با عنوان«سالهای دفاعمقدس» در 20 فصل، سالها حضور راوی در مناطق جنگی را روایت میکند و او در این مدت سمتهای گوناگونی را از یک نیروی رزمنده عادی تا فرماندهی گروهان و گردان در لشکر 41 ثارالله تجربه میکند. این بخش با شروع جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز میشود که در این ایام حسین معروفی نوجوان در حال و هوای روزهای دفاعمقدس قرار میگیرد و به توصیه و سفارش برادرش غلامرضا که بعدها در جبهه شهید میشود، او هم عازم مناطق جنگی میشود. حضور طولانی این رزمنده در جبهههای مختلف تا روزهای بعد از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت هم ادامه پیدا میکند که در نهایت منجر به اسیری او به دست دشمن میشود. در بخش سوم کتاب دوران اسارت راوی بیان و نیز در بخش چهارم، خاطرات همسر حسین معروفی از دوران اسارت همسرش روایت میشود. بخش زیادی از کتاب به دوران دفاعمقدس و حضور رزمندگان شهربابک در مناطق جنگی اختصاص یافته که اطلاعات دقیق و مستند بسیاری در این زمینه به خوانندگان اثر ارائه میشود. راوی سعی کرده وقایع آن دوران را با جزئیات کامل و دقیقتری توضیح دهد که همین مساله باعث شده موارد استنادی اثر قابل توجه باشد. از افراد بسیاری در بخشهای مختلف کتاب یاد میشود که راوی تلاش کرده درباره هر یک از این افراد شرح مختصری در قالب زیرنویس ارائه دهد؛ از جمله رزمندگان شهربابکی که تعدادی از آنها در دوران دفاعمقدس به شهادت رسیدهاند. راوی خاطرات همچنین تلاش کرده زمان و مکان خاطرات خود و همچنین اسامی افراد حاضر در آن وقایع را با دقت و جزئیات بیشتری شرح دهد تا گفتههایش علاوه بر بیان شفاهی یک رزمنده، به منزله سند مکتوب تاریخی هم برای نسلهای بعدی به یادگار بماند. او در بخشی از کتاب میگوید:
« اوایل دیماه سال 1365 بود. کمکم داشتیم برای یک عملیات بزرگ آماده میشدیم. در این اعزام اکثر بچههای قدیمی و با سابقه شهربابک در جبهه حضور داشتند. هم کادر گردان قوی بود و هم نیروهای زبده پای کار و با تجربه گرد هم جمع شده بودند. از سد دز در اهواز و جنگلهای دب حردان رفتیم. جای مناسب و خوبی را انتخاب کردند و بچهها مستقر شدند. در این عملیات، فتاحی فرمانده گردان، علویان جانشین و من معاون بودم. علیاصغر پوراحمدی، حسن فاضلی و بهرام امیرحیدری که بچه رابر کرمان بود هم فرمانده گروهان بودند. قبل از عملیات، حسین ربانی، مسؤول تدارکات و عوض دستغیب معاون ایشان و غلامعباس منگلیان مسؤول مخابرات بودند».(ص 163 و 164) او در بخشهای مختلف خاطرات خود به حضور موثر سردار قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده لشکر 41 ثارالله در مناطق جنگی اشاره میکند که با تدبیر، افراد و رزمندگان گروهانها و گردانها را در بخشهای گوناگون لشکر سازماندهی و هدایت میکند. سختیهای دوران اسارت هم با جزئیات بیشتری شرح داده میشود تا استقامت آزادگان در آن دوران سخت بیان شود. همچنین خاطرات همسر سردار حسین معروفی موقعیت خانوادههای رزمندگان و آزادگان در آن دوران سخت را به شکل ملموس روایت میکند. در بخش پایانی و پنجم کتاب که به تصاویر اختصاص یافته، 4 سند و 56 عکس مرتبط با موضوع خاطرات ضمیمه کتاب شده است. چاپ اول(1394) کتاب«بچههای حاج قاسم»؛ خاطرات سردار حسین معروفی، با خاطرهنگاری افسر فاضلیشهربابکی در 504 صفحه، شمارگان 3000 نسخه از سوی نشر فاتحان در تهران چاپ و منتشر شده است.
*نویسنده و کارشناس حوزه ادبیات