دکتر پیروز مجتهدزاده، مشاور پژوهشی دانشگاه سازمان ملل متحد و مدیرعامل بنیاد پژوهشی یوروسویک، در صفحه فیسبوک خود به انتقاد از انفعال دولت در حوزه سیاست خارجی پرداخت و نوشت: آقایان حسن روحانی و محمدجواد ظریف مسؤولیت شکست وحشتناک دیپلماسی «تسامح» و «تساهل» در کنفرانس سران سازمان کنفرانس اسلامی که از سوی نابغه بیهمتا در امر روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران، آقای صادق خرازی، برایتان به ارث گذاشته شد، با چه کسانی است جز شما؟ آقایان مسؤول سیاست خارجی ایران، من از تاریخ اعلام تساهل و تسامح در سیاست خارجی دولت هفتم جمهوری اسلامی فریاد زدم که روابط خارجی هر کشوری باید براساس «توازن» ژئوپلیتیک با دوستان و دشمنان در ماورای مرزها سازمان یابد... توازنی که براساس محاسبات میلیمتری و
و ریال به ریال باید شکل گیرد نه براساس سهل انگاری و بذل و بخششهای بیمورد و قربان و تصدق رفتنهای بیجا و شرمآور. و بارها فریاد زدم که در کار چنین موازنه سازی بسیار دقیق مسامحه کردن و سهلانگاری نمودن جز خودکشی ملی چه معنای دیگری میتواند داشته باشد؟ سوال من هماکنون این است که پس از شکست مفتضحانه این دیپلماسی ورشکسته در کنفرانس اسلامی استانبول در روزهای پایانی فروردین ماه گذشته و تجربه فریبکاریهای جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در سوریه و در عربستان سعودی در روزهای اخیر که پس از به اجرا گذاشتن برجام، در کنار وزیر خارجه نژادپرست آلسعود باز هم دولت شما را تروریستپرور خواند و رئیسش، آقای اوباما هم در اعلام علنی ضعف و زبونی در برابر آلسعود تاکید کرد که میخواهد تروریستپروریهای ایران را خنثی کند، آیا فکر نمیکنید که زمان آن رسیده است در این الگوی عقبافتاده سیاست خارجی تسامح و تساهل تجدیدنظری صورت گیرد؟
دوستان و فرزندان عزیزم!
چه کردیم که وضعیت خود را در همان سازمان به آن روز وانفسا در آوردیم؟ آیا فکر نکردید که علت این بود که با پیروی کورکورانه از سیاست خارجی «تسامح و تساهل» خود را در عالم اسلام به این درجه از ضعف و زبونی سرنگون کردیم و حتی پیشبینی نکردیم که عربستانسعودی پس از 2 سال یارگیری در کشورهای مسلمان که هر بار یک ائتلاف 13 یا 23 کشوری اعلام میکرد، چه برنامهای برای ما در استانبول آماده اجرا دارد؟ ما حتی این درایت را نداشتیم که وقتی در اعتراض به آن توطئه بزرگ، در آخرین جلسه شرکت نکردیم، به جای بازگشتن به کشور، ننگ انتظار در اتاقهای هتل را به جان خریدیم که اردوغان خائن و همدست آلسعود و معمار اصلی اجرایی کردن همه آن توطئههای آلسعود، از کار تشریفاتی جلسه پایانی اجلاس فارغ شود و با هم به آنکارا برویم و در نهایت بیشرمی مراسم سلام و تشریفات که مربوط به لحظه ورود ما به ترکیه است، را در آنکارا و در پایان سفر ما انجام دهد و در اوج بینزاکتی دست به آن نمایش مسخره زند که فقط میتواند کودکان را فریب دهد. ما این اندازه درایت نداشتیم که به جای ترک جلسه نهایی باید ترتیبی دهیم که در ابتدا یا انتهای آن جلسه کذایی میکروفن را به دست گرفته و به سران کنفرانس اسلامی بهعنوان عضو موسس یادآور میشدیم که آن کنفرانس برای وحدت عالم اسلام درست شد و کاری که سلمان آلسعود و همدستش اردوغان کردند فقط و فقط برای ایجاد شکاف و تفرقه در عالم اسلام بوده و محکوم! ولی میدانیم که چنین اقداماتی نه به عقل آقایان متخصص در الگوی رفتاری سیاست خارجی صادق خرازی میرسد و نه آقایان چنین شهامتی را دارند.
چه باید کرد؟
جنابان آقایان روحانی و ظریف اینگونه به نظر میآید که شما ننگ شکست مفتضحانه کنفرانس سران اسلامی در استانبول را نشسته پذیرفتهاید و فقط میکوشید با استفاده از تبلیغاتچیهای تهی فکر جناحی خود با استفاده از امکانات دولتی فکر و توجه ملت را از این شکست ننگین منحرف سازید. خیر! این چاره امر نیست! الگوی خیانتکارانه در سیاست خارجی را کنار بگذارید و شهامت داشته باشید.