printlogo


کد خبر: 156565تاریخ: 1395/2/6 00:00
بلومبرگ «همه‌کاره» سعودی را تمسخر کرد
در نقش زبل‌خان!

گروه بین‌الملل: هفته‌نامه اقتصادی بلومبرگ جلد آخرین شماره خود را به پرتره‌ای حقیقتا مضحک از پسر ارشد شاه سعودی اختصاص داده است. چهره محمد بن سلمان در این عکس که طی مصاحبه‌ای اختصاصی در کاخ شخصی‌اش برداشته شده در حالتی آمیخته از نیشخند و بلاهت تصویر شده است. گزارشی که این نشریه اقتصادی وابسته به بنگاه اقتصادی- رسانه‌ای بلومبرگ برای نخستین‌بار از زندگی شخصی قدرتمند‌ترین شاهزاده سعودی حال حاضر منتشر کرده است نشان می‌دهد او چقدر برای مورد توجه قرار گرفتن و به رسمیت شناخته شدن به عنوان مرد اول خاندان سعودی حریص است. آنقدر که به خبرنگار و عکاس آمریکایی اجازه می‌دهد در کاخ سلطنتی ریاض، وجوهی مضحک و چه بسا تاریک از زندگی غیرعادی او را به عنوان یک وزیر دفاع و نایب ولیعهد  31 ساله - حتی شاید 28 ساله چون هرگونه سند رسمی درباره سن او از دسترس رسانه‌ها و افکار عمومی دور نگاه داشته می‌شود - در میان انبوهی از شاهزادگان مقتدر بسیار مسن‌تر از خود به نمایش بگذارند. اگرچه گزارش 2 دیدار مجموعا 8 ساعته تیم خبری بلومبرگ با محمد بن سلمان در دفتر او در دیوان پادشاهی ریاض و سپس قصر خانوادگی سلمان و فرزندانش در حومه پایتخت بسیار زیرکانه و چه بسا فرمایشی نگاشته شده است اما آنچه در شماره هفته آخر آوریل بلومبرگ اقتصادی جلب توجه می‌کند، شخصیت سفله و متظاهر شاهزاده تازه به دوران رسیده‌ای است که از هر حرکت و سخنش تناقضی بیرون می‌زند. مثلا او که هنوز یک سال و نیم از به قدرت رسیدنش همراه با بر تخت نشستن پدر بیمارش نمی‌گذرد به نهاد مرتجع وهابیت که بسیاری آن را تنها مایه بقای آل‌سعود در حجاز می‌دانند هشدار می‌دهد و اختلاف قرائت خود را از اسلام در مساله رانندگی زنان به رخ آنان می‌کشد: «همانطور که در عهد پیامبر اکرم (ص) به زنان اجازه داده می‌شد بر شتر سوار شوند شاید امروز نیز ما باید به آنها اجازه دهیم بر شتر جدید (اتومبیل) سوار شوند!» بی‌دلیل نیست که روزنامه‌نگاران تمام‌حرفه‌ای و زیرک بنگاه بلومبرگ به کنایه این دیکتاتور جدید را از زبان دیپلمات‌های غربی «آقای همه چیز» نام نهاده‌اند؛ جوانکی که همه کاره و هیچ‌کاره است. حتی بخش‌هایی از این گزارش ما را به یاد کارتون معروف «زبل‌خان» شکارچی دست و پا چلفتی می‌اندازد که اینجا و آنجا و همه‌جا حاضر بود و کافی بود دست دراز کند تا... . بلومبرگ این چنین وزیر دفاع عربستان موسوم به صدامک  را که متهم به انواع و اقسام جنایت‌های جنگی در یمن است با انتشار جملات متوهمانه خودش مسخره می‌کند: «می‌خواستم بازی‌های یارانه‌ای خلاقانه طراحی کنم» یا «اگر راه بیل گیتس یا زاکربرگ را می‌رفتم اکنون مخترع موفقی بودم.» محمد بن سلمان در این مصاحبه گفت 2 تصور از خود دارد؛ یکی محمد بن سلمانی که برای تحقق دیدگاه ویژه خودش تلاش می‌کند و دیگری که در پی سازگاری با محیط خود است. وی می‌گوید: «فرق بزرگی میان این دو وجود دارد؛ اولی می‌تواند شرکت اپلی بسازد اما دومی می‌تواند کارمند موفقی باشد. من در بچگی و دوران زندگی‌ام وسایل و امکاناتی بسیار بیشتر از وسایل و ابزارهایی داشتم که استیو جابز (مؤسس شرکت اپل) یا مارک زاکربرگ (مؤسس فیس‌بوک) یا بیل گیتس (مؤسس مایکروسافت) داشته‌اند. اگر من راه آنها را می‌رفتم مشاهده می‌کردید چه چیزهایی می‌توانستم اختراع کنم! زمانی که بچه بودم همه این مسائل در ذهنم بود».
انقلاب خیالی!
تیتر اصلی این گزارش نیز به نوعی ژست غیرقابل باور ترقی‌خواهی جوانکی تازه به قدرت رسیده را که چیزی بیش از نمونه مدرن  بربریت پدران سعودی‌اش نیست، القا می‌کند. در خبری‌ترین بخش گزارش که به تیتر روی جلد راه یافته است، محمد بن سلمان درباره آینده اقتصاد عربستان رویاپردازی می‌کند و اینکه می‌خواهد با صرف 2 میلیارد دلار طرحی اقتصادی را در عربستان پیاده کند که  آن را از کشوری وابسته به درآمدهای نفتی به کشوری متمرکز که به درآمدهای غیرنفتی در اقتصاد خود تکیه خواهد داشت تبدیل کند. طرحی که قرار است امروز (دوشنبه 25 آوریل) توسط او که در کنار همه سمت‌های دیگرش رئیس شورای اقتصادی دولت است به صورت رسمی اعلام شود. او فاش کرده تیم اقتصادی‌اش به این نتیجه رسیده‌اند عربستان اگر سیاست‌های اقتصادی خود را تغییر نمی‌داد اوایل سال 2017 با ورشکستگی کامل مواجه می‌شد. محمد بن سلمان می‌گوید: اقدامات زیادی برای ممانعت از وقوع این مساله اتخاذ کردیم. ما بودجه را تا 25 درصد کاهش داده و مالیات بر ارزش افزوده را بالا بردیم و همین مساله در کاهش میزان به هدر رفتن ذخایر پولی عربستان که نیمه اول 2015 به 30 میلیارد دلار در ماه رسید، نقش داشته است. برنامه محمد بن سلمان برای آینده اقتصاد عربستان شامل تغییرات گسترده اجتماعی و اقتصادی و تأسیس بزرگ‌ترین صندوق در جهان است که دارای بیش از 2 تریلیون دلار آمریکاست دارایی‌ای که برای خرید شرکت‌هایی همچون اپل، گوگل، مایکروسافت و بزرگ‌ترین شرکت‌های مطرح در بازار کافی است. او همچنین چند ماه پیش در گفت‌وگو با هفته‌نامه اکونومیست گفته بود به دنبال حراج کمتر از 5 درصد شرکت نفتی سعودی آرامکو است. شرکتی که در حقیقت تمام ثروت عربستان محسوب می‌شود. بر پایه خیال‌پردازی‌های بن سلمان یا همان طرح انقلاب اقتصادی سعودی، او در نظر دارد یک صندوق اعتبارات حکومتی با
2 میلیارد دلار دارایی ایجاد کند. همچنین قصد دارد با اعمال مالیات‌های متعدد 100 میلیارد دلار در 4 سال آینده درآمدزایی کند. در این میان بنزین، برق و آب از جمله کالاهایی هستند که مالیات برای آنها تعیین نخواهد شد. اما در این میان بسیاری کارشناسان اقتصادی غربی درباره امکان مدرنیزه کردن عربستان سعودی از طریق اجرای این طرح ابراز تردید کرده‌اند. در گذشته نیز طرح‌های زیادی که البته بلندپروازی کمتری در آنها دیده می‌شد، با همین هدف در عربستان به اجرا درآمده بود اما با توجه به شرایط حاکم بر بازار کار عربستان به شکست انجامید، چرا که دست‌کم 8 درصد از نیروی کار فعال در عربستان سعودی اتباع خارجی هستند.
سودا و سقوط
اما سودای بن سلمان به اقتصاد خلاصه نمی‌شود.به نظر می‌رسد او می‌خواهد جامعه‌ای را که توسط خاندان او و مفتی‌های وهابی درباری عقب‌مانده و متحجر نگاه داشته شده به روز کند، غافل از اینکه بیداری مردم حجاز همانند مصر و لیبی و تونس به معنای پایان کار حکومت یک خاندان  فاسد در راس هرم قدرت خواهد بود. او می‌گوید تدابیر متعددی برای به روز کردن آداب و رسوم رایج در عربستان پیش‌بینی شده است که از این میان می‌توان بویژه به اعطای حق رانندگی به زنان اشاره کرد. در این گزارش از قول یکی از افسران ارشد سابق آمریکایی که اخیرا با بن سلمان دیدار کرده آمده است که او پسر شاه مترصد وقت مناسب برای بررسی نهاد دینی تندرویی است که بر حیات اجتماعی و دینی سیطره دارد. خود محمد بن سلمان به بلومبرگ می‌گوید: «من مشکلی با نهاد دینی رسمی درباره رانندگی زنان ندارم. مشکلی که دنبال حل آن هستم با کسانی است که حقیقت‌ها را درباره نهاد دینی خدشه‌دار می‌کنند تا زنان به حقوق کامل خود دست نیابند.» با چنین توهم‌هایی بی‌دلیل نیست که تحلیلگران غربی این کودک خام عالم سیاست را بخشی از مشکل سقوط سعودی می‌دانند نه راه‌حل، چرا که حتی یک بچه مدرسه‌ای هم می‌داند آل‌سعود برای بقای حیات ننگینش مدیون همین مفتی‌های دینی تکفیری و عقب مانده است.
آقای توهم
جالب اینکه شخصیت متوهم و متظاهر «آقای همه چیز» هر بار که درباره حقایق عیان صحبت می‌کند از پرده برون می‌افتد. او که بیش از یک سال است وقتش را بین کاخ‌های پدرش و وزارت دفاع می‌گذراند سعی می‌کند رابطه موش و گربه‌ای‌اش با محمد بن نایف، ولیعهدی که چشم دیدنش را ندارد خوب توصیف کند. سپس به عنوان بازیگر اصلی پشت جنگ یمن می‌گوید: «ما ایمان داریم که به پایان جنگ بسیار نزدیک شده‌ایم.اگر اتفاقی بیفتد و شکست بخوریم هم آماده هستیم!» البته تقریبا تمام ناظران سعودی و غربی می‌گویند عربستان همین حالا هم در یمن باخته است و شخص وزیر دفاع در داخل و خارج  تاوان سنگینی به‌خاطر جنایت علیه همسایه جنوبی خواهد پرداخت. در جای دیگری او می‌گوید برخلاف پدرانش تنها یک زن دارد و نمی‌خواهد با زن دیگری ازدواج کند.حال آنکه تابستان گذشته مقابل چشم فرانسوی‌ها یک ماه با دختر یکی از شاهزادگان سعودی در این کشور بست نشست و دست آخر ماجرای رسوایی اعتیادش به کوکائین در دیدار رسمی از کاخ الیزه برملا شد. تغییر تصویر پادشاهی در کشوری که هزاران مفت‌خور از یک عشیره حاکم، در حال ریخت و پاش‌های فراتر از حد تصور هستند هرگز آسان نخواهد بود اما محمد بن سلمان با همان ذهن سودایی‌اش ادعا می‌کند:« فرصت‌هایی که در اختیار داریم بزرگ‌تر از مشکلات‌مان است.» احتمالا او وقتی این جمله را بر زبان می‌آورده تنها به فرصت تاریخی شخصی خود برای نشستن به جای پدر تاجدار و بیمار و تهدید رقبای داخلی یعنی بن نایف ولیعهد، متعب پسر شاه قبلی و عموهایش که خود را وارث اصلی تاج و تخت می‌دانند فکر می‌کرده است نه کشور عربستان.
 


Page Generated in 0/0051 sec