عبدالباری عطوان*: دقیقا نمیدانیم دیدار «تاریخی» میان «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی و میهمان آمریکاییاش، باراک اوباما چگونه بود؟ آیا پادشاه سعودی از سر خشم با مشت روی میز کوبید، همانگونه که برادرش، ملک عبدالله (پادشاه سابق سعودی) طی دیدارش با اوباما مشابه این کار را کرد و به اوباما گفت «جناب رئیسجمهور! بار دیگر خطوط قرمز برای ما تعیین نکن»؟ هنگامی که دیدار اوباما از ریاض را تاریخی توصیف کردیم، منظورمان این بود که چهبسا شاهد «دفن» روابط استراتژیک بیش از 80 ساله 2 کشوری یا شاهد آغاز مرحلهای جدید و کاملا متفاوت شویم، چرا که ستونهای اصلی و سهگانهای که ائتلاف استراتژیک میان
2 کشور براساس آنها شکل گرفت یعنی مبارزه با کمونیسم، مبارزه با ناسیونالیسم «تندروی» عربی که اولویتش رویارویی با اشغالگر اسرائیلی است و در آخر نفت، از هم پاشیده و محو شدهاند. اگر نفت قویترین سلاح سعودی در تعامل با غرب بود، (میگوییم) اهمیت این سلاح بتدریج در حال از بین رفتن است آن هم نه به دلیل سقوط قیمت آن و تسلیم شدن آن در برابر صعود نفت شل و دیگر منابع انرژی بلکه به 2 دلیل: یک- ظهور قدرت مشترک ایرانی- عراقی در کنار همپیمان روسی که رقیب قوی عربستان سعودی در رهبری بر نفت محسوب میشود. دو- فروپاشی کنفرانس اخیر نفتی دوحه که در نتیجه ناتوانی عربستان سعودی- برای نخستین بار از زمان تاسیس سازمان اوپک- از تحمیل شرطها و دیکتههایش بود. سعودیها هیچوقت از دموکراتها در آمریکا خوششان نمیآمد و همیشه حزب جمهوریخواه را همپیمان سنتی خود میدانستند و اوبامای دموکرات نیز دشمنیاش با عربستان سعودی را پنهان نکرد. او از زمانیکه سناتور ایالت شیکاگو بود با سیاستهای عربستان مخالفت میکرد. عربستان امیدوار بود که پس از کاهش قدرت عراق، فروپاشی اقتصادی مصر و کمرنگ شدن نقش منطقهای آن و خروج سوریه از معادله- به دلیل 5 سال جنگ که ارتش آن را خسته و یک چهارم جمعیت این کشور را آواره کرده است- آمریکا همچنان رهبری آن بر منطقه خاورمیانه را به رسمیت بشناسد. از اینرو عربستان سعودی با هرگونه مشارکت دشمن سرسخت خود یعنی ایران در رهبری بر منطقه مخالفت کرد و میکند. این همان چیزی است که حالت هوس سعودیها را در حال حاضر برای تشکیل ائتلافهای اسلامی و عربی به رهبری خود و اعلان جنگ علیه هرکسی که از ریاض سرپیچی و با ایران ائتلاف کند، تفسیر میکند؛ وضعیتی که برای یمن، سوریه و لبنان اتفاق افتاده است. دولت آمریکا پیامی قوی به رهبران سعودی پیش از رسیدن رئیسجمهورش به ریاض داد که طبق اخبار درز کرده به بیرون، کنگره آمریکا درصدد است قانونی را به تصویب برساند که اجازه میدهد خانوادههای قربانیان حملات
11 سپتامبر، عربستان سعودی را در دادگاههای آمریکا محاکمه کنند. «سیمون هندرسون»، نویسنده متخصص در امور عربستان در مقالهای در مجله آمریکایی «فارین پالیسی» تأکید کرد منابع آمریکایی و انگلیسی به وی اطلاع دادند 2 شاهزاده سعودی گروه «القاعده» را از سال 1996 حمایت مالی میکردند آن هم نه از جیب خودشان بلکه از خزانه عربستان. درست است که اوباما تأکید کرده از حق وتوی خود برای جلوگیری از تصویب این قانون استفاده میکند ولی وی چند ماه دیگر قدرت را ترک میکند و چهبسا رئیسجمهوری سر کار بیاید که چنین موضعی را اتخاذ نکند. این پیام نیز واضح است که به رهبران عربستان سعودی میگوید از خطوط قرمز عبور نکنید و به واکنشهای انتقامجویانه مانند خارج کردن 750 میلیارد دلار سهام و سرمایهگذاری از آمریکا روی نیاورید. همانطور که مجله فارینپالیسی در آخرین شماره خود نوشت، رئیسجمهوری آمریکا برای امضای سند دفن روابط استراتژیک ویژه میان 2 کشور به عربستان سفر کرد. هر کسی بر این باور باشد که رئیسجمهوری جدید آمریکا این روابط را احیا خواهد کرد در اشتباه است، بویژه اگر دونالد ترامپ نژادپرست که جلوگیری از ورود مسلمانان به آمریکا و مجبور کردن عربستان به پرداخت بهای حمایتش توسط آمریکا را خواستار است، رئیسجمهور شود یا هیلاری کلینتون دموکرات که رویکرد معلمش یعنی اوباما را در پیش خواهد گرفت. سیاستهای «متمردانه» و دور شدن از آرمانهای عربی و اعتقاد فزاینده به اینکه شاید ائتلاف با اسرائیل جایگزینی بهتر است، نتایج معکوسی خواهد داشت».
* نویسنده و تحلیلگر برجسته جهان عرب