printlogo


کد خبر: 155154تاریخ: 1394/12/25 00:00
برجام از نمای نزدیک
معیشت و امنیت زیرتیغ!

مجتبی اصغری: غربگرایان از ابتدا «توافق هسته‌ای» با آمریکا را لازمه تحقق 2 هدف مهم ارتقای «معیشت مردم» و «تامین امنیت ایران» برشمردند و درباره هرکدام از موارد مذکور هزاران ساعت تحلیل و برنامه و گزارش و خبر در رسانه‌های داخلی و خارجی همراه با خود، منتشر کردند. در شرایطی که سیاستمداران رژیم غاصب صهیونیستی و شورای روابط خارجی آمریکا و جان کری، وزیر خارجه این کشور رسما اعلام کردند «برجام» به تامین امنیت اسرائیل منجر شد، برخی مسؤولان بلندپایه دولت یازدهم کوشیدند «برجام را عامل رفع سایه شوم جنگ از سر مردم و تامین‌کننده امنیت ایرانیان» جلوه دهند. اظهارنظری که با واکنش شدید مردم ارزشمدار و شهیدپرور کشورمان مواجه شد اما صداهایی نیز در همراهی و تایید این تحلیل نسنجیده به طور مثال از سوی برخی دیپلمات‌ها به گوش رسید. بررسی میزان تحقق هر 2 هدفگذاری پیش از انعقاد برجام در دوره فعلی، به دلیل صحت‌سنجی نوع جهت‌گیری دیپلماسی اقتصادی و امنیتی دولت یازدهم و تاثیر آن بر آینده ایران مهم ارزیابی می‌شود.
  سکه‌ای که سبز نشد
1- به‌رغم برخی آمارسازی‌های صورت‌گرفته هیچ تغییر محسوسی در وضعیت زندگی مردم از جمله موارد مهمی همچون اشتغال و رکود ایجاد نشده و کسب توافقنامه‌های نیم‌بند در حوزه‌های غیرضرور و لوکس نیز جامعه را بشدت از نحوه تخصیص سرمایه‌های احیانا در شرف آزادی، در دوره دولت یازدهم، عصبانی کرده است.
نتایج یک نظرسنجی اینترنتی که پس از اظهارات رئیس‌جمهور در اعلام تاثیر مثبت جدی برجام بر زندگی مردم انجام شده، نشان می‌دهد 4/74 درصد مردم معتقدند برجام تاثیر «خیلی کم» و «کم» بر معیشت آنها داشته است.
رشد نقدینگی براساس آمار بی‌سابقه اعلام شده توسط بانک مرکزی از مرز هزار هزار میلیارد تومان گذشته است و کشور را حتی به شرط رفع رکود، در آستانه وقوع تورمی تکان‌دهنده قرار داده است. مطابق تحلیل‌های ارائه شده در پیش از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، دولت از اعلام برنامه «ریاضت اقتصادی» متناظر بر نظریه «نوکینزی‌ها» در علم اقتصاد هیچ نگرانی ندارد و عبده تبریزی، چهره اقتصادی مهم دولت، رسما شرایط کشور را با یونان مقایسه می‌کند. تنها فرق ماجرا در این است که مردم یونان در انتخابات به سیاستمداران سرمایه‌دار با برنامه اعلامی «ریاضت اقتصادی» مورد علاقه غرب، پاسخ منفی دادند اما مجلس جدید بخشی از کرسی‌های خود را به حامیان نظریه دولت واگذار کرده است. با این احتساب چشم‌انداز وضعیت معیشتی مردم نیز در دوره پسابرجام چندان مثبت به نظر نمی‌رسد و در بهترین شرایط باید منتظر اعمال فشار بیشتر بر اقشار و طبقات فقیر و متوسط به واسطه اجرای برنامه اقتصادی مارگارت تاچری باشیم. برنامه‌ای که «رکود» و «کاهش خدمات عمومی» از سرفصل‌های جدی آن است.
  سپر امنیتی برجامی
در حوزه امنیت وضعیت چگونه است؟ آیا حقیقتا «برجام» به افزایش امنیت منطقه‌ای ایران منجر شده است؟
این یک حقیقت است که دیپلماسی قوی و پیشرو در حوزه تامین منافع ملی، از قدرت ایجاد امنیت نیز برخوردار است. علاوه بر اینکه در نقطه مقابل آن، عقب‌نشینی مکرر از اهداف و ارزش‌ها و منافع یک کشور در عرصه دیپلماسی متعاقبا خاصیت «امنیت‌ستیزی» دارد.
برجام در یک نگاه واقع‌بینانه در چند روز اول به کاهش تهدید هزار باره «حواله دادن ایران به گزینه‌های روی میز»، در طول ایام مذاکرات انجامید اما به واسطه امیدواری آمریکا و اسرائیل به موفقیت اجرای فازهای بعدی برنامه «خاورمیانه جدید» پس از رضایت از حصول توافق هسته‌ای با ایران، به افزایش فشارهای امنیتی بر منطقه و تعجیل صهیونیست‌ها در تحریک جهان بر ضد کشورمان منجر شد. به نحوی که هم‌اکنون در سکوت رسانه‌های داخلی «مانور جنگ» و «دخالت نظامی» مستقیم آمریکا و انگلیس در منطقه به نفع رژیم غاصب صهیونیستی و نواب داعشی آنها آغاز شده است.
هم‌اکنون، 7 ماه پس از انعقاد برجام، آمریکا و انگلیس در اردن مانور نظامی مهمی برگزار می‌کنند که هدف از آن «داعش» نیست! انگلیس با دستور دیوید کامرون لشکرکشی به منطقه را از دی‌ماه با اعزام 80 خودروی نظامی ارتش از طریق بندری نزدیک ساوتهمپتون به بندر عقبه در سواحل اردن در دریای سرخ آغاز کرده و در طول 2 ماه گذشته بیش از 300 خودروی نظامی دیگر به اردن منتقل  کرد، جایی که کارشناسان لجستیک، پزشکی، اطلاعاتی و خنثی‌کننده بمب به تمرین نظامی و آموزش اردنی‌ها مشغولند.
به گفته مقامات ارتش انگلیس، با وجود برگزاری این رزمایش در اردن، در همسایگی سوریه، انگلیس این رزمایش را با هدف اعزام نیروی نظامی برای مبارزه علیه گروه تروریستی داعش انجام نمی‌دهد! یکی از منابع نظامی انگلیس به روزنامه تلگراف گفت: «این رزمایش ضدداعش نیست(!) این رزمایش بیشتر به منظور آمادگی برای پیوستن به آمریکا در اوکراین است تا [برای مبارزه علیه داعش در] سوریه».
  جنگ جهانی پسابرجامی!
جو بایدن نیز با هدف مشاهده رزمایش مشترک آمریکایی - اردنی - انگلیسی پنجشنبه هفته اخیر به این کشور سفر کرد و با عبدالله اردنی از معدود پادشاهان مستبد جان به در برده از موج «بیداری اسلامی» دیدار کرد. آمریکا در ماه‌های اخیر کمک‌های نظامی خود به اردن را افزایش داده است تا به اصطلاح از این کشور در مبارزه با گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه حمایت کرده باشد. این ادعا در شرایطی مطرح می‌شود که هم اکنون اردن رسما به مرکز تربیت عقبه میدانی نیروهای داعش در منطقه تبدیل شده و حتی برخی گروه‌های مردمی این کشور از منظر فکری «حامی داعش» به شمار می‌روند.
با احتساب این موارد و با توجه به اتحاد اعراب منطقه بر ضد «ایران»، «حزب‌الله لبنان»، «حشدالشعبی عراق» و روسیه، به عنوان تنها نیروهای منسجم منطقه‌ای که حقیقتا به جنگ با داعش و کسب پیروزی‌های بزرگ در منطقه مشغول هستند، به نظر می‌رسد تکلیف فانتزی «خاورمیانه جدید» به سرپرستی و مدیریت «اسرائیل» در «جنگی بزرگ» و فرامنطقه‌ای تعیین خواهد شد. جنگی که لوازم پسابرجامی آن در حوزه سیاست و اقتصاد و نظامی‌گری در حال انباشت منطقه‌ای است.
  وحدت داخلی و دشمن خارجی
 هرچند محاسبه سهم عقب‌نشینی دیپلماتیک دولت یازدهم در تسریع تحولات ضدامنیتی منطقه دقیقا میسر نیست اما در یک نگاه ژئوپلیتیک کلی می‌توان ادامه «غربگرایی» دیپلماسی دولت یازدهم را بر ضد «امنیت داخلی و خارجی» کشورمان و آینده جبهه منطقه‌ای ضدداعش ارزیابی کرد. تضاد منافع ایران و غرب در موضوع «امنیت منطقه خاورمیانه» جدی است و فشار آنها بر دولتمردان ایران در دوره پسابرجام برای «به رسمیت شناختن رژیم غاصب صهیونیستی» نیز با همین هدف صورت می‌گیرد.
در چنین فضایی مهم است که دست‌کم در حوزه «امنیت»، صدایی واحد از ایران به گوش جهانیان برسد. حمایت از رفتار عاقلانه و امنیت‌ساز سپاه در برگزاری رزمایش «اقتدار ولایت» با شلیک موشک‌های بالستیک نقطه‌زن، دقیقا در ایام برگزاری مانور مشترک اردن، از همین موارد مهم دیپلماتیک است. به نظر می‌رسد آمریکا می‌کوشد پرونده موشکی ایران را نیز با تمرکز بر سیاست ایجاد تفرقه دیپلماتیک در ایران، «برجامی» به پایان برساند. اتخاذ موضع حمایت از برجام و در عین حال درخواست تشکیل جلسه فوق‌العاده شورای امنیت با موضوع برنامه موشکی ایران توسط آمریکایی‌ها را نیز می‌توان با همین سرفصل تحلیل کرد.
دیپلماسی انفعالی در حوزه امنیت با سرفصل «کدخدا، ضامن امنیت ایرانیان» قطعا جواب نمی‌دهد، کمااینکه عقب‌نشینی از بخش مهمی از حقوق هسته‌ای کشورمان، «امنیت پسابرجامی» به همراه نیاورد و تنها به گستاخی بیشتر آمریکا برای دستیابی به عقب‌نشینی‌های بزرگ‌تر از جانب دیپلمات‌های ایرانی انجامید. مردم شاید بتوانند 2 سال دیگر با سیاست‌های ضعیف و برنامه ریاضت اقتصادی دولت یازدهم روزگار بگذرانند اما اقدام منفعلانه دستگاه دیپلماسی در برابر تحولات فرامنطقه‌ای در راستای تضعیف امنیت ملی ایرانیان به هیچ‌وجه قابل چشم‌پوشی نخواهد بود. سکوت در برابر «مانور قدرت آمریکا و انگلیس در منطقه» و بی‌حمیتی در دفاع از دستگاه‌های امنیت‌ساز کشور، بی‌شک به تضعیف امنیت ملی ایرانیان خواهد انجامید و دولت یازدهم را روانه چاه‌های عمیق‌تر خواهد کرد. لطفا وحدت داخلی را با انفعال دیپلماتیک در برابر واجبات دوام پرقدرت ایران در منطقه حساس و مهم غرب آسیا خدشه‌دار نکنید.
 


Page Generated in 0/0059 sec