مهدی طاهرخانی: باخت شوکهکننده به نفت آن هم در تهران و حضور بیش از
70 هزار هوادار. اینک سوال بیجواب هواداران پرسپولیس از یکدیگر این است؛ چرا باید در بزنگاه تاریخی بازی با نفت، تیمشان ناگهان بعد از مدتها ببازد و به همین سادگی شانس قهرمانیاش را پایین بیاورد؟ آنقدر پایین که اینک ملتمسانه محتاج مدد قلعهنویی و دایی و دیگران باشد. این باخت دلایل متعددی داشت که مفصلا میشود دربارهاش نوشت. مثل همیشه از اشتباه فاحش تیم داوری گرفته تا بازی ضعیف چند بازیکن خاص که هیچ امیدی به بهبودشان نیست و وداع با پرسپولیس آخرین چاره برای رهایی از آنان است و مهمتر از همه تفکر محتاطانه برانکو که تفاوت بسیار زیادی با داربی داشت. از آخر شروع میکنیم؛ برانکو. شب بازی با استقلال سرمربی قرمزها رو در روی خبرنگاران نشست و تقریبا یکسری حرف تکراری زد اما در بین همین جملات کلیشهای یک حرف بسیار مهم زد که صرفا شعار و مانیفست نبود. برانکو حرف آخر را همان اولش زد؛ فردا یا همه چیز را میخواهیم یا هیچ چیز. او که به درستی دریافته بود کلید فتح جام پیروزی در داربی است با شجاعت کامل اعلام کرد خبری از مساوی نخواهد بود، دستکم از جانب ما. خیلیها این حرف او را جدی نگرفتند اما محسن ترکی که در سوتش دمید کاملا مشخص بود برانکو شعار نداده است. تیمش را به هجومیترین حالت ممکن آرایش کرد و دستور حملات پیاپی را صادر کرد. نقطه فرماندهی هم جناح راست بود. مثل همیشه این رامین رضاییان بود که وظیفه داشت به همراه فرشاد احمدزاده و علی علیپور و در مواقعی محسن مسلمان آن منطقه را تبدیل به جهنم استقلال کنند. گل اول را ببینید. گل دوم را همچنین. در گل سوم باز هم مردان آن منطقه بودند که خودنمایی کردند و این بار نوبت خود رامین رضاییان بود که 70 متر نفوذ کند و دروازه رحمتی را طی یک رفت و برگشت با ضربه سر، باز کند. در بازی با نفت این مهره کلیدی نبود و در عوض بابک حاتمی عاجز از ارسال یک توپ ساده با پای تخصصیاش در بازی حضور داشت. اگر چه حد فاصل گل اول تا دوم پرسپولیس، استقلال صاحب چند موقعیت عالی شد اما برانکو برخلاف دیگر بازیها که تیمش پیش میافتاد دستور عقبنشینی صادر نکرد. دست آخر اینکه قرمزما 4 بار گل زدند و یک پنالتی هم مطابق معمول از دست دادند. حالا همان برانکو چند هفته بعد در همان لیگ در مصافی که از بعد امتیازی کم از داربی نداشت مرد دیگری شد. تکلیف منصوریان و تیمش مشخص بود. دفاع و دفاع و دفاع برای همان یک امتیاز. مثل همیشه چشم به ضد حملات داشت و همین موضوع باعث شد برانکو شبیه 10 سال قبل شود، آن روزهایی که فوجی از بهترینهای تاریخ فوتبال ایران را در اختیار داشت اما تا مجبور نمیشد حمله نمیکرد. مثل همان بازی سرنوستساز ایران و بحرین در تهران که با حداقل گل جواز صعود به جامجهانی 2006 آلمان را گرفت. در مصافی که اگر تشنهتر بود شاید بحرین عوض یک گل 3 یا 4 بار دروازهاش باز میشد. اما برانکو فقط 3 امتیاز میخواست و به آن رسید. در بازیهای این فصل، پرسپولیس فقط در 3-2 پیکار بود که با تفاضل بیش از یک گل از حریفان گذشت و جالبتر آنکه داربی همان مصافی شد که شجاعترین برانکو را دیدیم؛ پرگلترین، جذابترین و زیباترین بازی پرسپولیس در این فصل همان نبردی بود که برانکو شب قبلش گفته بود یا همه یا هیچ. 3 گام تا قهرمانی و شکست طلسم 8 ساله باقیمانده و معادلات جام تمام قد در دست برانکو بود. منصوریان به همان تک امتیاز قانع بود اما برانکو دیگر دنبال همه چیز یا هیچ نبود. در معادلاتش یک امتیاز هم برای قهرمانی کفایت میکرد. اگر چه قرمزها در طول 90 دقیقه صاحب توپ و میدان بودند اما بزرگترین تفاوتشان نسبت به داربی این بود که با «همه توان» حمله نمیکردند. نهایت 3 یا 4 نفر آن جلو مقابل دستکم
8 بازیکن نفت بودند. پرسپولیس که در یکسال اخیر بدون استثنا در همه بازیهایش دستکم یک بار دروازه حریفان را گشوده اینبار حتی بهموقعیت گل آنچنانی هم دست پیدا نکرد. بازیهای قبل این تیم و نفت پر از گلهای دقایق پایانی بود که در همگی آنها نفت به پیروزی رسیده بود. همین آمار، همین گلهای دقایق و ثانیهها پایانی که همگی ماحصل ضدحمله بود برانکو را بدجوری ترساند. از این رو برای اینکه اسیر این ضدحملات نشود، دائما
4 بازیکن را در زمین خودی حفظ کرد. تقریبا در کارش هم موفق بود و نفت هیچ موقعیت خاصی نداشت. گل اول نفت هم طبق فوتبال و قوانینش کاملا آفساید بود یعنی پرسپولیس به اندازه کافی در زمین خودش مدافع داشت و آنها به درستی وظایف خود را انجام دادند اما برانکو فکر همه چیز را کرده بود جزو اشتباه کمکداور. در همه باختهای این فصل پرسپولیس، داوران بدون استثنا مرتکب یکی، دو اشتباه بزرگ شدند که جریمه هر یک از آنها هم 4 جلسه محرومیت بود. اما اگر کمک داور دوم این نبرد تا 4 فصل هم بهخاطر این اشتباه بزرگ و سرنوشتساز محروم شود فرقی به حال پرسپولیس و هوادارانش ندارد. اما اگر کمک داور در آن صحنه دچار اشتباه نمیشد در بهترین حالت با آن نوع حملات بیجان و کم تعداد پرسپولیس یک تساوی منتظرشان بود. شکست از همینجا کلید خورد. جایی که برانکو برخلاف همه بازیهای قبل یک امتیار را هم سودمند میدانست چرا که هم صدر را حفظ میکرد و هم همان یک امتیاز آینده لیگ و قهرمانی را در دست آنها نگه میداشت. اگر تساوی موجب از دست رفتن صدارت میشد و کار را برای تیم برانکو خراب میکرد بدون تردید پرسپولیس دیگری را شاهد بودیم. تیمی که شاید عوض باخت 2 بر صفر با نتیجه سنگینتری شکست میخورد اما قطعا گل میزد. از این رو نباید نقش برانکو را در این شکست و شاید متعاقب آن از دست رفتن جام، کم انگاشت. همانطور که در 3-2 هفته اخیر او را بسان یک قهرمان در همه رسانهها بالا بردند و از معجزهاش نوشتند و گفتند. برنامه تلویزیونی نبود که برانکو میهمانش نباشد. اگر عمو پورنگ هم برای دل بچهها از او دعوت میکرد بدون شک به آنجا میرفت و مرتب از قهرمانی تیمش حرف میزد. پرسپولیس جام را مال خود میدانست و همه از قهرمانی بیچون و چرا حرف میزدند و حالا میبینند که رویایشان در حال نابودیست. این کمترین سزا برای مجموعهای است که عوض تمرکز و مناعت طبع 3 هفته زودتر لباس فرم جشن قهرمانی را سفارش داده بود و در حال عددسازی با 24 بود. اگرچه هنوز چیزی از دست نرفته اما دیگر همه چیز در دست این مردان مغرور نیست.