هفته گذشته برخی روزنامهها و سایتهای صهیونیستی از جمله جروزالم پست مدعی شدند پروژه تبادل علمی «سزامی» مجددا با حضور برخی کشورهای عربی، ایران، ترکیه و اسرائیل بناست آغاز به کار کند. سزامی یا «کُنجد» نام یک به اصطلاح همکاری علمی بر ذرات بنیادین حیات با تابش نور پرتو ایکس با فرکانس قابل تنظیم توسط ماشین سینکروترون است که از ابتدا توسط یونسکو، با هدف «رفع تخاصم و ایجاد سازش میان مسلمانان و صهیونیستها» در خاورمیانه در سال 1378 طراحی شد.
با آغاز مذاکرات با اعلام هدف «صلحسازی میان دولتهای مسلمان منطقه و اسرائیل»، دولت اصلاحات با نقشآفرینی موثر و سپس تصویب مجلس ششم، در خیانتی آشکار، در کنار اردن، اسرائیل، ترکیه، فلسطین و پاکستان به عنوان هیات موسس به عضویت سزامی درآمد. به این ترتیب مجموعهای از دانشمندان عالیرتبه ایرانی با عبور از سد حفاظت ملی، به واسطه صدور فرمان همکاری از جانب دولت محمد خاتمی، راهی مرکزی در اردن در 40 کیلومتری مرز سرزمینهای اشغالی فلسطین شدند! اهمیت حضور تیم دانشمندان کشورمان در پروژه سزامی به حدی بود که با عقبنشینی ایران از سزامی در دوره دولت نهم، به علت تحریمهای اقتصادی و حق عضویت میلیون دلاری این پروژه، سزامی عملا به دلیل «ضعف علمی» سایر کشورها تعطیل شد!
اعضای شورای علمی ایران اعزامی به پایتخت متحد رژیم غاصب صهیونیستی، اردن، شامل دکتر مجید شهریاری عضو هیات علمی دانشکده مهندسی هستهای دانشگاه شهید بهشتی، دکتر مسعود علیمحمدی دکترای فیزیک ذرات بنیادی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، دکتر جواد رحیقی عضو هیات علمی سازمان انرژی اتمی ایران و دکتر بابک شکری دکترای فیزیک از دانشگاه شهید بهشتی بودند. همچنین دکتر اردشیر حسینپور دانشمند و استادیار دانشگاه شیراز و متخصص در الکترومغناطیس نیز همکاری نزدیکی با پروژه سزامی داشت.
خیانت به ساحت علم
بیبیسی پس از کنارهگیری ایران از سزامی، در حمایت از جریانسازی رسانهای «رضا منصوری»، معاون پژوهشی وزارت علوم در دوره خاتمی و مدیر بخش مهمی از «برنامه تبادل علمی با اسرائیل» از ابتدای پروژه، به 2 دلیل حضور ایران در سزامی را برای ناظران خارجی و بانیان طرح مهم ارزیابی کرد و نوشت: «آنها به طور جدی میخواهند این حضور تداوم داشته باشد، چرا که این پروژه برای ایجاد دوستی بین کشورهای منطقه از طریق مشارکت در یک طرح علمی طراحی شده و کمکردن تنشها و موضعگیریهای غیردوستانه ایران و اسرائیل در این میان اهمیت زیادی دارد.
موضوع دوم هم اینکه موقعیت ایران از نظر دانش فنی، توان علمی و نیروی انسانی متخصص بسیار بهتر از باقی کشورهای منطقه در این زمینههاست و این نکتهای است که همه کشورهای منطقه و مدیران سزامی به آن واقفند و اگر ایران کنار بکشد سزامی ضربه سنگینی خواهد خورد. برای ایران اگر امتیازهایی مانند تربیت نیرو و مشارکت فنی مقدور نباشد حضور در این پروژه بیمعنی است، چون الان ایران خود دارای پروژهای مشابه است که کار طراحی آن پایان یافته و در مرحله ساخت است».
جاسوسی علمی- صهیونیستی!
اوضاع زمانی جالبتر شد که وبسایت سزامی در سندی که آذر 82 منتشر کرد مدعی شد در نشست سزامی (برگزار شده در اصفهان)، «جوئل سسمن» جاسوس صهیونیست همراه با «سوچی واکاتسوکی» از ژاپن درباره بیولوژی ساختاری سخنرانی کرده است! این نشست، 8 تا 11 آذر در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار شد که حدود 70 نفر از متخصصان و کارشناسان از شماری از کشورهای جهان در آن حضور داشتند. با این وجود این ماجرا کمترین بازتابی در رسانههای داخلی نداشت و مشخص نشد وزارتخانههای امور خارجه و اطلاعات وقت چطور به سسمن صهیونیست ویزای سفر به ایران اعطا کردهاند! البته در این دوره دروازههای امنیت کشور از جا کنده شده بود و روزانه اخبار بسیاری درباره سفر آزادانه جاسوسان آمریکایی از جمله ویلیام میلر، عضو شورای امنیت ملی آمریکا و رئیس سازمان جستوجوی زمینههای مشترک اسرائیل که با چشمپوشی یونسی، در قالب برنامه پوششی «تبادل علمی» راهی ایران شدند منتشر میشد!
سسمن یکی از متخصصان موسسه وایزمن اسرائیل است؛ دانشگاهی دولتی که اولین رئیس رژیم صهیونیستی «حیم وایزمن» آن را بنا گذاشت. تحفظ صهیونیستها در پوشش دانشمندان و متخصصان این رژیم به حدی است که به ندرت عکس یا ردی از آنها در فضای مجازی میتوان پیدا کرد. با این احتساب پس از برگزاری این رویداد، کارشناسان امنیت در رسانههای داخلی هدف سسمن از حضور در اصفهان را تمرکز مستقیم بر سوژههای ایرانی عنوان کردند. سوژههایی همچون اردشیر حسینپور که دقیقا در همان دوره بر پروژه هستهای اصفهان متمرکز بود.
از باقر نمازی تا گری سیک
باقر نمازی، جاسوس ارشد به دام افتاده در دستگاه امنیت کشورمان، در مقدمه کتاب «تبادلات علمی ایران و جهان» این طرح را حاصل برنامهریزی دقیق انجام شده در شورای جمعیت، موسسه فورد، وودرو ویلسون و تیم دانشگاه کلمبیا به مدیریت گری سیک، عضو شورای امنیت ملی آمریکا در سال 1378 ذیل برنامه «سیاست باز همکاری بینالمللی» رئیس دولت اصلاحات و تیمش در حوزه طراحی جامعه مدنی ایران، معرفی میکند.
این آغاز ماجرایی بود که در انتها برای ایرانیان بسیار گران تمام شد. در میانه همکاری با صهیونیستها، تیم دانشمندان ایرانی در 2 نوبت سالانه در مرکز اردن مستقر میشدند و در این فرصت به گفته فرانسوا نیکولو، دیپلمات فرانسوی، مکالمات و اطلاعات جزئی و سطح علمی آنها به صورت دقیق مورد رصد صهیونیستها قرار میگرفت و با اطلاعات بهدست آمده از آژانس انرژی اتمی تطبیق داده میشد.
اهمیت اطلاعات بهدست آمده از دانشمندان هستهای شاخص کشورمان در پروژه سزامی به حدی بود که بلافاصله پس از ترور شهید گمنام و مظلوم هستهای، اردشیر حسینپور با گاز رادیواکتیو به اذعان رسانههای مشهور آمریکایی و اسرائیلی و ترور شهیدان علیمحمدی و شهریاری با بمب توسط گروه ماموریت ویژه خارج از مرز موساد - کیدون- رسانههای غربی از جمله دویچهوله و رویترز ارتباط عملیات حذف فیزیکی دانشمندان ایرانی با پروژه سزامی را مورد کنکاش و سوال قرار دادند.
تریلر علمی- تخیلی سزامی
رسانههای عربی نیز اصل همکاری علمی بر سر پروژه سزامی را با عنوان «تریلر علمی-تخیلی» اسرائیل برای شناسایی و حذف دانشمندان ایرانی معرفی کردند، چرا که هیچیک از کشورهای دیگر عضو سزامی دانشمندی در قد و قواره پروژه سینکروترون نداشته و ندارند و جز ایران کشوری دارای این میزان توسعه یافتگی در حد علوم لبه تکنولوژی در خاورمیانه نیست!
رویترز، نیویورکتایمز و سیانان نیز با مقایسه ترور دانشمندان ایرانی با عملیاتهای مشابه انجامشده در عراق، پس از سقوط صدام و حذف صدها دانشمند عراقی، با اتکا به اطلاعات اختصاصی بهدست آمده از منابع نامعلوم اسرائیلی(!) این رژیم را عامل اجرای عملیات «آبی سفید» – اشاره به رنگهای پرچم رژیم غاصب صهیونیستی- در ایران توسط نیروی ویژه «کیدون» معرفی کردند.
رمز غار گنج ایران
اما شاید دقیقترین توصیف را از پروژه سزامی، بیبیسی ارائه کرد که با اشاره به سابقه تاریخی اسم رمز «کنجد»، سزامی را بازگشاینده غار گنج علیبابا و چهل دزد بغداد به روی مخالفانش دانست. بیبیسی نوشته بود: «فارغ از همه مسائل بزرگ و کوچک در زمینه همکاری ایران با این طرح؛ یکی از دلایل انتخاب نام سزامی برای این پروژه از سوی بانیان طرح اشاره به داستان علیبابا و چهل دزد بغداد بود که در غاری که دزدان، گنج خود را در آن پنهان میکردند با گفتن اسم رمز «سزامی»[سسمی] باز میشد. آنها امیدوار بودند این نام مانند آن رمز علیبابا، در گنج دوستی و همکاریهای علمی را به روی کشورهای منطقه بگشاید ولی با توجه به وضعیت موجود باید صبر کرد و دید که سزامی، درها را به روی ایران میگشاید یا میبندد».
لیست تحریم
اما شهادت علیمحمدی، شهریاری و شهید گمنام و مظلوم هستهای استاد حسینپور، تنها هزینهای نبود که ملت ایران بابت خیانت دولت و مجلس اصلاحات در به اصطلاح همکاری علمی با اسرائیل پرداخت کرد. جواد رحیقی تنها کسی است که نام وی در قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران در تیر 89 به عنوان فرد مشمول تحریمهای بینالمللی عنوان شد. وی ریاست آزمایشگاه فیزیک شتابگر پژوهشگاه علوم و فنون هستهای و ریاست مرکز فناوری سازمان انرژی اتمی ایران را عهدهدار است و تا یک سال قبل از صدور قطعنامه، ریاست کمیته آموزش پروژه سزامی اردن را نیز بر عهده داشت.
رحیقی نایب رئیس و مسؤول آموزش سزامی بود و در مرکز تحقیقات هستهای اصفهان و در رآکتور آب سنگین در مرکز فناوریهای هستهای اصفهان (ENTC) همکار شهید حسینپور بود.
اکنون در شرایطی که پروژه سینکروترون ملی یا «چشمه نور ایران» مرحله طراحی سازههای اصلی، دستگاهها و ساخت قطعات را با اتکا به توانمندی مهندسان ژئوتکنیک، ژئوفیزیک، سازه و دانشمندان فیزیک، شیمی، مکانیک، مواد و برق ایرانی به پایان رسانده، اخباری مبنی بر همکاری مجدد ایران با رژیم غاصب صهیونیستی در قالب برنامه آمریکایی- اسرائیلی «تبادل علمی» با هدف ضربهزنی به زیرساختهای علمی کشورمان و شکست تابوی «همکاری با رژیم غاصب اسرائیل» منتشر شده است! آیا هیچ ایرانی وطنپرستی را میشناسید که از حماقت و خیانت دولت اصلاحات و تماشای پیکر غرق در خون دانشمندان مظلوم ایرانی لذت ببرد و تشنه «تبادل علمی» ایرانیان با موساد و سیا باشد؟! آیا سزامی نیز پردهای دیگر از «برجام دفاعی» مدنظر جان کری است؟