printlogo


کد خبر: 155582تاریخ: 1395/1/18 00:00
نقد نمایش «ننه دلاور و فرزندانش» از امیر دژاکام با تمرکز بر شیوه نمایشنامه‌نویسی بکت
فاصله‌های نگاه

نمایشنامه «ننه دلاور و فرزندانش» اثر برتولت برشت یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌های تاریخ ادبیات نمایشی است که بارها توسط هنرمندان بسیاری به صحنه رفته است. این نمایشنامه در کنار«زندگی گالیله» و «دایره‌ گچی قفقازی»، یکی از 3 نمایشنامه برتر برتولت برشت به حساب می‌آید؛ اثری که برتولت برشت در آن سبک اپیک خود را به تمامی به نمایش می‌‌گذارد و قدرت خود را در روایت یک داستان حماسی به رخ می‌‌کشد. «ننه دلاور و فرزندانش»، داستان زندگی یک زن است. زنی که گاری پر از خرت و پرت خود را به دنبال می‌کشد تا مخارج زندگی خود و فرزندانش را تامین کند. فروش کالا به سربازان اصلی‌ترین دغدغه ننه دلاور است و حال در مهم‌ترین و باارزش‌ترین تئاتر در حال اجرا این نمایش از نگاه امیر دژاکام، کارگردان قدیمی تئاتر ایران روی صحنه تئاتر شهر و تالار چهارسو رفته است و کارگردان سعی کرده تلخی درام را با ارائه میزانسن‌هایی شاداب از زهر درونی تا حدی درآورد؛ اگر چه محدود بودن سالن امکان اجرای اثری تابناک را برای تماشاگر ایجاد نکرده است و گاه کاستی‌هایی در اجرای نمایش پیش می‌آید. در نمایشنامه بکت، ننه دلاور دارای 3 فرزند است که هرکدام از آنها در خلال جنگ کشته می‌شوند و این شاید خود تراژیک‌ترین بخش داستان نمایشنامه است. برتولت برشت در این نمایشنامه سعی کرده است دورانی را زیر سوال ببرد که شرافت انسانی و حقیقت‌طلبی از میان رفته است و از فضایل انسانی جز نامی باقی نمانده است.  همچنین برشت در این نمایشنامه از تصنیف و شعر برای پیشبرد اهدافش سود جسته است. تئاتر روایی برشت که نقطه مقابل تئاتر ارسطویی است و از عناصری متفاوت بهره می‌برد، تمرکز به جایگاه تماشاگر برای تجلی انگاره‌های ذهنی خود دارد و از این رو نوع اجرا در اینگونه نمایش‌ها بسیار مهم خواهد بود. شیوه بیان بکت در نمایشنامه «ننه دلاور و فرزندانش» به شیوه اپیک یا روایی نوشته شده و این درام پرداز قهار با استفاده از تکنیک فاصله‌گذاری سعی کرده به جای آنکه مخاطب را در دل ماجرا و بحران قرار دهد، آن را در جایگاه نظاره‌گر بگذارد تا بتواند بدون غلبه احساسات در فضایی عقلی و منطقی شاهد ماجرا باشد و مجال بیشتری برای اندیشیدن یا قضاوت در روایت داستان داشته باشد. از سویی بنیانگذار تئاتر روایی برتولت برشت است که در بسیاری از آثارش این نگاه را می‌توان جست و «ننه دلاور و فرزندانش» نمونه‌ای برجسته در این فضای روایی است که نویسنده در آن سعی کرده از جنگ به عنوان پدیده دنیای مدرن یاد کند و با استفاده از فرم بیانی بیگانه‌ستیزی برای تماشاگر، فضای همیشگی نگاه مخاطب را در نگریستن به شیوه اجرایی نمایش تغییر دهد و از این منظر به سمتی رود که تماشاگر را از هرگونه خیال غریب دور کند. با این مقدمه اجمالی می‌توان نگاه نسبتا دقیق‌تری به اجرای نمایشنامه «ننه دلاور و فرزندانش» توسط امیر دژاکام داشت. روایتی که چندان وفادار به متن اصلی نیست و در حقیقت دژاکام با یک دراماتورژی جدید زاویه دید خود از اثر برشت را به روی صحنه آورده است. در نگاه دژاکام بیشتر از آنکه به موقعیت تراژیک و فضای تلخ حاکم بر جنگ در اثر پرداخته شود نگاهی کمدی به احوالات انسانی در آن دوران وجود دارد تا از زاویه‌ای طنازانه روابط انسانی و اخلاقیات را به چالش درآورد. طنزی که البته در مواردی تلخی روح اثر را با خود به همراه دارد و پاره‌ای اوقات بسیار گزنده و موفق عمل می‌کند و لحظاتی نیز در حد مضحکه‌هایی دم دستی در سطح باقی می‌ماند. فارغ از زاویه دید امیر دژاکام به نمایشنامه «ننه دلاور و فرزندانش» که بی‌شک رگه‌هایی از خلاقیت را در آن نیز می‌توان یافت و قابل تأمل خواهد بود، باید گفت اثر اجرا شده در کلیت از یک انسجام کافی و یکدستی لازم برخوردار نیست! اگرچه دژاکام تلاش کرده است با نزدیک کردن فضای نمایشنامه به جامعه امروز و کسانی که سود و منفعت‌شان در جنگ‌طلبی است نقدهای جدی وارد کند اما به لحاظ اجرایی بویژه از منظر بازیگری این نمایش از ضعف‌های جدی رنج می‌برد، چرا که جدا از بازیگران اصلی که تمامی تلاش خود را در جهت گرم نگه داشتن تنور اجرا به کار بسته‌اند بقیه بازی‌ها در سطحی کاملا ناپخته و آماتوری باقی مانده و بسیار نچسب و در ذوق زننده است. از دیگر نکات قابل نقد در اثر دژاکام می‌توان به زیاده‌گویی و توجه بیش از حد به برخی صحنه‌های نمایش اشاره کرد که بیشتر جنبه سرگرمی در کار به خود گرفته است و همین امر سبب شده مخاطب در لحظاتی از روح اثر غافل شود و تمرکزش بر حول رخدادهایی در نمایش شود که هیچ گونه کمکی به پیشرفت روایت ندارد. این عدم ایجاز و توازن را می‌توان در موسیقی اثر نیز جست‌وجو کرد که با آنکه از قدرت خوبی برخوردار است اما در لحظاتی کارکرد و جایگاه اصلی خود را در نمایش از دست داده و به تکرار می‌رسد. نمایش «ننه دلاور و فرزندانش» با اجرای امیر دژاکام ترکیبی از بازیگران پیشکسوت و جوان دارد و گاه از تب و تاب ریتم می‌افتد و گاه نمی‌تواند اثرگذاری نمایشنامه را نزد مخاطب منعکس کند و در این روند فراز و نشیب در نمایشی 100 دقیقه‌ای گاه می‌توان نشانه‌هایی از ترکیبی دلنشین از هماهنگی گروه را یافت و گاه روایت به شکلی مهجورانه‌ توسط بازیگران به اجرا درمی‌آید.


Page Generated in 0/0065 sec