باربد بهراد: سرمربی سپاهان در خاتمه دیدار با استقلال یک اعتراف عجیب و جنجالی درباره تبانی بعضیها در تیمش برای باخت به استقلال کرد اما واکنش فوتبال ما به این حرف منفعلانه و سوالانگیز بود. در سپاهان مشکل فقط فنی و تاکتیکی نیست. معضل فقط به افت چند بازیکن مربوط نمیشود و مساله را باید بسیار جدیتر از این حرفها دانست و فقط شهامت پیگیری بیشتر داشت و بیتفاوت از کنارش عبور نکرد. در سپاهان چه خبر است؟ بهتر است قبل از استیماچ و اعترافش به چند ماه قبل بازگردیم. برههای که حسین فرکی با وجود اینکه فصل قبل معجزهوار سپاهان را در روز آخر، قهرمان لیگ چهاردهم کرد خیلی راحت و ارزان این تیم را ترک کرد و رفت. فرکی دلیل جدا شدنش را چندان تشریح نکرد فقط خیلی دربسته از عواملی حرف زد که خودی بودند و نمیخواستند سپاهان موفق شود. او پس از تساوی عجیب و مشکوک تیمش مقابل قعرنشین بلامنازع لیگ جاری، استقلال اهواز، به گفته خودش چند ساعت در فرودگاه اهواز با خویشتن خلوت کرد و پس از بررسی همهجانبه اتفاقات، تصمیم به خداحافظی گرفت و رفت. اگرچه توده دلیل اصلی این جدایی را محرم نویدکیا دانست اما چندی بعدش ابراهیم تهامی در مصاحبهای که خیلیها آن را به حساب جدی نبودن وی گذاشتند اشاره به کمکاری بازیکنان سپاهان در آن دیدار کرد. به گفته مربی استقلال اهواز در آن مصاف، زردهای نصف جهان علاقهای به بردن استقلال اهواز نداشتند و اگر میخواستند به راحتی قادر به انجام این کار بودند. فرکی رفت تا استیماچ بیاید اما باز هم آش و کاسه همان بود که بود. محرم نویدکیا که واژه بازیکنسالاری را باز تعریفی مجدد در فوتبال ایران کرده و نوع عجیبتر و حادتر این معضل را به نمایش عموم گذاشته است، باز هم در صدر جریان است. او چند روز قبل از بازی با استقلال با سرمربی کروات تیم دچار درگیری شدید لفظی میشود اما بهرغم اینکه جایی در لیست 18 نفره ندارد باز به تهران میآید و اتفاق نهایی زمانی رخ میدهد که رسانههای نزدیک به کاروان سپاهان خبر میدهند نویدکیا به ترکیب اعلام شده اعتراض دارد و میگوید یا من را الان اخراج کنید یا ترکیب باید عوض شود. در فوتبالی که کارلوس کیروش ریشه بازیکنسالاری را به صورت مقتدرانه در تیمملی خشکانده و دیگر بازیکنی شهامت چشم و ابرو نازک کردن برای تیمملی فوتبال کشورش را ندارد متاسفانه در سپاهان، این مدعی همیشگی قهرمانی لیگ برتر، اوضاع به شکلی ناهنجار پیش رفته که تصورش در فوتبال حرفهای نمیگنجد. اما یک اتفاقی بدتر از بازیکنسالاری و مخربتر از هر بحران دیگری این روزها در سپاهان به شکل ملموسی جریان دارد و متاسفانه مدیران بالادستی این تیم و حتی فوتبال ایران، علاقهای به گشودنش ندارند. استیماچ در خاتمه دیدار با استقلال صریحا از افراد و جریانی حرف زد که «خودی» هستند و میخواستند باعث باخت سپاهان در تهران شوند تا لابد کار اخراج کادر فنی تسریع یابد. سرمربی سپاهان میگوید مقابل آنها ایستاد و مانع از تحقق خواستهشان شد. اما آیا این همه داستان بود؟ باید باور کرد «همه» بازیکنان سپاهان که روز یکشنبه مقابل استقلال بازی کردند دلشان با تیم بود و خواستار پیروزی بودند؟ با تهمت و افترا نمیشود هیچ جریانی را راهبری کرد و به جلو پیش برد اما بازبینی مجدد این دیدار شاید نمایی از کمکاری بعضی از بازیکنان را نشان دهد. بازیکنانی که در مقابل دروازه حریف توپ را به هر کجایی جز چارچوب میزدند، یا آرام میزدند یا آنقدر تعلل میکردند تا ضربهشان هرکجا برود جز درون دروازه رحمتی. با نوشتن و قضاوت ما مچ هیچکسی باز نمیشود وظیفه رسانه فقط هشدار است و حالا کمیته اخلاق و انضباطی فدراسیون موظفند تا جریان را موشکافی کنند. با احضار سرمربی سپاهان تا شفافتر حرف بزند و به عنوان مثال توضیح دهد چرا پریرای برزیلی که از قضا مهمترین مهاجمش بود را بعد از چند توپ خراب کردن متوالی به بیرون زمین آورد. استیماچ در حالت خشم و عصبانیت، سر نخ را داد و حالا شاید چندان راضی نباشد از این پس پرده گفتن اما حالا که گفته شده اگر فوتبال ما موضوع را جدی نگیرد شاید سالها بعد هزاران حرف و حدیث ایجاد شود و آن وقت دیگر جدا کردن ناب از ناخالصی کار هیچکس نیست. درست مثل همان بازی معروف استقلال، سایپا و کله پا کردن مرحوم حجازی که عاقبت مشخص نشد چه کسانی آن روز به بهای بیرون کردن او استقلال را فروختند. شاید هم هیچ توطئهای نبود اما وقتی حرفی به صورت نصفه و نیمه مطرح میشود آنوقت مخربتر از بمب است. برای خشکاندن فساد در فوتبال باید از همینجا شروع کرد، سرنخهایی که هست و اهالی فوتبال بیتفاوت از کنارش عبور میکنند.