روزهای پایانی پیام در صبا
صادقیان طاقت دایی را هم تمام کرد
سرانجام حواشی صادقیان موجب شد علی دایی از او قطع امید کند. بازیهای ضعیف صادقیان و بعضی از حواشیاش موجب شده علی دایی دیگر به او میدان ندهد. وقتی برانکو ایوانکوویچ، سرمربی پرسپولیس شد از همان ابتدا پیام صادقیان را به نیمکت تبعید کرد و اعلام داشت او به اندازه کافی در میانه میدان جنگنده نیست. وقتی فصل به پایان رسید برانکو او را در لیست فروش قرار داد و در این بین بعضی از رسانهها از سرمربی کروات قرمزها خرده گرفتند که بیجهت یک جوان آیندهدار را از پرسپولیس دور کرده است. پیام به نفت تهران رفت و علی منصوریان قول داد چند ماه دیگر او را ملیپوش میکند و پیام آماده بازگشت به پرسپولیس میشود. اگرچه در نیمفصل نخست پیام تقریبا بازیکن بیحاشیهای بود اما به اندازه رقم قراردادش نتوانست موثر واقع شود از این رو وقتی پیشنهاد صبا و دایی رسید نفتیها او را به راحتی به تیم شهر قم دادند. انتقالی که موجب خشم صادقیان شد و او در چند مصاحبه علیه نفت و منصوریان حرف زد اما مجبور به تکذیب خیلی از آنها شد. اما نزدیکان صادقیان گواهی میدهند او انتظار داشت همانطور که منصوریان از بیرانوند حمایت کرد و اجازه نداد او از تیم جدا شود از او هم باید حمایت میکرد؛ کاری که منصوریان انجام نداد. با این وجود صادقیان عنوان کرده بود میخواهد در صبا احیا شود. حرفی که فقط حرف باقی ماند و نهتنها هیچ صعودی در صبا نداشت که حالا جایی در لیست 18 نفره تیم دایی هم ندارد. رفتارهای خاص صادقیان در تمرین و مسائل بیرون زمینش موجب شد دایی چند بار به وی تذکر بدهد اما اینها هیچکدام موثر واقع نشد تا دست آخر علی دایی مجبور شود که صادقیان را از لیست
18 نفره تیمش خط بزند. اگرچه پیام مدعی شده مصدوم است اما بیاعتناییهای دایی در تمرین صبا گواهی میدهد سرمربی این تیم قید این بازیکن جنجالی را زده است و به احتمال بسیار زیاد او در پایان فصل باید تیم دیگری را برای خودش پیدا کند. بازیکنی که امید میرفت تبدیل به جوان اول فوتبال ما شود و سالیان سال برای تیمملی بازی کند بعد از یک فصل درخشان حالا کارش به جایی رسیده است که حتی صبای قم هم او را نمیخواهد. اینک مشخص شده برانکو به چه دلیل قید این بازیکن با استعداد را زد و ترجیح داد تیمی بسازد بدون بازیکن بیانضباط.
نقش افشارزاده
در این روزهای استقلال
این روزها نوک تیز انتقادها علیه پرویز مظلومی است که بد کوچ کرد، بد بازیکنانش را چید و بد مقابل پرسپولیس قرار گرفت. اما در واقع امروز بد بودن پرویز مظلومی سپری تدافعی و تمامقد شده مقابل بهرام افشارزاده، سرپرست باشگاه استقلال که البته بسیار بیشتر از استقلال در وزارت ورزش زمان سپری میکند. حرمت موی سپید و زحماتی که این مدیر برای ورزش ایران کشیده موجب شده بسیاری از منتقدان و پیشکسوتها افشارزاده را در پیلهای خاص نگه دارند اما واقعیت کارنامه افشارزاده در استقلال بار سنگین شکست را از روی دوش مظلومی برمیدارد. افشارزاده 2 فصل است به استقلال آمده و تیمی را تحویل گرفت که تا روز آخر مدعی قهرمانی بود و به 4 تیم برتر آسیا هم رسیده بود. ماحصل این
2 فصل تا امروز این بوده است: 3 شکست در داربی، یک تساوی و البته بدون جام. اگر و تنها اگر استقلال روی ریل پیشرفت قرار داشت و این پیشرفت را مثل پرسپولیس میتوانستید احساس کنید این کارنامه قابل کتمان بود اما استقلال دور خود میچرخد و مسیر هم درست جلو نمیرود. در واقع حتی برنامه بلندمدتی هم در این باشگاه دیده نمیشود از جوانگرایی ویژه گرفته تا برنامهای مدون مثلا برای تاسیس بانک یا سیمکارت آبی و مواردی که پیش از این در برنامه کاری استقلال قرار داشت. این باشگاه مدتهاست حتی مدیر آکادمی ندارد و اینها رخ نداده جز با کمبود وقت افشارزاده در استقلال. عدم حضور افشارزاده در جلسات و عدم تصمیمسازی با اتکا به تجربه این مدیر موجب شد مدیرانی تصمیمساز باشگاه 2 ستاره استقلال شوند که تاکنون تیم محلی هم نداشتهاند و در نهایت اینکه مدیران با تجربهتری مثل نظریجویباری و البته بهرام امیری را هم حذف کردند تا کار دست اسپانسر و مدیران رده میانی بیفتد که ماحصل آن رقم خوردن 3 شکست در داربی با امیر قلعهنویی و پرویز مظلومی باشد و بیجام بودن و حتی بیبرنامه بودن. بهرام افشارزاده را امیررضا خادم مدیر استقلال کرد و پس از آن گودرزی با وجود مدیریت افشارزاده در استقلال ایشان را سرپرست حوزه وزارت ورزش کرد و به این ترتیب اتفاقی برای استقلال رخ داد که اکنون حتی سهمیه گرفتن این تیم در لیگ هم با اما و اگر همراه شده است.