محمد سررشتهداری: مدیر پیشین تیم امید در حالی از کیروش انتقاد میکند و همه را به نتایج ثبتشده این مربی در تاریخ با تیمملی کشورمان عودت میدهد که در کارنامه ثبتشده خودش شکست پشت شکست ثبت شده است.
روزی یکی از نویسندگان بزرگ عرصه ورزش در باب عدم صعود مستقیم تیم مایلیکهن به جامجهانی نوشت: هنرمندی میخواست تیمی را با این همه ستاره به شکست رهنمون کند و این هنرمند کسی نبود جز محمد مایلیکهن در سال ۱۹۹۷.
منتقد محترم همیشگی فوتبال ایران و مربیان خارجی و بویژه کیروش همچنان و پس از شکستهای زنجیرهای که آخرینش حذف تیم امید از المپیک بود ضمن متهم کردن کیروش به سناریونویسی به نکات جالبی اشاره دارد که در حقیقت نقض خود ایشان است.
سرمربی پیشین فوتبال ایران ضمن بازگویی انتقادهایش میگوید: «میشود مایلیکهن را پاک کرد و نتایج را از بین برد ولی نتایج در تاریخ ثبت شده است. در این ۵ سال جز اینکه تیمملی به جامجهانی رفته، چه نتایج دیگری گرفتهایم؟»
مایلیکهن را رجوع میدهیم به گفته خودش، آنجا که با انگشت اشاره ثبت شدن نتایج را تاکید دارد، پرسش ما از این منتقد این است: نتایج خود شما در تیمملی ایران، در تیم امید- دو مقطع- در سایپا، فولاد خوزستان، گهر دورود و پیکان تهران چه بوده است؟ آیا شما تیمملی ایران را به جامجهانی بردی و کیروش چنین نکرده است؟ آیا تیم امید را به المپیک رساندی و کیروش شکست خورده است؟ آیا چنین است؟ مگر تاریخ این موارد را ثبت نکرده است؟ مگر جز صعود کیروش به جامجهانی و عدم صعود مایلیکهن به جامجهانی چیزی ثبت شده است؟ مدیر پیشین تیم امید کشورمان درباره اینکه خیلیها بازی ایران مقابل آرژانتین در جام جهانی را بازی حماسی میدانند، گفت: «اگر میخواهیم بگوییم حماسی، بازی الجزایر مقابل آلمان حماسی بود. فوتبال مثل والیبال و بسکتبال نیست. در فوتبال تیمهای ضعیف میتوانند تیم قوی را شکست بدهند».
به اینجا که میرسیم باید سکوت کنیم آیا بازی ایران با استرالیا حماسه نبود؟ نبود چون مایلیکهن سرمربی آن تیم نبود و والدیر ویرا جانشینش شده بود؟ دیدار ایران با آمریکا چطور؟
اصالتا چه کسی متری دارد که حماسه را تعریف کند؟ بازی با آرژانتین ۹۰ دقیقه همه ایران را شگفت زده و مصمم و با اراده نگاه داشت و تحسینگو. آیا مردمی که این بازی را تحسین میکنند و مقاومت مردانه تیم ایران مقابل آرژانتینی که میرفت تا قهرمان دنیا شود را حماسه میدانند اشتباه میکنند؟ حماسه دقیقا چه معنایی دارد؟
کاش محمد مایلیکهن مترش برای اندازهگیری تواناییها و پیروزیها بودن و نبودن خودش در تیم نباشد که در آن صورت حرفهایش عمیقتر، دلنشینتر و صحیحتر خواهد بود. انصاف همیشه خوب است.