مهدی جابری: بریتیش اَمریکن توباکو؛ این یک نام انگلیسی – آمریکایی و یک شرکت دخانیات انگلیسی است که به گفته یک مقام دولتی، آمده است تا نخستین مصداق عینی اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل را در جمهوری اسلامی ایران متجلی کند!
کمپانی بریتیش اَمریکن توباکو که با نام اختصاری BAT در جهان شناخته میشود 114 سال قبل، با ادغام شرکتهای «امپریال توباکو» انگلستان و «امریکن توباکو» آمریکا تشکیل شد و اکنون با افتتاح کارخانه خود در شهرک اشتهارد استان البرز بهترین سهم و جایگاه را در بازار بیتدبیر ایران به دست آورده است.
این کمپانی بیگانه اما با قدرتنماییهای خاص در بازار ایران و جلب موافقتها و نظر مثبت برخی وزارتخانههای دولت زمینههای لازم را برای شکست شرکت دخانیات ایران با هزاران نیروی انسانی ایرانی فراهم کرده است.
اقتصاد مقاومتی که در بطن و درون خود بر مفاهیمی همچون حمایت از «تولید ملی، نیروی کار ایرانی و محدودیت استفاده از محصولات خارجی» تاکید دارد، در روزهای اخیر به سیگارهای انگلیسی گره زده میشود؛ تا جایی که یکی از استانداران در مراسم افتتاح کارخانه تولید سیگار انگلیسی در اشتهارد گفته است: «نخستین مصداق عینی اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل، در شهرک صنعتی اشتهارد متجلی شد!»
آنچه در اظهارنظر یک سطری این استاندار پررنگ شده، دخانیات انگلیسی است و آنچه دود شده، اقتصاد مقاومتی است! اقتصادی که مظلومیت و ناشناس بودنش این روزها افکار عمومی، چشمهای بیدار و ذهنهای آگاه را آزار میدهد؛ اقتصادی که اگر با این تحلیلها مبتلا به سرطان نشود، قطعا طعم سکته قلبی و مغزی را خواهد چشید!
چنین تفسیرهایی از شعار مهم و راهبرد حیاتی سال 95 نشان میدهد افراد کج فهم و مدیران کج رو در بالاترین و حساسترین سطوح دولت رخنه کردهاند و قرار است شهرها و استانهای کشور را با همین تفسیرها اداره کنند.
تعبیر «نخستین مصداق عینی اقتصاد مقاومتی در سال 95» برای افتتاح کارخانه تولید دخانیات با برند انگلیسی، در حالی است که شرکت دخانیات ایران با بیش از 7 هزار نیروی انسانی طعم ورشکستگی را میچشد و علت اصلی آن، حضور و فعالیت کمپانیهای خارجی از جمله بریتیش امریکن توباکو است؛ شرکتی که در اتفاقی جالب با شعار «برد - برد» به سوی ایران آمده و رویکرد اصلی خود را در سایت رسمیاش «منفعت دوطرفه» معرفی کرده است!
این کمپانی انگلیسی در حالی وعده ایجاد اشتغال مستقیم برای 250 ایرانی را داده است که حضورش در ایران موجب ورشکستگی یک شرکت بزرگ ملی و تهدید امنیت شغلی هزاران ایرانی شده است.
اما علت اصلی رقابت خارجیها برای ورود به بازار دخانیات ایران چیست؟ متاسفانه سالانه بیش از 60 میلیارد نخ سیگار در ایران دود میشود! بخش زیادی از این رقم از طریق قاچاق به کشور راه مییابد و شرکتهای داخلی در تولید کمتر از 50 درصد آن نقش دارند. اکنون بریتیش امریکن توباکو عزم خود را جزم کرده است تا تولید سالانهاش برای ایران را به 8 تا 10 میلیارد نخ سیگار برساند و یک ششم این بازار را در اختیار بگیرد.
واقعیت این است که با روی کار آمدن دولت یازدهم، فضای بهتر و بیشتری برای مانور و قدرتنمایی خارجیها در واردات سیگار و تولید آن برای ایران فراهم شده است! مطابق آمار گمرک، واردات سیگار و تنباکو با گذشت فقط یکسال از آغاز به کار دولت یازدهم 130 درصد افزایش یافت و نشان داد بیشترین کارکرد تدبیر و امید چه بوده است! همچنین ماجرای انحصار مجوز واردات سیگار مارلبرو که تقریبا 12 میلیارد نخ سیگار از بازار ایران (یعنی یک پنجم این بازار) را شامل میشد، از جمله اخباری بود که نشان از زمینه خاص فعالیت و استعداد عجیب دولت داشت!
این روزها اقتصاد ایران از بیماری کجفهمی مدیران اجرایی رنج میبرد و ریههایش از دود بیتدبیری پر شده است؛ دودی که به چشم مردم بویژه کارگران و اقشار کم درآمد میرود. گویا اقتصاد مقاومتی بیش از آنکه ضرورت مقاومت در برابر نقشههای شوم خارجی را احساس کند، نیازمند ایستادگی در برابر تصمیمات ناامیدکننده و برنامهریزیهای غلط مدیران اجرایی است.
اکنون بیم آن میرود که با تحلیلهای سطحی از اقتصاد مقاومتی، این راهبرد و شعار مهم از مسیر اصلی خود خارج شده و به بیراهه کشیده شود؛ بیراههای که اشتغال، درآمد، تولید و سلامت ایرانیها را به یک کمپانی دخانیات در منطقه Globe House در قلب لندن متصل میکند و برای رسیدن به آن باید از London Bridge یا همان «پل لندن» گذشت!