کد خبر: 155350تاریخ: 1395/1/14 00:00
نقد فیلم «50 کیلو آلبالو» ساخته مانی حقیقی
شوخی با تقدیر به روش آلبالویی!
فیلم «50 کیلو آلبالو» از آثار اکران شده در روزهای نوروزی سینماست که همراه 4 فیلم دیگر این شانس را یافتند تا در بهترین فصل اکرانی که معمولا همراه با رقمهای بالای فروش نوروزی است، بر پرده سینماهای کشور درآیند. برای اثبات این دوران طلایی اکران باید سری به آمار فروش فیلمها در سالهای گذشته بزنیم تا دریابیم که مجموع فروش نوروزی در سال 1392 به رقم 6 میلیارد و 600 میلیون تومان، در سال 1393 به مبلغ 11 میلیارد و 110 میلیون تومان و سال 1394 در مجموع 5 فیلم نوروزی به مبلغ 6 میلیارد و 890 میلیون تومان رسیده است و تنها 5 فیلم در این 3 سال اخیر به رقم فروش زیر یکمیلیارد تومان دست یافتهاند. از این رو باید شانس زیادی برای فیلم «50 کیلو آلبالو» به همراه آثار «بادیگارد»، «ابد و یک روز»، «خشم و هیاهو» و «کفشهایم کو؟» در اکران نوروزی امسال نیز متصور بود که به همراه فیلم سخیف «من سالوادور نیستم» روی پرده این روزهای سینماها هستند. به گزارش «سراج 24»، فیلم جدید مانی حقیقی تحصیلکرده در رشته فلسفه برخلاف تصور اولیه اثری است در مایههای سینمای جفنگی که این سالها بخش بزرگی از سینمای جهان و ایران را اشغال کرده است و تعجب وارده به مخاطب پیگیر و دلبسته سینما وقتی افزون میشود که در فاصلهای نزدیک با اثر شگفتانگیز «اژدها وارد میشود» در جشنواره فیلم فجر به تماشای آب آلبالوی جناب فیلمساز بنشیند! اثری که سعی دارد آشکارا از مولفههای سینمای عامهپسندانه برای جذب حداکثری مخاطب استفاده کند و از طریق استفاده از بازیگران کمدیکار تلویزیونی از قبیل علی صادقی، پژمان جمشیدی، بهنوش بختیاری، سروش صحت و گرایش به موقعیتهای آشنای فیلمفارسی به دنبال ایجاد فضایی طنازانه است اما مشکل اینجاست که در این جهان دمی خوش باش(!) فیلمساز که عملا بیمنطقی محض بر رخدادها و شخصیتها خیمه زده است، نمیتوان به فرآیند منظمی از چارچوبهای نگارش فیلمنامه رسید و به جای بال و پر دادن به موقعیتهای طنازانه به شخصیتهایی ناشناخته برای مخاطب خواهیم رسید. فیلم «50 کیلو آلبالو» درباره آشنایی اتفاقی 2 جوان با نامهای داوود (ساعد سهیلی) و آیدا صوفی (هستی مهدوی) در یک مراسم به هم ریخته شده عروسی است، چرا که در لحظه انتظار برای بله گفتن مرجان که دوست آیداست، مشخص میشود داماد خلافکار بوده و قصد اخاذی داشته است. در این میان ریختن 50 کیلو آب آلبالو! روی داوودخان و هماتاق شدن وی با آیدا خانم آن هم به شکلی فجیع که با کنایه تختخوابی(!) نویسنده هم شکلی دیگر سو به خود گرفته است، در نهایت منجر به عاشق شدن آنها در فرآیندی از ازدواج اجباری به دلیل دروغ بیان شده تا عدم علاقه برای طلاق اجباری شده اما چیزی که در این میان کاملا خالی است و در میان اتفاقات طنازانه فراموش شده است، چرایی و چگونگی این دلدادگیهاست. جدیدترین ساخته مانی حقیقی از جنس آثاری است که میتوان به آن فیلمهای سرخوشانه و به تعبیری فیلمهای با حال(!) اطلاق کرد و از فیلمهای ساخته شده توسط بیلی وایلدر تا کمدی رمانتیکهای هاوارد هاکس و از آثار موخره مانند «فرانسیسها» ساخته نوا بامباک از فیلمسازان جدید سینمای مستقل میتوان بهعنوان نمونههایی ارزنده از این نوع سینما نام برد که گرایشاتی هم به هنر ابسورد داشتهاند که نمونههای درخشان آن را میتوان در تئاتر و در نمایشنامههای اوژن یونسکو و مارتین مک دونا ردیابی کرد. پر واضح است که نوع روابط علی و معلولی آثار سرخوشانه کمدی رمانتیک که «50 کیلو آلبالو» در این دسته است کاملا متفاوت از فیلمهای واقعگرایانه و آثار ژانرهای مختلف سینمایی است اما نمیتوان این دسته از آثار را بیپشتوانه از نوع پرداختهای استاندارد سینما دانست و باید قواعد درامپردازی، شخصیتسازی، موقعیت و فضانمایی را در آنها هم لحاظ کرد اما آنچه پیداست در آثاری از این دست تنها اتفاقات نقش تعیینکننده یافته و هرگونه قابلیتهای فیلمنگاری در آنها نادیده گرفته میشود و از این رو این نوع سینما را میتوان به آثار سطحی فیلمفارسی در طول تاریخ نزدیک دانست. فیلم ساخته شده توسط مانی حقیقی نیز در عین داشتن برخی موقعیتهای بامزه مانند حضور عاقدی پیر و رو به مرگ با سرم در مجلس عروسی و دو روی شخصیت دختر و پسرها در پیش از قرار گرفتن در موقعیت میدان مین تا پس از آن که البته سرکاری(!) از آب درآمد، دارای برخی سکانسهای کنایهای از نوع جنسی و سیاسی بوده و بازی گرفتن تقدیر و اصولا بازی بودن زیستن که در نگرهای کلیتر به زیرشاخههای بادهگساری یا پوچگرایی قابل تعمیم است، از جمله فرآیندهای فکری فیلم «50 کیلو آلبالو» است که آن را در سمت سینمایی متمایل به نیستانگاری قرار خواهد داد.