printlogo


کد خبر: 156693تاریخ: 1395/2/9 00:00
بازار بی‌تدبیری تاریخی در تولیدات کشاورزی

احسان کرمی: ای پیامبر، دشمنان منافق هنگامی که از نزدت خارج می‌شوند می‌کوشند تا در زمین فساد ایجاد کنند و زراعت و نسل را نابود سازند.(بقره، 205) چند روزی بیشتر از خبر فاسد شدن چندین هزار تن پرتقال تولید باغداران شمال کشور نمی‌گذرد که مجددا شاهد اخباری درباره واردات اقلام کشاورزی به صورت رسمی و غیررسمی به کشور هستیم؛ مساله زمانی بغرنج‌تر می‌شود که نگاهی به عملکرد 3 ساله دولت فعلی داشته باشیم. دولت از ابتدای فعالیت با عملکرد خود بخوبی نشان داده است در حوزه تولید داخلی محصولات کشاورزی و تامین غذای سالم برای مردم، تدبیر خاص و بلندنظرانه‌ای نداشته است. این مساله زمانی بیشتر جلوه می‌کند که نظریه‌پردازان و مسؤولان دولت فعلی به دلایل و عللی که گاهی نیز بسیار سطحی هستند نه‌تنها نگاه خوش‌بینانه‌ای به تولید داخلی ندارند بلکه حتی با آن مخالف هم هستند و با واردات محصولات کشاورزی، تولیدکنندگان را با بحران روبه‌رو کرده‌اند. مسؤولان دولت به جای رفع مشکلات کشاورزی و باغداری سنتی و کمک به کشاورزان و باغداران جهت اصلاح رویه‌ها، بروز کردن سیستم‌های آبیاری، ماشین‌ها و تجهیزات ترجیح داده‌اند با سکوت و گاه با مخالفت خود تولید داخلی را با خطر نابودی روبه‌رو کنند.  از ابتدای فعالیت دولت ابتدا خبر امحای میزان زیادی سیب‌زمینی منتشر شد و با طرح موضوع توسط یکی از نمایندگان مجلس و عدم رسیدگی هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی شاهد استعفای این نماینده مجلس نیز بودیم، استعفایی که پذیرفته نشد و مساله‌ای که به همت ریاست محترم مجلس به دست فراموشی سپرده شد. پس از مدتی خبر از بین رفتن مقدار فراوانی خرمای تولید داخل، فاسد شدن میزان فراوانی برنج تاریخ انقضا گذشته، نابودی سیب‌درختی باغداران آذربایجان غربی و اکنون نیز از بین رفتن میزان زیادی پرتقال منتشر شده است.  ظاهر امر این است که پس از 3 سال دولت، تدبیری برای این مساله ندارد. نخستین انتقادی که به مسؤولان وارد است این است که دولت‌های متعدد ایران پس از چندین دهه هنوز نتوانسته‌اند مشکل توزیع محصولات غذایی در داخل کشور را رفع کنند و کشاورزان مجبورند محصولات خود را با قیمت‌های نازل به دلالان بفروشند و مردم نیز همین میوه داخلی را با قیمت‌های گزاف از بازار تهیه کنند، در حالی که با ایجاد سازوکاری می‌توان با حذف واسطه‌ها و دلالان، میوه ارزان و با کیفیت را به دست مردم رساند و کشاورزان نیز سود بیشتری ببرند. انتقاد دیگر اینکه چرا دولت زمانی که میزان تولید داخلی به حدی فراتر از نیاز بازار داخلی می‌رسد نسبت به صادرات یا مصرف داخلی اقشار کم‌درآمد اقدام نمی‌کند و ترجیح می‌دهد نعمت‌های خدادادی امحا شوند؟ چند ماهی است که روابط 2 کشور روسیه و ترکیه پس از مورد اصابت قرار گرفتن هواپیمای جنگنده روسی در آسمان سوریه دچار بحران و شکاف عمیقی شده است و دولت روسیه در تلافی دستور ممنوعیت واردات از ترکیه را صادر کرده است؛ روسیه یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان محصولات غذایی بویژه از ترکیه است. این سوال از مسؤولان دولتی قابل طرح است که چرا از این وضعیت پیش آمده استفاده حداکثری برده نشده و نسبت به صادرات محصولات غذایی و کشاورزی به روسیه اقدام صورت نگرفته است؟ صادراتی که از طریق دریای مازندران در زمانی کوتاه با سرعت و سهولت قابل انجام است آن هم برای محصولات کشاورزی شمال کشور. این امر علاوه بر کسب درآمد برای کشور، میزان صادرات غیرنفتی را نیز افزایش می‌دهد. آیا در اقتصاد ملی نباید به فکر صادرات به بازارهای بین‌المللی بود؟ آیا بازار روسیه با جمعیتی بیش از 140 میلیون نفر که واردکننده محصولات غذایی و کشاورزی است فرصتی عالی برای سرمایه‌گذاری نیست؟ در عین حال نباید انفعال مجلس شورای اسلامی را نیز نادیده گرفت چراکه مجلس شورای اسلامی بنا به وظیفه اسلامی، انقلابی و قانونی خود باید نسبت به چنین مواردی حساسیت داشته و علاوه بر پیگیری و رفع مشکلات در کوتاه مدت، تلاش برای تدوین برنامه‌های راهبردی در چنین زمینه‌هایی را نیز فراموش نکند؛ برنامه‌ها و راهبردهایی که بتواند یک‌بار برای همیشه مشکلات اینچنینی را برطرف کرده و هر دولتی با هرنوع تفکری ملزم به اجرای آن باشد. انفعال مجلس شورای اسلامی موجبات واردات بیشتر محصولات کشاورزی به کشور را فراهم کرده و دولت کنونی به هر دلیل ممکن در عمل با عدم برخورد با قاچاق محصولات کشاورزی به‌صورت غیررسمی اعلام می‌کند حتی از مبارزه با قاچاق میوه نیز ناتوان است، قاچاقی که غیر از مبادی رسمی ممکن نیست. پرواضح و روشن است که آسیب به تولید داخلی در حوزه محصولات کشاورزی تبعات مخربی برای آینده کشور به همراه خواهد داشت. تولیدکننده داخلی به دلیل درآمد پایین خود که عمده آن به جیب دلالان می‌رود و همچنین واردات بی‌رویه محصولات کشاورزی مجبور به ترک کار خود شده و برای ادامه زندگی و امرار معاش مجبور به مهاجرت به حاشیه شهرهای بزرگ می‌شود؛ به دلیل عدم توانایی و مهارت‌های لازم و همچنین رکود و بیکاری حاکم بر کشور در بهترین شرایط به مشاغل کاذب رو آورده و در حالت بدبینانه به بزهکاری و جرم‌های مختلف روی خواهد آورد. علاوه بر موارد پیش گفته با روند مهاجرت از روستا به شهر شکاف طبقاتی تشدید می‌شود. مشکلات اداره شهرهای بزرگ از نظر امنیتی، شغلی، فرهنگی و دیگر حوزه‌ها را نیز باید به این مشکل افزود. نابودی کشاورزی یعنی نابودی بخش عمده‌ای از تولیدکنندگان داخلی و تبدیل به مصرف‌کننده صرف و در نهایت کشور با وضعیت نامساعدی در آینده روبه‌رو خواهد شد که مجبور به فروش نفت و واردات غذا از خارج کشور خواهد بود. در واقع درآمد نفت به‌جای هزینه در پیشرفت کشور صرف هزینه‌های جاری و مصرفی شده و برای همیشه از بین خواهد رفت.  در واقع می‌توان مدعی شد دولت‌های پس از انقلاب اسلامی در ایران فارغ از تفکر و جناح سیاسی‌شان از حل مشکل همیشگی تولید و توزیع محصولات غذایی که یکی از ضروریات هر کشوری است ناتوان بوده‌اند و همیشه از سیاست‌های سطحی، زودگذر و کوتاه‌مدت به جای سیاست‌های راهبردی استفاده کرده‌اند.  می‌توان با ایجاد یک بانک اطلاعاتی کامل از تمام زمین‌های قابل کشت کشور، تعیین نوع خاک، مواد معدنی و املاح موجود در آنها، تعیین و اعلام محصولات مناسب قابل کشت در این زمین‌ها برای صاحبان آنها، تعیین و اعلام میزان نیاز کشور به هر قلم محصول و در نهایت مدیریت تولید محصول با کمک کشاورزان و باغداران از تولید کم یا زیاد هرساله یک محصول جلوگیری کرد و تنها برای تعادل بازار و جبران کمبودها از ابزار واردات به شکل موردی استفاده کرد. با اجرای چنین طرحی و مدیریت درست آن می‌توان حتی به فکر صادرات محصولات کشاورزی و غذایی به بازارهای منطقه‌ای نیز بود. در عین حال باید با ایجاد یک شبکه توزیع خصوصی یا تعاونی و با نظارت دقیق دولت، دست واسطه‌ها را از بازار کوتاه و علاوه بر سود مناسب کشاورز و باغدار، مردم نیز از محصول مناسب بهره‌مند شوند.
 


Page Generated in 0/0053 sec