printlogo


کد خبر: 156205تاریخ: 1395/1/30 00:00
مروری بر دشمنی‌های رژیم سعودی و عبرتی برای دیپلماسی آینده
از تطمیع حکام تا تجهیز تروریست‌ها

هادی قائم‌مقامی: مواضع شفاف جمهوری اسلامی و سخنان حسن روحانی در اجلاس سازمان همکاری اسلامی در استانبول، دوباره تکرار شد اما از آنجا که بیشتر حکام عرب در نشست جده ادعاهایی واهی را علیه ایران مطرح کرده بودند، در غیاب ایران بندهای ضدایرانی مضحکی در بیانیه سازمان همکاری‌ اسلامی وارد کرده و علیه ایران به تصویب رساندند. «حسن روحانی» و «محمدجواد ظریف» اما در اختتامیه این اجلاس و در واکنش به بندهای ضدایرانی شرکت نکردند و بیانیه به خاطر اجماع برخی کشورها در انتقاد از بندهای ضدایرانی قرائت نشد. نشست استانبول و بیانیه پایانی که به عنوان سند اصلی اجلاس مصوب می‌شود، بیش از 200 بند دارد و یک بیانیه خاص برای فلسطین است. براساس آنچه معاون وزیر امور خارجه مطرح کرده است، این بیانیه با فشار عربستان و با حاشیه‌هایی خاص تنظیم شد. عراقچی درباره محتوای بیانیه گفت: «این بیانیه 200 بندی اینگونه نیست که در ظرف یکی، دو روز اخیر تهیه شده باشد. حدود 2 ماه پیش در جده که اجلاس کارشناسی برگزار شد، متن اولیه سند را آماده کردند که در آن اجلاس دولت عربستان به هیأت جمهوری اسلامی ایران ویزا نداد و ما موفق به شرکت در آنجا نشدیم. یکسری اسناد را آنجا در غیاب کارشناسان ما تهیه کردند و در جلسه کارشناسی استانبول آوردند. این بیانیه 200 بندی البته عمدتا به مسائل عمومی جهان اسلام می‌پردازد. با تلاشی که دولت عربستان صورت داد 4 بند ضدایرانی نیز در بیانیه وارد شده که این 4 بند در حقیقت در همان اجلاس جده تهیه و در غیاب ما وارد بیانیه شد... پاراگراف دیگری علیه حزب‌الله تنظیم شد و در اجلاس اخیر به تصویب رسید».
زهر شاه بیمار در اجلاس استانبول
اگرچه سیاست‌های خصمانه رژیم سعودی نسبت به ایران، همواره و به انحای مختلف در فضای بین‌الملل ظهور و بروز داشته است، اما اقدام اخیر، از بی‌سابقه‌ترین تحرکات ضدایرانی در میان کشورهای اسلامی است که به صورت بیانیه‌ در سازمان همکاری‌ اسلامی علیه ایران به تصویب رسیده است و اتهامات واهی  را متوجه جمهوری اسلامی می‌کند. مقامات ایران اما اعلام کردند سازمان همکاری اسلامی از مواضعی که علیه ایران و حزب‌الله گرفته پشیمان می‌شود. عراقچی پیش از تصویب این بیانیه گفته بود: «واقعا فضای عمومی سازمان همکاری اسلامی در شرایط فعلی نشانگر همکاری بین کشورهای اسلامی و وحدت بین جهان اسلام نیست. متاسفانه این سازمان چه الان و چه در گذشته همواره از این ضعف ساختاری و تشکیلاتی رنج برده و هیچ‌گاه نتوانسته کشورهای عضو خود را به یک وحدت ساختاری برساند و هیچ‌گاه نتوانسته نسبت به مسائل داخلی جهان اسلام موضعی بی‌طرفانه بگیرد و در جهت حل و فصل واقعی آنها تلاش کند. نمونه آن را در زمان جنگ ایران و عراق شاهد بودیم که با تلاش معدودی از کشورهای عضو، سازمان همواره مواضع یکجانبه‌ای را در حمایت از عراق داشت. در جنگ عراق و کویت برعکس آن شد. در شرایط فعلی هم تقریبا به همان شکل است. به حافظه‌ام که رجوع می‌کنم 3-2 مورد بیشتر نیست که این سازمان آن هم در مقابله با خطرات و تهدیدات خارجی توانسته باشد موضع متحدی را اتخاذ کند و آن هم عمدتا به تلاش جمهوری اسلامی بوده که نمونه آن موضوع بوسنی و ‌بحث سلمان رشدی است که سازمان مواضع خوبی داشت. ولی واقعا زمانی که به مسائل داخلی جهان اسلام می‌رسد، به خاطر تسلط چند کشوری که با استفاده از منابع مادی، تهدیدات و تطمیع‌هایی انجام می‌دهند، سعی می‌کنند منافع خودشان را به اسم سازمان و در قالب سازمان به پیش ببرند و این متاسفانه جو فعلی سازمان همکاری اسلامی هم هست».
خرید سران و حکام برخی کشورهای اسلامی
عراقچی با طرح منابع مادی و تطمیع برخی سران و حکام کشورهای اسلامی توسط برخی کشورها، تلاش‌های عربستان برای فشار بیشتر به ایران را مورد اشاره قرار می‌دهد. عربستان بیشتر بندهای ضدایرانی را پیش‌تر در شورای همکاری خلیج‌فارس با سران عرب منطقه هماهنگ کرده بود. آنجا که حتی اظهاراتی علیه سیستم دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی بیان شد. در تازه‌ترین گزارشی که پیرامون «خرید حکام کشورهای اسلامی توسط عربستان» منتشر شده دلایل و اسناد متعددی ارائه شده است. از فروش جزایر مصری در ازای دلار به رژیم آل‌سعود تا تجهیز تروریست‌ها در خاک پاکستان، خریدن نخست‌وزیر مالزی و حاکم جزیره بحرین، نمونه‌هایی است که همین اخیرا مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته‌ است. عربستان در یک سال گذشته
2 ائتلاف یکی در یمن و یکی را اصطلاحا و در ظاهر برای مبارزه با تروریسم به راه انداخت که در هر دو، کشورهای زیادی حضور داشتند و این نکته‌ای بود که موجب تعجب مطلعان سیاسی شده بود چرا که برخی کشورهای شرکت‌کننده در این ائتلاف پیش از این سوابق سیاسی و بین‌المللی متفاوتی داشتند. خرید و تطمیع حکام کشورهای اسلامی تا آنجا پیش رفت که حتی پس از فاجعه منا و قتل‌عام حاجیان از کشورهای مختلف، تنها ایران بود که به قتل‌عام حجاج خود واکنش نشان داد. بسیاری از کشورها حتی بازگشت پیکرهای قربانیان و هموطنان خود را مطالبه نکردند.
در یکی، دو سال گذشته اسناد فراوانی از رشوه و کمک‌های مالی عربستان به برخی کشورهای اسلامی منتشر شده که هیچ یک از طرفین آن را تکذیب نکردند و فقط مقامات ریاض در توجیه آنها اظهاراتی را بیان کردند. به عنوان مثال بعد از آنکه پرداخت چندصد میلیون دلار به نخست‌وزیر مالزی از سوی عربستان سر و صدای زیادی به پا کرد، عربستان در این رابطه توضیحاتی ارائه کرد. در همین رابطه عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان، در گفت‌وگو با روزنامه‌نگاران مالزیایی گفت مبلغ ۶۸۱ میلیون دلار که دولت سعودی به نجیب رزاق، نخست‌وزیر مالزی پرداخته «هدیه محض» بوده و در مقابل آن، توقعی هم نمی‌رفته است.
تجهیز تروریست‌ها در شرق
عربستان اما در یک سال گذشته، از ماجرای تجاوز به 2 نوجوان ایرانی در فرودگاه جده تا فاجعه منا و اعدام آیت‌الله شهید شیخ «نمر باقرالنمر» و اکنون تصویب بیانیه‌ای علیه جمهوری اسلامی خصومت ذاتی خود را با جمهوری اسلامی به اثبات رسانده است؛ خصومتی که دستگاه دیپلماسی- که در نشست استانبول مواضع مناسبی اتخاذ کرد- حالا گویا متوجه آن شده است و از آن به عنوان عبرتی برای اتخاذ دیپلماسی فعال استفاده خواهد کرد. اخیرا نیز ولیعهد سابق عربستان اذعان کرده است این کشور در راستای منافع خود اقدام به تجهیز و تسلیح تروریست‌ها و اشرار در [استان]سیستان‌ و بلوچستان [ایران] کرده است. «مقرن بن‌عبدالعزیز» ولیعهد سابق عربستان اذعان کرد این کشور به خاطر هراسی که از ایران دارد، اقدام به تسلیح تروریست‌ها در استان سیستان‌ و بلوچستان کرده است. براساس گزارش روزنامه «الان» کویت، در خلال عیادت از شاهزاده عربستانی «عبدالرحمن بن عبدالعزیز آل‌سعود» در بیمارستان تخصصی «ملک فیصل» در ریاض، «ترکی بن ناصر بن عبدالعزیز» دیگر شاهزاده عربستانی اعلام کرد «مقرن بن‌عبدالعزیز» از تجهیز و تسلیح گروه‌های مخالف در ایران توسط عربستان به علت منافع ریاض نگران است و این‌طور تصریح کرده است که عربستان با هواپیماهای باربری نظامی از نوع «C130» در 5 پرواز مخفیانه به فرودگاه «دالبندین» در ولایت بلوچستان پاکستان [هم‌مرز با ایران]، حجم بسیار زیادی اسلحه برای گروه‌های معارض ایرانی فرستاده است. اهوازی‌ها (معارضان موجود در اهواز) نیز در عملیاتی مشابه از طریق کویت تجهیز نظامی شدند و مقرن از پیامدهای برعکس این اقدامات علیه عربستان نگران است.
حمله به یمن
در این میان اتفاقات سال 94 نشان داد روابط ایران و آل‌سعود بشدت پیچیده‌تر از گذشته خواهد بود. سیاست‌های خصمانه آل‌سعود علیه جریان مقاومت که سال گذشته به اوج ظهور و بروز خود رسید، یکی از مسائل تنش‌زا میان ایران و آل‌سعود بود. البته در ابتدای سال گذشته و دقیقا در ایام نوروز حمله وحشیانه عربستان به یمن، مورد انتقاد جمهوری اسلامی قرار گرفت. اما ادامه این حملات که تاکنون نیز ادامه دارد، شرایط را متفاوت از قبل کرده بود. حکام جدید و جوان عربستان- که فاقد عقلانیت در اداره کشور هستند- بشدت از سوی جمهوری اسلامی مورد انتقاد قرار گرفته و تهران، حملات این رژیم را محکوم کرد.
اگرچه دستگاه دیپلماسی صرفا با محکوم کردن وقایع یمن و نداشتن راهبردی فعال در دیپلماسی نتوانست کمک چندانی به مساله یمن داشته باشد، اما رهبر معظم انقلاب از همان آغاز با محکوم کردن تجاوز عربستان به خاک یمن به سعودی‌ها درباره عواقب این کار هشدار دادند.
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در سخنرانی تاریخی 20 فروردین، گفتند: «سعودی‌ها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البته خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام می‌دهد، عیناً همان کاری است که صهیونیست‌ها در غزه انجام دادند. 2 جنبه دارد: یکی اینکه جنایت است، نسل‌کشی است، قابل تعقیب بین‌المللی است، بچه‌ها را می‌کشند، خانه‌ها را خراب می‌کنند، زیربناها را نابود می‌کنند، ثروت‌های ملی را در یک کشور از بین می‌برند؛ خب! این یک جنایت بزرگ است؛ این یک طرف قضیه است؛ طرف دیگر قضیه این است که سعودی‌ها در این مساله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و به‌هیچ‌وجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که توانایی‌های نظامی صهیونیست‌ها چندین برابر توانایی نظامی این سعودی‌های کذا و کذا [است]؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزه‌ یک وجبی بود. اینجا طرف مقابل یک کشور است، یک کشور ده‌ها میلیونی؛ یک ملت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز شوند؛ البته اگر آنها هم پیروز می‌شدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودی‌ها اختلافات متعددی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ اما این را همیشه می‌گفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان می‌دهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی‌تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه‌ توحش را غلبه می‌دهند بر جنبه‌ متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار می‌دهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن می‌کنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست. آمریکا هم البته از آنها دفاع می‌کند، حمایت می‌کند؛ طبیعت آمریکا این است، در همه‌ قضایا طرف ظالم را می‌گیرد؛ طرف آن چهره‌ بد را می‌گیرد، به جای اینکه طرف مظلوم را بگیرد؛ این طبیعت آنهاست، اینجا هم همانجور دارند عمل می‌کنند؛ ولیکن ضربه خواهند خورد، شکست خواهند خورد». در ادامه، رفتار سعودی‌ها در قبال کمک‌های بشردوستانه جمهوری اسلامی به یمن نیز قابل تامل بود، تا جایی که بارها با حمله و دست‌اندازی به هواپیماهای ایرانی و کشتی حامل مواد غذایی و دارویی تلاش کردند اجازه ندهند تا کمک‌های ایران به یمن برسد. حملات سعودی‌ها به یمن هنوز ادامه دارد و رفتار آل‌سعود در قبال سیاست‌های صلح‌جویانه ایران در منطقه نیز روند مناسبی به خود نگرفته است.  تا جایی که با فشار این رژیم، حزب‌الله لبنان به عنوان گروهی تروریستی معرفی شده است! و این در حالی است که هر روز اخبار تازه‌ای از کمک‌های آل‌سعود به داعش منتشر می‌شود.
تجاوز به 2 نوجوان در جده
رسانه‌ای شدن موضوع تجاوز به 2 نوجوان ایرانی در فرودگاه جده، در همان روزهای آغازین سال، خشم عمومی نسبت به رژیم آل‌سعود را بشدت گسترش داد، تا جایی که از علما و مراجع تا توده‌های مردم به این موضوع واکنش‌های جدی نشان دادند. حتی پس از انتقادات و اعتراضات گسترده به این موضوع از واکنش تند مراجع تقلید و نامه‌ها و بیانیه‌ها خطاب به سازمان حج و زیارت و وزارت امور خارجه تا تجمع مردم در مقابل سفارت عربستان و کنسولگری این کشور در مشهد و فراگیر شدن کمپین «احترام به پاسپورت ایرانی» بسیاری از مردم به صورت شخصی فیش حج خود را در مسیر عام‌المنفعه خرج کردند.
در این مساله نیز انفعال دستگاه دیپلماسی قابل تامل بود تا جایی که تلاش معاون وزیر امور خارجه برای رفع اتهام از دولت سعودی در ماجرای تجاوز به 2 نوجوان ایرانی با بیان برخی نقل‌قول‎ها از مقامات سعودی، مورد انتقاد نمایندگان مجلس نیز قرار گرفت. مردم اما طی 10 روز متوالی با واکنش‌هایی جدی خشم خود را نشان داده و خواستار اخراج سفیر سعودی شدند.
آیت‌الله‌العظمی مکارم‌شیرازی با اشاره به اینکه از مسؤولان دولت‌مان نیز می‌پرسم آیا نیاز است به عمره مستحب برویم، گفت: «آیا لازم است هر توهینی را بشنویم تا به یک امر مستحب عمل کنیم؟ مایل نبودم این حادثه رسانه‌ای شود اما حال که رسانه‌ای شده است باید درباره آن صحبت کنم و سوالی که از مسؤولان دارم این است: آیا عمره که واجب نیست را باید برویم و زیر بار هر خفتی برویم؟»
آیت‌الله‌العظمی نوری‌‌همدانی یکی دیگر از مراجع تقلید نیز در آن ایام گفته بود: «تجاوز به 2 نوجوان در عربستان نباید در سکوت باشد و نباید به سادگی از این مساله گذشت و از همین رو مسؤولان باید به این امر توجه نشان دهند».
نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در نامه‌هایی به رئیس‌جمهور از موضع ضعیف دولت انتقاد کردند. در بخشی از یکی از نامه‌های تعداد زیادی از نمایندگان آمده بود: «در هفته‌های گذشته 2 نفر از نوجوانان زائر ایرانی مورد آزار و اذیت پلیس فرودگاه جده قرار گرفته‌اند که موجب خدشه‌دار شدن احساسات و غیرت ملت ایران شد. از شما به عنوان شخص رئیس‌جمهور و رئیس شورایعالی امنیت ملی خواستاریم ضمن اعتراض به دولت عربستان به خاطر این اقدام، نسبت به مجازات عاملان آن اقدام کرده و موضوع را مورد پیگیری جدی قرار دهید».
دانشجویان نیز مواضع مطالبه‌گرانه خود از دولت را در نامه‌ها و بیانیه‌ها نشان دادند و به رئیس‌جمهور نوشتند:  «اولاً مسؤولان سازمان حج و زیارت در اقدامی فوری و تا معلوم شدن نتیجه تحقیقات و پیگیری‌ها، اعزام زائر به عربستان را متوقف و ثانیاً؛ وزارت امور خارجه کشورمان چنانچه صحت موضوع - که امکانپذیر است- آشکار شد تا اعدام ماموران خاطی سعودی و عذرخواهی رسمی حکومت سعودی از ملت ایران، موضوع را رها نکنند».
در این میان مواضع رسانه‌ها و شخصیت‌های اصلاح‌طلب قابل تامل بود؛ به نحوی که یکی از اصلاح‌طلبان در روزنامه «آفتاب یزد» نوشت: «روابط ایران و عربستان در وهله کنونی بشدت حساس است پس شایسته است از هر عامل تنش‌زای جدید فاصله گرفته و سعی شود تنش‌ها تشدید نشود... شاید به صلاح کشور نباشد که در شرایط جدید یک تقابل و تخاصم جدید به روابط ایران و عربستان اضافه شود به همین دلیل در بحث حج نباید وارد موردی شویم که در آن تنش وجود دارد و اگر موضوع تحریم حج به عنوان یک راه مقابله با عربستان تصور شود، تصور درستی نیست چرا که پول مصرفی مردم ایران در عربستان، در مقابل سایر درآمدهای این کشور بسیار ناچیز است بنابراین ضربه‌ای برای اقتصاد عربستان نخواهد بود».
در ادامه اما، خشم بی‌پایان مردم باعث شد سفر عمره از سوی دولت به طور رسمی متوقف شود.
فاجعه منا
اما یکی از تلخ‌ترین وقایع فی‌مابین روابط ایران و عربستان، فاجعه قربانی شدن 500 حاجی ایرانی در منا بود. بی‌کفایتی و به روایت برخی، رفتار عامدانه سعودی‌ها در کشتار حجاج ایرانی با واکنش‌های فراوانی در داخل همراه بود که از دستگاه دیپلماسی و حسن روحانی که آن روزها در سفر نیویورک بود، انتقاد می‌کردند.
حادثه منا که یکی از تلخ‌ترین وقایع سالیان اخیر برای مردم ایران بود، نشان داد دولت عملا در قبال بی‌حرمتی به پاسپورت ایرانی هیچ تلاشی نکرده است. پس از فاجعه غمبار منا و در حالی که بسیاری از ایرانیان، سوگوار این واقعه بودند دولت نتوانست در صحنه دیپلماسی رفتار قابل قبولی از خود نشان دهد. در ادامه نیز موضع قاطع رهبر حکیم انقلاب بود که موجب شد سعودی‌ها مجبور به عذرخواهی و بازگرداندن سریع قربانیان ایرانی این فاجعه به وطن شوند. در حالی که افکار عمومی، مردم و خانواده‌های جان‌باختگان انتظار داشتند حسن روحانی در نخستین ساعات شنیدن خبر فاجعه منا، از نیویورک به تهران بازگردد، وی این کار را نکرد و دید و بازدید‌هایش در نیویورک را تمام و کمال انجام داد. دیپلماسی ضعیف دولت مدعی تعامل‌گرایی کار را به جایی رساند که محمدجواد ظریف در سازمان ملل پیش پای امیر کویت به حالتی منفعلانه بنشیند و از او بخواهد برای دیدار با وزیر خارجه سعودی که به ایران هتاکی‌های گسترده‌ای داشته است پادرمیانی کند. دیپلماسی ضعیف وزارت امور خارجه دولت حسن روحانی با انتقاد شخصیت‌های کشوری و لشکری و مراجع نیز همراه بود. تنها در یکی از واکنش‌ها به این دیپلماسی ضعیف، آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی از دولت گله کرد و گفت: «به نظر من اینجا باید گله درست و حسابی از دولت کرد. برخوردی که متاسفانه دولت ما دارد با این جریان می‌کند بسیار برخورد نامناسبی است. کشوری که ۵۰۰ نفر از افرادش اینجوری تلف شدند و با این جنایت از بین رفتند خیلی بیش از این نیاز دارد به برخورد با این قضیه. نباید رها شود این قضیه. نباید در حد این بحث‌های معمولی انجام گیرد. این یک جنایت است. یک دشمنی است؛ یک تعدی و تجاوز است و غیر از آن هتاکی‌ها و بی‌اعتنایی‌ها است. معنا ندارد ۵۰۰ نفر از حجاج کشته شوند و از بین بروند برخوردها در حد مسائل دیپلماتیک معمولی باشد... درد بزرگی است واقعا. باید تشخیص بدهیم تا کی می‌خواهیم در این مسائل سیاسی خودمان را گول بزنیم».
همه اینها در حالی بود که وزیر خارجه گستاخ سعودی مدام به ایرانیان توهین می‌کرد. در همان ایام عادل الجبیر در واشنگتن  در سخنانی در نشست خبری با جان کری ضمن ادعای مداخله ایران در تحولات منطقه گفته بود: ایران نقش منفی در یمن داشته و از نظر مالی، تسلیحاتی و ایدئولوژیک از حوثی‌ها حمایت کرده است. ایران برای ارسال تسلیحات به یمن تلاش کرد، اما ما توانستیم مانع فرود هواپیمای ایرانی در یمن شویم. ایران همچنین کشتی‌های حامل سلاح را برای حوثی‌ها ارسال کرده بود. ما بشدت نگران اقدامات ایران در منطقه هستیم. ما در کمپ‌دیوید با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس درباره اقدامات ایران در نقض قطعنامه‌های شورای امنیت و تدابیری که باید در این‌ باره اتخاذ شود، گفت‌وگو خواهیم کرد.
در این میان ادعای قابل تامل رسانه‌های دولتی درباره نیمه‌کاره گذاشتن سفر نیویورک از سوی روحانی قابل تامل بود.  اما آیا واقعا روحانی سفر را نیمه‌کاره رها کرده بود. البته قبل از سفر روحانی، خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) از ۵ روزه بودن سفر رئیس‌جمهور خبر داده بود و با این اوصاف، به نظر می‌رسد عملا بعد از سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل، بازگشت وی از آمریکا مصادف با همان روز پنجم سفرش خواهد شد و این به معنای آن است که عملا بازگشت رئیس‌جمهور براساس برنامه قبلی بوده و هیچ ارتباطی با حادثه منا نداشت.
اتفاقا سیدعزت‌الله ضرغامی در یادداشتی کوتاه با عنوان«رئیس‌جمهور بازمی‌گردد... هورا!» به این ادعا کنایه زده و نوشته بود: «خبرگزاری‌های دولتی اعلام کردند آقای رئیس‌جمهور بعد از نطق امشب، سفر را نیمه‌تمام گذاشته! و برای شرکت در تشییع پیکر شهدای فاجعه‌ منا، به ایران بازمی‌گردد. هوووورا به این تصمیم ملی!... بدون تردید بخشی از مفقودان، جزو شهدای این حادثه هستند و باید مراقب بود تا کارگزاران سعودی، آنان را در گورهای دسته‌جمعی دفن نکنند!...» در حالی که افکار عمومی بشدت خواستار قاطع‌ترین برخورد رئیس‌جمهور محترم، در مهم‌ترین تریبون جهانی بود، نمی‌دانیم چرا چنین اتفاقی نمی‌افتد... از آقای روحانی بعید بود که با توجه به تجربه‌ دیپلماتیک‌شان، ندانند که ابعاد حادثه در حدی است که باید در همان ساعات اولیه نیویورک را ترک می‌کردند تا مجبور به لبخندهای مکرر سیاسی در دیدارهای نه چندان مهم نباشند.
حادثه غمبار منا اتفاق افتاد و تا امروز نیز خبری از پیگیری حقوقی و شکایت رسمی دولت ایران در ماجرای کشتار حاجیان ایرانی اطلاع‌رسانی نشده است. اعدام روحانی برجسته شیعی آیت‌الله نمر باقرالنمر، یکی دیگر از رخدادهای تلخی بود که با واکنش و خشم مردم در داخل همراه شد؛ خشمی که در همه این یک سال به هیچ وجه از سوی دولت نمایندگی نشده بود. این خشم باعث تسخیر غیرقانونی سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این رژیم در مشهد شد. در این میان باز هم ضعف دستگاه دیپلماسی بود که نتوانسته بود انتظارات مردم را برآورده کند تا جایی که این اتفاق افتاد. خشم فروخورده مردم که پس از تعرض به 2 نوجوان ایرانی در فرودگاه جده و قربانی ‌شدن 500 حاجی ایرانی در فاجعه منا تا توهین‌ وزیر خارجه گستاخ این کشور پاسخ مناسبی از دولت نگرفته بود، طبیعی به نظر می‌رسید که فارغ از واکنش‌های غیرقانونی و هزینه‌زای عده‌ای [مانند ورود به سفارت سعودی]، نفرت از آل‌سعود را بیشتر از گذشته کند.


Page Generated in 0/0068 sec