printlogo


کد خبر: 155779تاریخ: 1395/1/22 00:00
خزان زودرس برجام

علی‌اکبر عباسی: البته که خلاف و غیرواقع‌گویی و اهانت به مردم قابل دفاع نیست اما از یک منظر هم باید به آقایان حق داد که اینگونه به بیان مطالب متناقض و خلاف واقع بپردازند و از مردم عصبانی شده و آنها را مورد اهانت قرار دهند و مثلا بگویند: «بسیاری از مردم، پیروزی و موفقیت دولت در توافق هسته‌ای و برجام را نمی‌فهمند!» چرا که وقتی به دشمنی که در دشمنی چیزی کم نگذاشته تا این میزان اعتماد شود و آقایان اینچنین ذوق‌زده به سمت بیگانه غش کنند، معلوم است که نتیجه‌اش هم همین تناقض‌گویی‌ها و اهانت‌ها می‌شود.
شاید یک سال قبل و در چنین روزهایی که تازه  تیم مذاکره‌کننده با طرف غربی به توافق موسوم به «لوزان» دست یافته بود و اعلام کرد برنامه جامع اقدام مشترک هسته‌ای ایران و 1+5 با عنوان «برجام» قرار است بزودی بر مبنای توافق لوزان تدوین و اجرا شود و آن زمان که مسؤولان دولتی ذوق‌زده از فتح‌الفتوح و پیروزی بزرگ سخن می‌گفتند و جشن و پایکوبی به راه انداخته بودند، هیچ‌گاه تصور نمی‌کردند به این زودی‌ها مجبور شوند برای لاپوشانی و توجیه بدعهدی‌های «کدخدا» تا این حد به خلاف‌واقع‌ و تناقض‌گویی روی آورند و پا را از این هم فراتر گذاشته و به راحتی مردم را به نادانی متهم کرده و مورد اهانت قرار دهند. البته باید اذعان کرد دولت و ارتش ماهواره‌ای‌‌اش، بخوبی افکار عمومی را مدیریت کرد و با وارونه جلوه دادن واقعیت‌های مربوط به مذاکرات، فضای جامعه را از توافق بد و خوب به توافق و عدم توافق تبدیل کرد. همین مهارت دولت و رسانه‌هایش در عملیات روانی بود که موجب شد کار به جایی برسد که مسؤولان دیپلماسی کشور آشکارا «هر نوع توافقی را بهتر از عدم توافق» بخوانند و «توافق بماهو توافق» و فارغ از هر محتوایی برای‌شان موضوعیت داشته باشد. اما آنچه دولت و رسانه‌های حامی، از آن غفلت ورزیده‌اند، این است که رسانه و فضاسازی رسانه‌ای و عملیات روانی تا یک حدی بدین‌شکل امکان عمل کردن دارد و نمی‌توان تا ابد با ابزار رسانه اهداف خود را پیش برد و نمی‌شود برای همیشه  به جامعه دروغ گفت.
هرچند اعضای تیم هسته‌ای و مسؤولان بلندپایه دولت همچنان تلاش می‌کنند انواع نقص‌ها و کاستی‌های برجام و بدعهدی‌های مکرر طرف غربی را به انحای مختلف توجیه کنند و ظاهراً قرار نیست به این راحتی از رو بروند اما به نظر می‌رسد بعد از گذشت ماه‌ها از اجرایی شدن برجام و بی‌تاثیری آن در فضای واقعی، خودشان هم به مرور متوجه شده‌اند این گذشت زمان عواقب خوبی برای‌شان نخواهد داشت و هر مقدار که بیشتر می‌گذرد به ضرر آنها خواهد بود. هنوز چندماهی از اجرایی شدن برجام نگذشته که از یک‌سو بدعهدی‌ها و دبه‌های جدید طرف مقابل و از سوی دیگر بی‌فایده بودن و در واقع
خسارت بار بودن برجام در حال روشن شدن است. هرچه زمان می‌گذرد به ضرر دولت است، چرا که گذشت زمان هیجان‌های کاذبی را که لشکر رسانه‌ای و تیم عملیات روانی دولت در جامعه پمپاژ کرده بود با خود خواهد برد و به مرور پرده‌های تصنعی که توسط دولتی‌ها روی واقعیت‌های مربوط به برجام پوشانده شده بود فرسوده خواهد شد به طوری‌که تضمینی وجود ندارد که پرده‌هایی که آنها روی واقعیت‌های برجام پوشانده‌اند و در اسفند 94 برای آنها کارآمد بود، بتواند آفتاب سوزان تابستان 95 را هم تحمل کند و در خرداد 96 نیز بار دیگر برای‌شان به کار آید!
«اگر برجام نبود یک بشکه نفت هم نمی‌توانستیم صادر کنیم»، «بسیاری از مردم، پیروزی و موفقیت دولت در توافق هسته‌ای و برجام را نمی‌فهمند!»، «آفتاب تابان» خواندن برجام، به ناآگاهی متهم کردن رئیس‌جمهور اتریش پیرامون سوئیفت و... همگی تناقض‌گویی‌هایی هستند که عامل بیان آنها، بیش از هر چیز ذوق‌زدگی‌های غیرطبیعی برای مذاکره با غرب و اعتماد غیرعقلانی به دشمن است. این ادبیات مضحک و البته تلخ، نتیجه روحیه عصبانی کسانی است که پاسخ انتقادهای دلسوزانه منتقدان در طول 2 سال و نیم اخیر را با پرخاش و اهانت و برچسب‌زنی دادند و همچنان هم تصور می‌کنند با هتاکی به منتقدان می‌توانند عهدشکنی و خصومت‌های طرف غربی را لاپوشانی کنند.


Page Generated in 0/0073 sec