printlogo


کد خبر: 156184تاریخ: 1395/1/29 00:00
وقتی برانکو، مظلومی را مجبور به بستن چترش کرد
کلید پیروزی داربی

مهدی طاهرخانی: داربی برای پرسپولیس خیلی پیش‌تر از سوت محسن ترکی در شامگاه روز جمعه شروع شد. شاید زمان دقیقش همان لحظه‌ای بود که برانکو در اتاق کنفرانس خبری سازمان لیگ روبه‌روی خبرنگاران نشست و گفت: یا همه چیز یا هیچ. این مقدمه آغاز جنگ بود. نه شعار، نه حرفی برای تهییج خودی‌ها و نه گفته‌ای که فقط برای گفتن بیان شده باشد. این بدون شک، راست‌ترین حرفی بود که برانکو در تمام طول فصل به زبان آورد اما مظلومی آن را لاف پنداشت. شاید پرویز مظلومی مایل بود مساوی بگیرد تا اینکه ببازد اما برانکو از ته دل قمار کرده بود. بزرگ‌ترین نشانه‌اش هم بازی بعد از مدت‌ها با یک هافبک دفاعی بود. هافبکی که از قضا از مردان هجومی تیم او به شمار می‌رفت. کمال کامیابی‌نیا که در انزلی محروم شد همه تصور می‌کردند بدون فوت وقت برانکو، کفشگری را جانشینش می‌کند تا او و نورالهی کمربند میانی را محکم ببندند. اما وقتی کسی شعار یا همه چیز یا هیچ را سر می‌دهد باید نشانه‌هایش را هم  رو کند. از این رو نورالهی به جایگاه اصلی‌اش یعنی قلب زمین برگشت و  برانکو عوض استفاده از کفشگری از یک عنصر هجومی دیگر به نام علیپور استفاده کرد. این یعنی من آمده‌ام که یا ببرم یا ببازم.
اتفاقات بازی رفت هنوز مقابل چشمان برانکو بود. همان نبردی که پرسپولیس تا قبل از دریافت گل سعی می‌کرد تنها میدان‌داری کند و حملاتش نیز  بیشتر از استقلال باشد اما طی یک غافلگیری محض، گل نخست بازی را دریافت کرد و برای جبرانش تا مرز شکست پیش رفت. این بار برانکو نمی‌خواست گل نخست را بخورد و سپس دستور هجومی بودن را بدهد آن هم مقابل یک اتوبوس در هجده قدم حریف. اینگونه بود که پرسپولیس 5 دقیقه ابتدایی بازی را بسیار بهتر آغاز کرد و  برخلاف دیدار رفت نخستین موقعیت جدی‌اش درون دروازه رحمتی جا گرفت. این گل، کلید بازی بود. همان چیزی که برانکو برای رسیدن به آن قمار کرد و هجومی‌ترین ترکیب ممکن را از بین گزینه‌های موجود انتخاب و به میدان فرستاد.
اگر داربی هشتاد و دوم یکی از زیباترین، پرگل‌ترین و مهیج‌ترین بازی‌های همه طول تاریخ لقب گرفت تنها به این دلیل بود که از دقیقه 5 به بعد مظلومی همان گونه فکر کرد که برانکو از ثانیه صفر بازی. از این رو چتر دفاعی‌اش را بست و برای رسیدن به خواسته‌اش زیر باران تغییر رفت. اینک 85 دقیقه مانده بود و 2 مربی که شعارشان از ته دل یا همه چیز یا هیچ چیز بود.
خبری از درگیری‌های بی‌حاصل و تکراری سال‌های اخیر در میانه میدان نبود. هم پرسپولیس برای گارانتی بردش شدیدا به دنبال گل بود هم استقلال برای نباختن. این همان چیزی بود که داربی‌ها همیشه آن را کم داشتند. اما چرا پرسپولیس 4 گل زد و استقلال 2 گل؟ از لحاظ فنی و تئوری شاید هزار و یک برهان وجود داشته باشد اما دلیل اصلی این بود که پرسپولیس در کل فصل با تاکتیک هجومی و رو به جلو (دست کم تا لحظه رسیدن به گل نخست) بازی می‌کرد و استقلال به واسطه درخشش خیره‌کننده رحمتی همواره تلاش داشت با کمترین حمله به بیشترین امتیاز برسد.
 در بسیاری از بازی‌های این فصل استقلال حتی در خانه، نیروی کمتری را صرف حمله کرد و بیشتر سعی داشت با غافلگیری حریف به گل اول برسد و سپس مدیریت بازی به روش مظلومی. اینگونه بود که رحمتی در اکثر اوقات مرد شماره یک میدان لقب می‌گرفت. اما از دقیقه 5 به بعد دیگر مظلومی نمی‌توانست روی دکترین همیشگی‌اش اصرار کند. از این رو دستور بازی هجومی را داد و دیگر نگران دریافت گل نبود. شاید اگر برانکو مانند بسیاری از بازی‌های دیگر این فصل پس از گل نخست، تیمش را به عقب می‌کشید با توجه به دامنه حملات استقلال، آنها خیلی سریع به گل تساوی دست پیدا می‌کردند و آن وقت دوباره برانکو بود و افکار هجومی و مظلومی بود و مکر دفاع، ضدحمله و غافلگیری. اما حملات 2 تیم بین گل اول طارمی و گل دومش شهادت می‌دهد با وجود جلو کشیدن استقلال، پرسپولیس باز هم به روی فوتبال تهاجمی نخستش مومن ماند. اینچنین بود که گل دوم را زد و اگر سناریوی کابوس‌وار پنالتی‌ها برای ششمین بار در طول فصل دامنش را نمی‌گرفت شاید در دقیقه 40 بازی با پیش افتادن 3 برصفر، یک نتیجه بسیارعجیب‌تر حادث می‌شد.
با این وجود در نیمه دوم تفکرات هجومی در دو مربی تقریبا به همان اندازه دقیقه 5 بازی بود. قابل پیش‌بینی هم بود تیمی که در طول فصل و تا به اینجا اصرار به بازی هجومی‌تر و تماشاگر پسند‌تر دارد کار ساده‌تری را نسبت به حریف داشته باشد. استقلال تمرین این دقایق را نکرده بود. مطابق همیشه به دنبال کرنر و اصولا ضربات ایستگاهی بود که این بار بنگر و ماریچ آماده این حربه بودند و تقریبا همه توپ‌های خطرناک اول را زدند. نشان به این نشان که گل‌های استقلال یکی از روی اشتباه باور نکردنی و آماتور گونه سوشا حاصل شد و دیگری اشتباه محاسباتی محسن مسلمان برای زدن توپ که به اشتباه به ساق فخرالدینی زد (با این وجود در تصاویر تلویزیونی خطا چندان واضح نبود) و یک پنالتی به رقیب هدیه داد. این به آن معناست که استقلال روی تاکتیک تمرین شده مظلومی قادر به گلزنی نبود. هر ضربه ایستگاهی و هر کرنر تنها وقت را به نفع پرسپولیس هدر می‌داد که در طول بازی همواره از رقیبش پیش بود.
 رد پای این شکست سنگین را آبی‌ها باید در افکار غالبا تدافعی مظلومی جست‌وجو کنند. یک روزهایی جواب می‌دهد و می‌شود با کمترین حمله رقبا را شکست داد و روزهایی هم مثل این داربی خواهد شد که یک گل زودهنگام از سوی شاگردان برانکو آنها را مجبور می‌سازد نوعی بازی کنند که با آن تقریبا غریبه‌‌اند یا دست کم ستاره‌ای مثل رحمتی برای آن جلو ندارند. کلید پیروزی 4 گله برانکو همین بود و بس. قمار کرد، شهامت بیش از حد به خرج داد و به آنچه بر زبان آورد ایمان قلبی داشت. یا همه چیز یا هیچ چیز.اگر مظلومی هشدار سرمربی رقیب را جدی می‌گرفت و باور می‌کرد برانکو این بار تا دقیقه 4+90 منتظر گلزنی بنگستون با قوص بالای ران پا باقی نمی‌ماند و می‌خواهد این بار سریع‌تر از هر زمان دیگری به گل برسد، شاید او هم تغییر عقیده می‌داد و اینچنین در ابتدای بازی توپ و میدان را به حریفی نمی‌داد که برای گلزنی بهترین نفرات را در اختیار دارد.فرق استقلال و پرسپولس در جدول تنها 3 امتیاز ناچیز است اما شاخصه‌ای هست به نام کیفیت که می‌تواند تفاوت‌های بزرگ‌تری را در دل یک مسابقه رو در رو به رخ بکشد؛ این همان روزی بود که پرسپولیسی‌ها یک فصل تمام منتظرش بودند تا تفاوت اصلی را
نشان دهند.
 


Page Generated in 0/0182 sec