همانطور که پیشبینی میشد کنفدراسیون فوتبال آسیا رأی نهایی خود را درباره اختلاف فوتبالی ایران با عربستان به سود سعودیها اعلام کرد. چند روزی است که انگار دعوای فوتبالی سعودیها با ایران فراموش شده و اکثرا فقط به فکر انتخابات و کاندیداهای صندلی ریاست فدراسیون فوتبال هستند. ظاهرا اینکه چه کسی باید رئیس فدراسیون فوتبال باشد مهمتر از منافع ملی است. دیپلماسی فدراسیون فوتبال بازنده اصلی مناقشات بین ایران و عربستان بود. صف کاندیداهای ریاست هم ظاهرا صف طولانی و بلندی است اما کدام یک از کاندیداها پیشنهادی برای این مشکل داشتند؟ آن چیزی که قابل مشاهده بود سیاست بازی بین بعضی از افراد مسؤول برای کسب کرسی ریاست است. روزی که عربستانیها بازی با تیمهای ایرانی در کشوری ثالث را در کمیته برگزاری رقابتهای کنفدراسیون فوتبال آسیا مطرح کردند، مسؤولان فدراسیون فوتبال ایران قاطعانه برخورد نکردند. انتقادهایی به نوع رفتار فدراسیوننشینها شد، اما هیچکس گوش شنوایی نداشت. شاید بیشتر درگیر این مساله بودند که اساسنامه کجاست یا با آن چه باید کرد یا ریاست در دستان چهکسی خواهد افتاد. علیرضا اسدی زمانی که انتقادها به عملکرد فدراسیون بالا گرفته بود در گفتوگویی با یکی از خبرگزاریها گفته بود: «متأسفم برای برخی دوستان که کارهای اجرایی ردهبالا کردهاند، اما بدون اینکه اطلاع کافی داشته باشند صحبت میکنند. تحلیلهای این عده از دوستان واقعبینانه نیست و تأسف بیشتر من بابت این مساله است که براساس اطلاعات اشتباهشان مطالب را به بیرون نشر میدهند». این واکنشی بود به انتقادهای دلسوزان ورزش کشور. ظاهرا جواب منتقدان داخلی را با ادبیات تحقیرآمیز راحت میتوان داد اما برای خارجیها لبخندها و لابیهای خیالی میماند و بس. زمانی که فدراسیون فوتبال مدعی بود زمان خریده است و این را یک پیروزی بزرگ میدانست منتقدان میگفتند با توجه به رابطه ایران و عربستان فرقی بین 7 بهمن یا 26 اسفند نیست. اما جواب این انتقادها همانی بود که دیدیم. یکی از مهمترین شعارهای فیفا عدم دخالت سیاست در فوتبال است. اقدامات سعودیها نیز کاملا سیاسی بود، کفاشیان در واکنش به اینکه چرا گزارشی از سیاسیکاری AFC به فیفا نمیدهد، گفته بود: «در اینباره ابتدا میخواهیم رایزنیهای خود را در آسیا انجام دهیم، چون هنوز یک ماه و نیم وقت داریم. باید ببینیم در AFC به چه نتیجهای میرسیم و درست نیست که در چنین شرایطی که هنوز رایزنیها نهایی نشده، موضوع را به فیفا گزارش کنیم». سوالی در اینجا پیش میآید که قطعا رئیس فدراسیون فوتبال باید پاسخگوی آن باشد. آیا رئیس فدراسیون فوتبال با توجه به بحثها و مشغلههای داخلی که برای او ایجاد شده بود وقت نکرد به فیفا گزارش دهد یا هنوز به این نتیجه نرسیده که باید به فیفا گزارش دهد؟ درگیری و دعوای وزارتخانه با فدراسیون فوتبال، ضعفهای مدیریتی و دلمشغولیهای داخلی نتیجهای جز شکست برای فوتبال کشورمان نبود. زمانی که اکثر مسؤولان دغدغه اصلیشان این میشود که دنبال اساسنامه بگردند و برای صندلی ریاست در آینده سناریو طراحی کنند، نتیجه آن میشود که سعودیها لبخند پیروزی میزنند. تصمیم AFC بدعتی خطرناک در ورزش است. با توجه به این مساله هر وقت کشور وارد مشکلات سیاسی با کشور دیگری شود که طبیعتا این مساله در عالم سیاست یک اتفاق طبیعی است، ورزش کشور نیز باید هزینهای پیشبینی نشده برای آن بپردازد. اگر برخی مسؤولان ورزشی اعم از فدراسیون و... اندکی به غیر از منافع شخصی خودشان به فکر آبروی فوتبال و ورزش کشور بودند مسؤولانهتر برخورد میکردند.