نوروز در راه است و برای این همه امنیتی که داریم و میتوانیم بیدغدغه مال و جان، به استقبال بهار برویم، قدردان نیروی انتظامی هستیم. متشکریم که در سرمای زمستان و گرمای تابستان بیهیچ چشمداشت و منتی، امنیت را بر قرار کرده و برایشان فقیر و غنی، کوچک و بزرگ معنایی ندارد. درود میفرستیم بر همه مرزبانانی که لباس رزم بر تن دارند و نشان مهربانی بر دل. متشکریم از پلیس مبارزه با مواد مخدری که شب و روز، برایش معنایی ندارد. قدر پلیس راهورمان را میدانیم؛ پلیسی که از صبح تا پاسی از شب در آلودهترین نقاط شهری و پرترافیکترین مسیرها به انجام وظیفه مشغولند. از پلیسان مشاور، دلسوزان و محرمان اسرار متشکریم و خبردار میایستیم به پاس زحمات بیدریغ مامورانی که در پلیسهای آگاهی پنجه در پنجه بد طینتانی انداختهاند که چشم به جان و مال و نوامیس مردم دارند. باید قدردان مغزهای رایانهای در پلیس فتا باشیم که راه را بر دزدان مجازی میبندند و تقدیر از فرمانده نیروی انتظامی بابت حضور سخنگوی ناجا که بیپرده با خبرنگاران به گفتوگو مینشیند. ایستاده، تشویق میکنیم سازمانی را که علاوه بر تامین امنیت، با ایجاد ساختار فرهنگی و هنری؛ به دغدغه فرهنگی جامعه نیز اهمیت داده است. همچنین دست در دست پلیسی مینهیم که در راستای مبارزه با جرم و جنایت، مرز برایش معنا ندارد. به علاوه قدردان سازمانی هستیم که هر چقدر هم با کمبود نیرو مواجه باشد، باز هم فرزندان این جامعه که برای خدمت مقدس سربازی پا در وظیفه عمومی میگذارند، را تا سر حد ممکن تکریم کرده و سعی در تعلیم آنها دارد. اما از پلیسمان دلگیریم؛ آنجایی که گاهی آمدن ماموران 110 آنقدر طول میکشد که خودمان تصمیم میگیریم مشکل را حل کنیم؛ دلخوریم آن جایی که برخورد ماموران خوشایند نیست، دلگیریم در آن مسیرهایی که ماموران راهور برای رد زنی و مچگیری در برخی نقاط کمین میکنند و از پلیسمان انتظار داریم بروکراسیهای اداری در این سازمان عریض و طویل، کوتاه شود. از همه اینها که بگذریم نمیتوان امیدها و شادمانیهایی را که این پلیس در دل مردم ایجاد کرده را نادیده بگیریم؛ پس با قدمی یا قلمی به کمکشان بشتابیم؛ تا آرامش بیش از پیش سایهاش را بر سرمان بگستراند و این امنیت همواره پا بر جا باشد.