باربد بهراد: آوار دریافت 4 گل در داربی سنگینتر از آن چیزی بود که پرویز مظلومی تصورش را میکرد چرا که حالا به وضوح جریانی دست به کار شده تا سناریوی ورود مجیدی را قبل از پایان لیگ پانزدهم عملیاتی کند. محسن ترکی که در سوت پایان داربی هشتاد و دوم دمید، سناریوی عوض کردن مربی و شوک به تیم آغاز شد. پرویز مظلومی که تیمش تا امروز 17 هفته در مجموع صدرنشین لیگ جاری بوده حالا در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد. حامیانش در هیات مدیره که همیشه شعار حفظ 2 ساله او به هر قیمتی را سر میدادند در یکی، دو روز اخیر به شکلی نرم تغییر مسیر دادند و در صحبتهای خارج از مصاحبه خود، تلویحا از شوک به استقلال حرف میزنند. اما داستان چیست و چه سرنوشتی در انتظار استقلال و مظلومی است؟ 2 نوع جریان فکری متفاوت در هیات مدیره استقلال وجود دارد. عدهای که صرفا نتیجه مظلومی را فارغ از کیفیت و اتفاقات موجود مناسب میدانستند و همواره شعار حفظ این کادر فنی را سر میدادند اما عده دیگری هم بودند و هستند که در جلسات خودمانیتر نسبت به کیفیت استقلال نگران بودند و نتایج این تیم را بیشتر مرهون درخشش خیرهکننده رحمتی و همچنین اشتباهات گاه و بیگاه داوری میدانستند. اما برای حفظ ظاهر هرگز هیچ مصاحبهای در این مورد با رسانهها انجام نمیشد. با این وجود نتایج اخیر مظلومی و شکست سنگینش در داربی باعث شده گروه حامیان به صورت نرم پشت او را خالی کنند. نتایج مظلومی در آخرین فصلی که سرمربی استقلال بود نشان میدهد او در هفتههای پایانی قادر به تکرار نتایج اولیه نیست و کم کم این هراس وجود دارد استقلال در لیگ پانزدهم به همان نتایج پایانی چند فصل قبل دچار شود. اما تنها چهار هفته تا پایان لیگ باقی مانده و فاصله استقلال تا صدر تنها 3 امتیاز ناچیز است.آیا در چنین وضعیتی تغییر کادرفنی عقلانی است؟شاید در حالت عادی در هر کجای جهان دستور حمایت از کادر فنی صادر شود اما گروهی که همواره علاقهمند بودند فرهاد مجیدی را به عنوان سرمربی استقلال معرفی کنند هماینک دست به کار شدهاند تا قبل از پایان لیگ جاری و مطرح شدن گزینه بزرگتری مثل منصوریان، او را جانشین مظلومی کنند. به این بهانه که استقلال نیازمند شوک است و اگر مجیدی وارد کارزار شود با توجه به سطح بالای محبوبیتش قادر است با پر کردن ورزشگاه، شوک لازم را به تیم وارد کند و چه بسا با این حربه استقلال قهرمان دو جام شود. اما موضوع مهمتر این است که آیا واقعا فرهاد مجیدی «تجربه» و «سواد» هدایت یک تیم در چنین وضعیت بغرنجی را دارد یا خیر؟ فرهاد مجیدی به کمک دوستان رسانهای خود که از قضا افرادی «کاربلد» و «با نفوذی» هستند در چند سال اخیر تلاش کرد هر سفر تفریحی و کاری خود را در قالب رفتن به کلاسهای مربیگری به هواداران معرفی کند. بر خلاف وحید هاشمیان که به صورت رسمی و مستند در دورههای پیشرفته فدراسیون فوتبال آلمان شرکت کرد و مدارکی را گرفت، فرهاد مجیدی تا امروز در هیچ کلاس معتبری شرکت نکرده یا دست کم هیچ مدرکی را به فدراسیون فوتبال ایران ارائه نکرده است. دکتر احسانی رئیس کمیته آموزش فدراسیون فوتبال در این باره اعلام کرد: تا امروز مجیدی هیچ مدرکی را به فدراسیون فوتبال نداده و ما هم نمیدانیم در کجا در حال سپری کردن کلاس مربیگری است. اما دوستان مجیدی به صورت سفت و سخت در حال بهرهبرداری از وضعیت «موجود» هستند و میخواهند با استفاده از موج به راه افتاده علیه مظلومی، نظر اعضای هیات مدیره را جلب کنند تا در ادامه لیگ، دست به این تعویض تاریخی بزند.در این بین اگر مجیدی در 4 هفته باقی مانده نتیجه گرفت یا دست کم در جام حذفی تیم را قهرمان کرد با شانتاژ خبری «معجزه فرهاد» از آن یاد میکنند و اگر هم نتواند کاری را پیش ببرد عنوان میشود؛ تیم مظلومی بوده و امکان نداشت در ظرف مدت کم تغییرات وسیعی در آن ایجاد کرد و به خودی خود کار موکول میشود به فصل شانزدهم! اما مشخص نیست اگر واقعا پروژه جذب مجیدی کلید بخورد او با چه مدرکی باید روی نیمکت بنشیند؟ شاید هم قرار است کارت تدارکات برای او بگیرند تا با این کلاه قانونی، حرف خود را به کرسی بنشانند. استقلال در وضعیت خاصی به سر میبرد و هر تصمیمی میتواند آینده این تیم را تحت شعاع قرار دهد. باید دید مدیران بالادستی مرعوب این فضای سمی میشوند یا به هر ترتیبی، عاقلانه رای به ادامه کار مظلومی دست کم تا پایان لیگ میدهند. آنچه مبرهن است مجیدی تنها قادر به وجود آوردن شوری جدید در تیم است اما داشتههای فنی او در کسوت سرمربی قطعا آنقدر نیست که منجر به بالا رفتن شعور تاکتیکی آبیها در این بازه کوتاه شود.