محمدمهدی نظامزاده: صفحات تقویم به پایان ایام نوروز سال 95 هجری شمسی نزدیک شده بود که به حدود 300 نفر از کارگران و مهندسان معدن اورانیوم ساغند اطلاع داده شد دیگر نیازی نیست پس از پایان تعطیلات برای ادامه خدمت در ریشه چرخه فعالیت هستهای و تنها معدن فعال اورانیوم در کشور به محل کار خود بازگردند. هنوز بیش از 3 ماه از اخراج حدود 300 نفر دیگر از همکارانشان در این معدن نگذشته و اکنون در آغاز سال جدید، نوبت به گروه دیگر رسیده بود. خستگی بر جان کارگرانی که بسیاری از آنها روزهای جوانی خود را با عشق به ساختن میهن عزیزشان، در معرض اشعههای معدن اورانیوم سپری کرده بودند و اکنون آرامآرام به ایستگاه دوران بازنشستگی میرسیدند، به یکباره رخ نمود. این خستگی نهفقط به خاطر ابهامی بود که به دنبال از دست رفتن شغل و چنگ زدن بیکاری بر سفرههای آنان شکل میگرفت
-که نغمه تلخ بیکاری این روزها به اذعان متولیان کسبوکار در دولت تدبیر و امید، هر ساعت بر سفره بیش از 150 نفر از هموطنان ما مینشیند- بلکه کارگران ماهر معدن اورانیوم حسرتبار به افقی نگریستند که در آن حاصل سالها تلاش و تجربه متخصصان داخلی و صرف هزینههای بسیار بیتالمال، آرامآرام روی خود آوار میشود. شاید اگر نیمایوشیج زنده بود، سروده «نازکآرای تن ساق گلی، که به جانش کشتم، و به جان دادمش آب، ای دریغا! به برم میشکند» را از دفتر اشعار خود، در آن لحظه به بغض کارگران و متخصصان معدن اورانیوم ساغند تقدیم میکرد. بغضی که در روزهای بعد، در حالی سنگینتر میشد که فراخوان مراجعه کارگران و متخصصان معدن به منظور تسویهحساب، ناباورانه با تکذیبیههای پر از تناقض مسؤولان سازمان انرژی اتمی در دولت راستگویان توأم شده بود و خانوادههای پرسنل ساغند در حیرت شدند که «دم خروس را باور کنند یا قسم حضرت عباس(ع) را»!
این روزها تقویم شوخی زیاد میکند؛ همزمان شدن روز ملی انرژی هستهای با تعطیلی و اخراج کارگران معدن روبسته اورانیوم ساغند که به عنوان نخستین حلقه چرخه هستهای در کشور، نهتنها به خاطر جایگاه خطیر و بیبدیلش در این چرخه- با نظر به عیار کانسنگ مستخرج از این معدن و تناسب آن با نیاز کارخانه کیک زرد اردکان- مورد اهمیت قرار دارد، بلکه به دلیل تجلی باور «ما میتوانیم» توسط متخصصان داخلی کشور عزیزمان در ابعاد مختلف فعالیت آن، از اکتشاف گرفته تا استخراج در عمق و انتقال و نگهداری تونلها، همچون مدالی بر سینه نظام پرافتخار جمهوری اسلامی ایران تاکنون درخشیده و اکنون به دلایلی نهچندان قابل قبول همچون بیپولی سازمان انرژی اتمی - که 13 هزار نفر پرسنل دارد- مورد بیمهری قرار گرفته است.
در این میان، آنچه بیش از پیش علامت سوالهای مربوط به دلایل عدم فعالیت در بخش روبسته معدن ساغند را پررنگ میکند، وجود تناقضات و استدلالهای غیرفنی در کتمان توقف فعالیت در این معدن است. چه آنجا که سخنگوی سازمان با اظهارات غیرتخصصی سخن از نیاز به پرکردن بخشهایی از معدن با نخالههای معدنی میگوید و ظاهراً از نحوه نگهداری و استخراج معادن روبسته کانسنگ اورانیوم بیخبر است و چه آنجا که رئیس سازمان گمان میکند متخصصان هستهای از عیار معدن روباز ساغند و عیار اورانیوم مورد نیاز کارخانه اردکان بیاطلاعند! و این خود جای تعجب دارد که چطور ادعای استخراج از بخش روباز معدن میشود در حالی که به اذعان کارشناسان ناظر سازمان انرژی اتمی حدود 2 سال از آخرین آتشباری آن میگذرد؟!
سریال نظرات غیرکارشناسانه در حالی به قسمت اطلاعیه رسمی سازمان انرژی اتمی با ضرب و تقسیمهای عجولانه و اصرار بر بیارزش نشان دادن سنگ اورانیوم میرسد که رئیس همان سازمان در کمتر از یک هفته بعد در اظهارنظری متفاوت، از تلاش برای فروش عناصر ذیقیمت و چندصد دلاری در معدن اورانیوم میگوید یا حتی آنجا که مسؤول بخش ضرب و تقسیم سازمان انرژی اتمی یادش میرود میزان استخراج اورانیوم از معدن ساغند را که به استناد کارشناسان ناظر آن سازمان از 3 سال قبل حدود 100 هزار تن بوده است بر خوراک مورد نیاز کارخانه کیک زرد اردکان تقسیم کند تا ببیند برای ادعای ذخیره 3-2 ساله اورانیوم در کارخانه اردکان با عیار مورد نیاز، به چند سال استخراج از معدن ساغند نیاز است و کُمیت این ضرب و تقسیم در مقایسه با زمان بهرهبرداری از آن معدن به طرز فاحشی لنگ میزند. وای بر آنکه بدانیم با تعدیل نیروی انجام شده در دیماه، همین میزان استخراج هم حدود 70 درصد کاهش یافته است! شاید مسؤولان سازمان از مهلت محدود باقیمانده تونلهای فعلی برای استخراج ذخایر اورانیوم با توجه به دوره استهلاک آن هم بیاطلاع هستند یا شاید هم نمیدانند نگهداری از تونلهای زیرزمینی و انتقال بتن به عمق توسط بخش انتظامات و نگهبانی معدن ممکن نیست و نیاز به حضور مستمر متخصصان و کارگران ماهر دارد! آخر حتماً میدانید که برای نشان دادن فعالیت صنعتی در این معدن، چند روزی است پز انتظامات معدن را میدهند و تاکید دارند نگهبانان معدن 24 ساعته مواظب معدنند! خب! معدن است دیگر؛ شاید یکی دلش بخواهد آن را بدزدد و با خود ببرد!
در هرحال این روزها اگرچه سخنان و اطلاعیههای منتشرشده از سوی سازمان انرژی اتمی در ارتباط با معدن ساغند، همچون سایر دعاوی مطروحه درباره چرخه سوخت هستهای کشور عزیزمان، سرشار از این «شاید»هایی است که کارگران و متخصصان و همه دلسوزان استقلال و دستاوردهای بومی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، برای حفظ همدلی و همزبانی و به منظور حسن تعبیر از آنها کمک میگیرند اما آنچه در واقعیت و صریحتر از این حسنتعبیرها، در مقابل دیدگان متخصصان و کارگران معدن و در دل زمین رخ میدهد، به شماره افتادن نفس معدن اورانیوم ساغند است که جان خستهاش ناامید از کلید تدبیر و در میان بیتفاوتی بخش وسیعی از جامعه خبری در حال احتضار است.
ساغند را دریابید!
آن را به جان خویشتن دارید!