printlogo


کد خبر: 155253تاریخ: 1394/12/26 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگر فیلم «تا آمدن احمد»
گروهی سینمایی برای دفاع‌مقدس ایجاد کنند

مرتضی اسماعیل‌دوست: فیلم دفاع‌مقدسی
«تا آمدن احمد» در شرایط سختی به اکران درآمده است. از سویی چندی پیش یکی از نشریات سینمایی تیتر «کم‌مخاطب‌ترین فیلم 20 سال اخیر» را برای این فیلم انتخاب کرد که این مساله درددل‌های عوامل این اثر سینمایی را به همراه داشت تا در گفت‌وگویی صریح به واکنش درباره این مطلب و مشکلات متعدد سینمای دفاع‌مقدس بپردازند. از این رو مباحثه‌ای درباره معضلات سینمای ایران با عوامل فیلم «تا آمدن احمد» شامل صادق صادق‌دقیقی (کارگردان)، پروانه مرزبان (تهیه‌کننده) و پرهام دلدار (بازیگر) صورت گرفت که از دل آن پیشنهادی ارزنده مبنی بر تشکیل گروهی خاص برای سینمای دفاع‌مقدس حاصل شد.

 در ابتدا درباره تیتر یکی از نشریات درباره کم‌مخاطب بودن فیلم «تا آمدن احمد» می‌خواستید نکاتی را عنوان کنید.
مرزبان: دلخوری من این است چرا باید یک روزنامه اینگونه بی‌رحمانه با یک اثر دفاع‌مقدسی که با هزار زحمت ساخته می‌شود، برخورد کند؟! باید یک خبرنگار سینمایی زمینه هنری داشته باشد و از شرایط فیلمسازی در کشور آگاه باشد و اینگونه با تیتر «کم‌مخاطب‌ترین فیلم 20 سال اخیر» با یک اثر ارزشی برخورد نکند. ما همه از یک خانواده‌ایم، نباید اینگونه با فیلمی که چند جایزه داخلی و خارجی برده و در حال تلاش برای فروش در سخت‌ترین شرایط است، برخورد شود. چه سودی برای آن نشریه دارد فیلمی را که درباره رشادت‌های مردم است اینگونه پایمال کند؟! آیا شهدا برای این افراد ارزشی ندارند؟ مردم ما در آن دوران با تمام وجود روبه‌روی دشمن ایستادند و جان خود را فدا کردند و باید برای آثاری که در راستای نمایش آن رشادت‌ها ساخته می‌شود اهمیت قائل شویم نه اینکه اینگونه با خصومت با آن برخورد کرده و با تیتر مشخصی تحقیر کنیم! با توجه به شرایط محدود اکران، همین فروش «تا آمدن احمد» هم قابل توجه است. همین فیلم در جشنواره «جیپور» بهترین جایزه را برای کارگردانی در بخش اصلی و بهترین فیلم در بخش جنگ و صلح به دست آورد.
 البته نوع آماری که درباره فروش فیلم‌های داخلی اعلام می‌شود جای بحث دارد و از طرفی برای رسیدن به نتیجه‌ای واقعی درباره آثار کم‌مخاطب، شرایط مختلفی از جمله نسبت فروش فیلم به میزان صندلی را هم باید در نظر گرفت.
صادق‌دقیقی: همین‌طور است و آن نشریه شرایط درستی را در این آمار در نظر نگرفت. «تا آمدن احمد» در بدترین وضعیت و تنها در چند تک‌سانس به قول شما خوابگاهی! اکران شد و در این شرایط نباید انتظار فروش بالایی داشت. به نظرم برای اکران باید طوری برنامه‌ریزی کنند که حداقل 2 هفته به فیلم‌ها در همه سانس‌ها فرصت داده شود تا شرایط یکسانی به وجود بیاید.
دلدار: اصلا فیلم ما همچنان در حال اکران است که روزنامه «سینما» چنین آماری می‌دهد! به نظرم این اشتباه به دلیل خواب‌زدگی آقای جیرانی پیش آمد!
 منظورتان چیست؟
دلدار: من آقای جیرانی را سال‌هاست که از آموزشگاه چهره‌های ماندگار می‌شناسم و به دلیل اینکه سال‌ها در کنارشان بودم به خوبی از احوالات ایشان آگاه هستم. برای نمونه به دلیل علاقه‌ای که برای حضور در آثارشان داشتم، به شخصه مدتی جزو عوامل پشت صحنه و به نوعی راننده ایشان شدم و معمولا مسیری طولانی را به دلیل اینکه مقصد را اعلام نمی‌کرد و در ماشین به خواب می‌رفت، باید بی‌هدف می‌رفتم! در دوره‌ای هم که ایشان در حال ساخت مستندی درباره 200 چهره سینمای ایران بود، حتی در زمان مصاحبه کردن هم پیش می‌آمد که یک دفعه خوابش ببرد!
 خواب که مساله‌ای پذیرفتنی است!
دلدار: فقط این نیست و من می‌خواهم برای اولین بار مساله‌ای را اینجا درباره برخی معضلات سینمای ایران و درباره ایشان بیان کنم. متاسفانه بنده شاهد جذب سرمایه به صورت غیرمتعارف توسط آقای جیرانی در پروژه «پارک وی» بودم. زمان ساخت این فیلم علاقه خودم را برای بازی اعلام کردم و تلاش زیادی هم انجام دادم اما ایشان تمایلی به این همکاری نداشت و برای این فیلم دنبال انتخاب بازیگر با شرایط مشخصی رفتیم، در این میان به ایشان پیشنهاد حضور اسپانسری برای فیلم را دادم تا به نوعی دل ایشان را به دست آورم و آقای جیرانی هم موافقت کرد و قرار شد 20 درصد معامله را هم به من بدهد. فردای آن روز من خانمی را که پدر سرمایه‌داری داشت برای این کار به ایشان معرفی کردم و آقای جیرانی به راحتی برای یکی از نقش‌های فرعی آن خانم را انتخاب کرد. یادم می‌آید در آن زمان فیلم «پارک وی» با 3 شریک در حدود 300 میلیون تومان هزینه به همراه داشت و آن اسپانسر که در واقع مالکی در شهریار بود می‌خواست حدودا 80 میلیون تومان پول برای بازی دخترش بدهد که آقای جیرانی به ایشان گفت به جای پول به او ملک بدهد! که البته به دلیل اینکه آقای جیرانی می‌خواستند مرا دور بزنند، آن معامله هم شکل نگرفت.
 باید به طرف مقابل هم فرصت پاسخگویی داد و نمی‌توان یکطرفه قضاوت کرد. بگذریم و بپردازیم به بحث سینمای دفاع‌مقدس و معضلات بسیاری که در سال‌های اخیر رخ داده است حتی شرایط به گونه‌ای است که به جای نقد فیلم «تا آمدن احمد» بهتر است به این دردها بپردازیم.
صادق‌دقیقی: متاسفانه در سال‌های اخیر با دیپلماسی لبخند می‌خواهند همه چیز را سرهم‌بندی کنند!
 یعنی سیاسی‌کاری در سینما هم نفوذ کرده است؟
صادق‌دقیقی: من اینگونه تصور می‌کنم و براساس آنچه مشاهده شده است اصلا اولویت دولت، فرهنگ و هنر نیست در صورتی که اگر در فرهنگ سرمایه‌گذاری کنیم در بقیه بخش‌ها هم پیشرفت خواهیم کرد.
 متاسفانه ارزش والای فرهنگ در ذیل بخش‌های مختلف قرار می‌گیرد و سینمای دفاع‌مقدس هم بخش مهمی از این نادیدگی است.
صادق‌دقیقی: من فکر می‌کنم مدیران میانی در سازمان سینمایی نفوذ کردند و مشاوره‌های نادرستی به رئیس سازمان سینمایی می‌دهند. من سیاستمدار نیستم اما می‌بینم افرادی هستند که در دولت گذشته شرایط فیلمسازی نداشتند و حالا بودجه مناسبی در اختیار گرفتند.
 شما از روش سیاستمدارانه برخی مدیران استفاده نکنید، چرا که وضعیتی بدتر از این برای فیلم‌تان پیش نخواهد آمد. پس خیلی صریح عنوان کنید سرچشمه معضلات امروز سینمای ما در کجاست؟
صادق‌دقیقی: من ترسی ندارم و در این گفت‌وگو همه چیز را خواهم گفت. به نظرم امثال آقایان علیرضا شجاع نوری در بدنه سینما نفوذ کرده و در جهت برخورد با سینمای دفاع‌مقدس اقدام می‌کنند!
 شما دلیل مناسبی برای بیان این مساله دارید؟
صادق‌دقیقی: ما با ایشان درباره فیلم‌مان صحبت کردیم و متاسفانه برخورد نامناسبی داشتند.
مرزبان: بنیاد فارابی به دنبال این بود فیلم «تا آمدن احمد» در بخشی از جشنواره کودک و نوجوان شرکت کند و زمانی که پیگیر ماجرا شدیم، پی بردیم این فیلم مورد پذیرش قرار نگرفت. به این خاطر به فارابی مراجعه کردیم و من از آقای شجاع‌نوری دلیل این مساله را پرسیدم که ایشان با لحن تندی عنوان کرد خودم این فیلم را انتخاب نکردم و حتی گفت از سینمای دفاع‌مقدس خوشش نمی‌آید! اما بعد حرف خود را پس گرفت. به هر حال با این نوع تفکری که در بدنه سازمان سینمایی وجود دارد، چه انتظاری باید داشت؟!
 معضلات سینمای دفاع‌مقدس چنان گسترده بوده که از تولید رو به کاهش این نوع سینما تا ایجاد شرایطی برای دیده نشدن این آثار حرف‌های بسیاری برای گفتن وجود دارد.
مرزبان: من فکر می‌کنم برخی‌ها می‌خواهند سینمای دفاع‌مقدس را نابود کنند. درباره ساخته شدن فیلم «تا آمدن احمد» با وجود برخی کمک‌هایی که از بنیاد فارابی صورت گرفت باز هم دچار معضلات بسیاری شدیم. من فکر می‌کنم اگر می‌خواهند هنوز نام شهدا گرامی داشته شود و یادشان در میان نسل‌های مختلف زنده بماند باید برای سینمای دفاع‌مقدس ارزش قائل شوند و متاسفانه اینچنین نیست. آن جوان‌ها جانشان را برای مملکت دادند تا این مسؤولان به راحتی امروز بتوانند حضور داشته باشند! حتی اگر این مسؤولان سینمایی به سینمای دفاع‌مقدس علاقه‌ای ندارند، باز هم موظف هستند بودجه‌ای مناسب را در اختیار افرادی که علاقه‌مند به این نوع سینما هستند، اختصاص دهند.
 شما بیش از 30 سال است به طور مشخص در سینمای دفاع‌مقدس کار می‌کنید. آیا در سال‌های اخیر با آقای ایوبی دیداری داشتید؟
مرزبان: خیر! به دنبال دیداری با ایشان نبودم، چون آنطوری که شنیدم ایشان فرصت چندانی ندارند! و نمی‌خواهم خودم را معطل وقت گرفتن کنم.
 با این شرایط برای ادامه فعالیت در این سینما ناامید نیستید؟
مرزبان: من در گذشته زندگینامه‌های شهدای بسیاری را می‌خواندم و خیلی دگرگون می‌شدم وقتی به اعتقادات پاک آنها می‌رسیدم و از این جهت خود را مدیون دفاع‌مقدس می‌دانم و با سال‌ها کار در گروه شاهد تلویزیون و سینمای دفاع‌مقدس اگر بخواهم از این سینما بروم، به نظرم به خون شهدا خیانت کرده‌ام!
 چه شد که داستان فیلم «تا آمدن احمد» را به جزیره خارک بردید!
مرزبان: ما برای ساخت مستندی درباره یک شهید به جزیره خارک رفته بودیم که مردم از ما خواستند فیلمی سینمایی در آنجا بسازیم، چرا که تا به حال فیلمی در آنجا ساخته نشده بود.
صادق‌دقیقی: البته ما حتی نتوانستیم یک فریم فیلم در جزیره خارک بگیریم و با وجودی که آماده فیلمبرداری بودیم، در آن جا ما را دیپورت کردند!
 دلیل این مساله چه بود؟
صادق‌دقیقی: یکی از مشکلات ما همین بود که جغرافیای جزیره خارک را نتوانستیم در فیلم نشان دهیم و شرکت نفت به دلایل نامشخصی مانع از این کار شد. نمی‌دانم شاید از نظر آنها ساخت فیلم دفاع‌مقدسی خطرناک بوده است؟!
مرزبان: من نگران از بین رفتن سینمای دفاع‌مقدس با این شرایط هستم. آنهایی که صحبت از سینمای ارزشی می‌کنند، چرا در عمل کاری انجام نمی‌دهند و اینگونه با بدترین وضعیت و بی‌صدا فیلم ما را در اکران نابود کردند!
 انجمن سینمای انقلاب و دفاع‌مقدس در این شرایط ناگوار کمکی نکرده است؟
مرزبان: آنها در برخی موارد کمک‌هایی کردند اما چندان بودجه‌ای در اختیارشان نیست و تنها می‌توانند شهرک دفاع‌مقدس را در اختیار ما قرار دهند. شاید در گذشته به دلیل بودجه‌ای که داشتند حمایت‌های بیشتری می‌کردند اما حالا چنین شرایطی وجود ندارد. حرف اصلی من خطاب به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی است که موظف هستند به این سینما کمک کنند.
 شاید از نگاه برخی افراد این نوع سینما دیگر چندان مخاطبی ندارد یا آثار موفقی ساخته نشده است، در صورتی که همین امسال فیلم خوب «ایستاده در غبار» را داشتیم که مورد تحسین همگان قرار گرفت و فیلم پرمخاطبی مانند «شیار 143» در همین گونه سینمایی شکل گرفت!
دلدار: اینها بهانه است و نمی‌خواهند کمک کنند!
مرزبان: من می‌گویم بودجه سینما باید برای همه بخش‌ها تقسیم شود و همانند گروه «هنر و تجربه» می‌توانند چند سالن را برای آثار دفاع‌مقدسی در نظر بگیرند.
 پیشنهاد خیلی خوبی است که گروهی در سازمان سینمایی برای گروه دفاع‌مقدس در نظر گرفته شود و سالن‌های خاصی برای اکران هم منظور شود و این شرایط می‌تواند در برنامه‌ریزی مسؤولان امر قرار گیرد اما مساله این است که تولید این نوع سینما باید به شکلی منسجم درآید و آثاری مناسب برای اکران شکل بگیرد.
مرزبان: مخاطب برای سینمای دفاع‌مقدس هنوز وجود دارد و در سال‌های پیش آثار خیلی خوبی در این نوع سینما شکل گرفت و اگر حمایت لازم از زمان تولید به عمل‌ آید، حتما خیلی از افراد دغدغه‌مند دوست دارند در این سینما کار کنند.
دلدار: شما ببینید چه تعداد زیادی فیلمنامه برای تولید آثار دفاع‌مقدسی به انجمن سینمای انقلاب و دفاع‌مقدس ارائه می‌شود. پس متقاضی اینگونه فیلم‌ها وجود دارد.
صادق‌دقیقی: باید مسؤولان بخواهند تا این مساله شکل بگیرد و انگار برخی‌ها اصلا توجهی به سینمای دفاع‌مقدس ندارند، مثلا شما وقتی در میان رسانه‌ها پیشقدم می‌شوید و ما را دعوت می‌کنید، مگر کسی به شما این مساله را گفته یا درآمدی از این پرداختن به شما می‌رسد؟! پس خودتان دغدغه دارید که به این نوع سینما می‌پردازید و افراد متولی امر هم باید چنین نگاهی داشته باشند و آن زمان خیلی از مشکلات تولید و اکران حل خواهد شد. وضعیت امروز ما در اکران را ببینید، اگر این مسؤولان تنها یک میلیارد تومان در سال برای زمان پس از تولید فیلم‌ها اختصاص دهند، همین آثار موجود با استقبال مواجه خواهند شد. اگر به سینمادار پول لازم را بدهند تا فرصت لازم یک ماهه برای اکران فیلم‌ها داشته باشد حتما سینمای دفاع‌مقدس مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرد. همین پیشنهادی که مطرح شد خیلی خوب است که گروهی برای سینمای دفاع‌مقدس با مدیری مشخص شکل بگیرد و از این طریق بتوان موجب هماهنگی تشکل‌های مختلف برای حضور در سینما شد.
مرزبان: معتقدم فیلم‌های ارزشی با یک هماهنگی درست حتما دیده خواهد شد.
دلدار: من از کودکی در سینما در بخش‌های مختلف تولیدی بودم و همه این سال‌ها را که نگاه می‌کنم می‌بینم دلیل کمبودها در سینمای دفاع‌مقدس این است که مسؤولان توجیه نیستند و اصلا برایشان نتیجه سینمای ایران مهم نیست. برخی هنرمندان دغدغه دارند اما فضای لازم وجود ندارد، البته قبول دارم برخی افراد در آثارشان دنبال شعار هستند. به نظرم سینمای دفاع‌مقدس بهترین حوزه‌ای است که موجب هدف اصلی سینما یعنی سرگرمی در تماشاگر خواهد شد.
 چون می‌توان در آن قهرمانانی دست‌یافتنی برای مخاطب ساخت.
دلدار: بله! قهرمان در داستان‌ها و فضای اکشنی که وجود دارد می‌تواند موجب جذب مخاطب شود. اما نگاه‌های اشتباهی که به دلیل عدم وجود آگاهی رخ می‌دهد باعث محدودیت‌هایی برای فیلمنامه‌نویسان و عوامل سینما در اینگونه آثار شده است.
 از سوی هنرمندان هم قصوری بابت عدم توجه به ساخت اینگونه آثار بوده است؟
صادق‌دقیقی: اگر شرایط مناسبی باشد و حسادت‌هایی از طرف برخی‌ها صورت نگیرد، ما فیلمسازان خوبی مانند آقای حاتمی‌کیا داریم و جوان‌هایی هستند که می‌توانند آثاری خوب با کاری گروهی تولید کنند. اما این موضوع نیاز به حمایت لازم در تولید و اکران دارد.
دلدار: سینمای دفاع‌مقدس توان ساخت فیلم‌هایی درباره قهرمانان بزرگ ما را برای مخاطبان نسل‌های مختلف دارد اما متاسفانه توجهی به آن نمی‌شود.
 درباره سینمای حاتمی‌کیا حرف زدید و در ایام جشنواره فجر می‌گفتی فیلم «بادیگارد» را خیلی دوست داری.
صادق‌دقیقی: بله! به نظرم «بادیگارد» بهترین فیلم جشنواره بود و کارگردانی بسیار شاخصی دارد. البته من فیلم «ابد و یک روز» را هم دوست دارم اما معتقدم در برابر فیلم «بادیگارد» تنها یک تله‌فیلم است! چرا که فیلم حاتمی‌کیا کاملا سینمایی است و دلیل ندادن جایزه به این فیلم واقعا تعجب‌برانگیز است.
 قبلا که با هم حرف می‌زدیم عنوان کردی فیلم «تا آمدن احمد» استراتژیک‌ترین فیلم سال‌های اخیر سینمای ایران است. برای این نوع سینما چه مختصاتی قائل هستی که این عنوان را برای فیلمت در نظر گرفتی؟
صادق‌دقیقی: ببینید! سینمای استراتژیک برای من در قالب سینمای ارزشی و قابل دفاع از مرزهای ایران می‌گنجد و خیلی عامیانه بگویم این نوع سینما سینمایی است که می‌خواهد به مساله امنیت ملی بپردازد. من ادعایی برای ساخت فیلم «تا آمدن احمد» ندارم اما اگر مسؤولان سینمایی به این اثر توجه می‌کردند به این نکته مهم در فیلم می‌رسیدند که ما به دنبال نمایش اخلاق پسندیده ایرانی‌ها و دوستی مردمان ایران در برابر عراقی‌ها بودیم. متاسفانه حتی برخی‌ها از اینکه سخنی از امام راحل(ره) در فیلم ما وجود دارد، مخالف بودند! و می‌گفتند این مساله مانع نمایش فیلم در جشنواره‌های خارجی خواهد شد. در صورتی که وقتی ما فیلم را به کمک سفارت عراق در تهران نشان دادیم، برخی مسؤولان عراقی از شدت احساس، گریه کردند. هرگونه ضعفی هم که این فیلم داشته باشد نمی‌توان منکر نگاه سالم و استراتژیک آن شد که در این شرایط سخت منطقه به دنبال نمایش تصویر درستی از کشور ایران و مردمان آن است. نمی‌دانم شاید برخی‌ افراد به دنبال ساخت آثاری هستند که غرب را خوب نشان دهد!
دلدار: فیلم «تا آمدن احمد» روایتی صادقانه و دلی دارد و با وجود هر ضعفی نباید ارزش‌های فیلم را که بشدت ایرانی است، نادیده گرفت و در این سال‌ها نگاه ایرانی کمتر در آثار فیلمسازان ما وجود داشته است، چه بابت جنس قصه‌گویی تا مواردی که بشدت در کارگردانی لحاظ شد. مثلا آثار آقای بیضایی خوب است اما تحت تاثیر سینمای کشورهای شرقی قرار دارد. به نظرم در آثار زنده‌یاد حاتمی و آقای حاتمی‌کیا می‌توان لحن ایرانی را پیدا کرد.


Page Generated in 0/0260 sec