ناصر مؤمنیان: شاید بارها کلمه «اقتصاد مقاومتی» را از زبان امام خامنهای و مسؤولان مختلف شنیدهایم. روشنی و اهمیت مساله اقتصادی کشور بر هیچکس پوشیده نیست، سال ۱۳۹۰ شعار سال از سوی رهبر معظم انقلاب با توجه به راهبردهای ایشان نسبت به آینده انقلاب اسلامی، «جهاد اقتصادی» نام گرفت و در همهمه تحریمها و اوج تهدیدات دشمنان جمهوری اسلامی، معظمله نامگذاری سال به نام «جهاد اقتصادی» را اساسیترین مساله روز کشور دانستند. در سال 91 رهبر انقلاب پیش از نامگذاری سال به اهمیت تولید داخلی و رونق بخشیدن به آن و حمایت از کار و سرمایههای ملی و ایرانی اشاره کردند و شعار سال را «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام نهادند. نامگذاری سال 92 بهعنوان «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» جدای از اهمیت انتخابات آن سال، نشاندهنده اهمیت اقتصاد کشور است که باید مورد توجه ویژه مسؤولان قرار گیرد. سال 93 به شعار «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» مزین شد، مدیریتی همگانی و حضور آحاد مردم در صحنه در جهت تحقق اقتصاد و نامگذاری سال 94 به عنوان «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نشان میدهد مردم و مسؤولان در جهت رونق بخشیدن و توسعه اقتصادی کشور باید همدل و همزبان شوند. اما مساله مهمتر و راهبردیتر نامگذاری شعار سال 95 بهعنوان «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» یعنی اقتصاد مقاومتی در شعار خلاصه نشود و بتوان با برنامهریزی صحیح و مدیریت قوی در سطح کلان آن را محقق کرد! اقتصاد مقاومتی یا همان مقاومت اقتصادی یعنی افزایش نیروی اقتصادی کشور در برابر هجمهها و یاوهگوییهای دشمنان نظام جمهوری اسلامی!
تحقق اقتصاد مقاومتی به نحوی میتواند به جامعه کمک کند که استحکام کافی را در برابر سختیها و مشکلات کشور داشته باشیم. اقتصاد مقاومتی یا همان مقاومت اقتصادی یعنی حل مشکل آب و نان خوردنمان را به دیگران وابسته ندانیم یا به نحوی دیگر اقتصاد مقاومتی یعنی نوجوان و جوان به بلوغ اقتصادی برسد و سرمایههای خود را وابسته به پدر نداند! البته که هیچگاه آمریکا و سایر ابرقدرتهای جهان حکم پدر را برایمان نداشته و نخواهند داشت. تنها راهحل تحقق شعار اقتصاد مقاومتی مشورت و همدلی و همزبانی است، اختصاص نام و شعار هر سال تنها مختص آن سال نبوده و نیست و موفقیت در هر سال در گرو عمل کردن به شعار آن سال در کنار شعار سالیان گذشته است.
هدف امام خامنهای از نامگذاری شعار هر سال ایجاد گفتمانی میان دولت و ملت و ریلگذاری اهداف کلان کشور است. در جهت عدم تحقق اقتصاد مقاومتی چندین مانع وجود دارد که باید برطرف شود و در این یادداشت نیز به برخی از آنها اشاره کوتاهی خواهیم داشت.
۱- واردات بیرویه: مسؤولان باید توجه داشته باشند با ورود کالاهای خارجی به کشور، اقتصاد داخلی صدمه نبیند و کارخانهها بتوانند به روند تولید ادامه دهند.
۲- جلوگیری از صادرات: ضمن تاکید بر لزوم تقویم روابط بینالمللی باید توجه داشت رفتوآمدها به کشور ایران یا رفتوآمد هیأت محترم دولت به کشورهای دیگر تنها منشأ خیر و برکات برای آن کشورها و خرید محصولات آنان و واردات کالاهای آنان به کشور نباشد.
۳- بیتوجهی به توان و ظرفیت داخلی: توجه به بازوان جوانان ایرانی و تکیه کردن و اعتماد به آنان میتواند موفقیتهای چشمگیری را همچون عرصه ساخت موشک و ماهوارهها رقم بزند.
۴- عدم فرهنگ کار و تلاش: متأسفانه یا خوشبختانه فراگیری مدرک تحصیلی منجر به افزایش روحیه اعتماد به نفس و افزایش مد و کلاس شده است، در سالهای گذشته به یاد دارم که یکی از مسؤولان محترم استانی در یکی از جلسات گفت: اگر ما برای هرکسی که مدرک لیسانس و فوقلیسانس دارد یک میز بسازیم، چوب کم میآوریم.
و این نکته را باید یادآور شوم که تلاش باید جایگزین فرهنگ اداری زیستن و دنبال پست و صندلی بودن شود.
۵- نداشتن برنامهریزی صحیح در راه اقتصاد کشور و استفاده بیرویه از منابع: ریختوپاشهای فراوان در جلسات متعدد و هزینههای کلان و سنگین رفتوآمد برخی مسؤولان در سفرهای تفریحی و...
۶- غریبه دانستن نیروهای داخلی در مشورت و هماندیشی: برخی اوقات منتقدان نکات خوبی را مطرح میکنند که از چشمان مسؤولان پنهان میماند، از آنجا که ما همه انتقادات را در جهت تخریب جایگاه خود میدانیم، فضای نقد و بررسی کارشناسی را از بین میبریم.
امید است با مشورت و همدلی و همزبانی و جهاد در راه اقتصاد مقاومتی همراه با اقدام و عمل در راه توسعه و رونق بخشیدن به این شعار بکوشیم.