شرکتهای هواداری فوتبال که این روزها با استفاده از شور هواداران سرخابیها اصرار به اشتراک بیشتر هواداران و دریافت هزینه از آنها دارند، چگونه عمل میکنند؟ آیا نهادهای نظارتی از فعالیتهای مالی انبوه این شرکتها اطلاع دارند؟ فوتبال پرحاشیه و بیمسؤول این روزهای ایران کم مشکل نداشت که مشکل جدیدی به آن افزوده شده است. متاسفانه عدم وجود رقابت سالم در میان اسپانسرهای فوتبالی و انحصاری شدن تبلیغات باشگاههای فوتبال کشور شرایط را بهگونهای رقم زده که این روزها در کنار مشکلات بیسامان فوتبال ایران، این فرصت ایجاد شده که اسپانسرها هم برای فوتبال کشور و حتی گفتوگوی بازیکنان تیمها پس از بازیها تصمیمسازی میکنند. باشگاه استقلال در 3 بازی متوالی به بازیکنانش اجازه نداده که در میکسدزون پس از بازی با نمایندگان رسانههای گروهی گفتوگو کنند. در ظاهر شاید این باور ایجاد شود که باشگاه استقلال به جهت درگیر شدن در مسائل حاشیهای پس از شهرآورد 82 چنین تصمیمی را گرفته است، اما پس از بازی استقلال برابر فولاد خوزستان که این دیدار با نتیجه
3 بر صفر به سود آبیپوشان تهرانی به پایان رسید، استقلالیها باز هم اجازه گفتوگو با خبرنگاران را نیافتند تا ابهام این قاعدهشکنی آبیها بیشتر از همیشه به چشمآید. مدیر رسانهای باشگاه استقلال پس از بازی با فولاد در این باره توضیح داده که خبرنگاران اگر میخواهند با بازیکنان گفتوگو کنند به تمرین این تیم بیایند؛ موضوعی که به نظر میرسد با تصمیمسازی خاص و با هدف اقتصادی و انحصاری کردن فعالیتهای خبری و رسانهای برای بزرگ کردن یک برند خاص تبلیغاتی انجام میشود. اسپانسر باشگاه استقلال که همزمان در باشگاه پرسپولیس نیز فعالیت مشابهی دارد، ظاهرا به مسؤولان باشگاه تاکید کرده که گفتوگوی بازیکنان این تیم بدون حضور بنر این اسپانسر نباید انجام شود و این سرآغاز ماجرایی شده که رسانهها را از هدف اطلاعرسانی سریع و دقیق به هواداران پس از بازیهای لیگ دور کرده است. متاسفانه یکهتازی اسپانسرهای ورزشی در فوتبال ایران و بویژه در تبلیغات پیراهن سرخابیها موضوعی است که به نظر میرسد برای جلوگیری از سوءاستفاده اقتصادی و نفعهای بادآورده شخصی این شرکتها، باید از سوی نهادهای ذیربط و مسؤول مورد کنترل جدیتری قرار گیرد. این شرکتها با تبلیغات گسترده تلویزیونی و با دریافت مستقیم پول از هواداران استقلال و پرسپولیس از طریق پیامک، سرمایههای کلانی را به جیب میزنند که تنها بخش اندکی از آن به فوتبال میرسد؛ نکتهای که لازم است سازمان لیگ فوتبال ایران، فدراسیون فوتبال، دیوان محاسبات و سایر نهادهای نظارتی مالی حتما به آن ورود جدی داشته باشند تا زمینه سوءاستفاده احتمالی شخصی افراد از گرده فوتبال ایران یک بار برای همیشه به نفع فوتبال به پایان برسد. آیا واقعا نهادهای نظارتی بر فعالیتهای مالی این قبیل شرکتها نظارت دارند؟ آیا بخش اصلی عواید حاصل از اشتراک هواداران سرخابیها با عضویت در شرکتهای هواداری خاص و نامدار به جیب فوتبال میرود؟ این روزها موضوع فساد در فوتبال و پیگیری مجدانه کمیسیون اصل 90 مجلس و قوهقضائیه مطرحترین موضوع فوتبالی خارج از مستطیل سبز است و به نظر میرسد که باید نهادهای نظارتی و حسابرسی به این مقوله جدید نیز ورود قاطع و پرسشگرانه داشته باشند تا جیب هواداران به نام رنگها و به کام افراد خالی نشود.