سوای تفکر احتیاطآمیز برانکو چند تغییر و جابهجایی موجب شد این پرسپولیس با تیم یک ماه اخیر تفاوت اساسی داشته باشد. باخت از زمین تختی اهواز کلید خورد؛ همان زمینی که از آسمانش سنگ میبارید و دست آخر با تبرئه تماشاگران اهوازی به این نتیجه رسیدیم که احتمالا سنگها از سیاره دیگری پرتاب میشد یا کار پرندگان ابابیل بود! پرسپولیس در آن زمین به 3 امتیاز رسید اما 2 مهره اصلی خود را از دست داد؛ محسن بنگر که در چند بازی گذشته زوج مطمئنی را با ماریچ ساخته بود سپس مهمتر از او رامین رضائیان. اگر مهدی طارمی را موثرترین بازیکن پرسپولیس بدانیم باید رضائیان را کلیدیترین آن دانست؛ مدافعی که جناح راست پرسپولیس را به نقطه قوت این تیم مبدل کرده و اصولا برانکو همه تاکتیکهای هجومیاش را به وی میسپارد اما وقتی رضائیان 3 اخطاره شد باز نوبت بابک حاتمی رسید تا با حضورش عملا نقطه قوت را به ضعف مبدل کند. 90 دقیقه دریغ از یک همکاری مثبت با احمدزاده و مسلمان و بدتر از همه صحنه عجیبی که حتی از خطا کردن روی بازیکن نفت در میانه میدان عاجز بود تا پرسپولیس براحتی گل دوم را بخورد. حاتمی که احتمالا روزهای پایانیاش را در پرسپولیس سپری میکند نمیخواست با اخراج کارش را با پیراهن قرمز تمام کند از این رو خطا نکرد تا تفاضل گل تیمش را یکی پایینتر بیاورد. شاید در روز آخر لیگ، شاگردان برانکو بهخاطر همین یک تفاضل، جام را بدهند. سوای حاتمی که نشان داده هرگز در اندازههای پرسپولیس نیست و در بهترین حالت به درد همان تیم بیحاشیه و آرام سایپا میخورد قرمزها با چند مهر دیگر در حال تلاش برای کسب جام هستند که از بد حادثه این چند نفر از همین حالا میدانند جایی در پرسپولیس فصل بعد ندارند. رضا نورمحمدی 34 ساله که برانکو اعتمادش را به او کاملا از دست داده یکی از این بازیکنان است؛ مدافعی که هر وقت به میدان آمد پرسپولیس گل خورد. اگر چه گل نفت در صحنه آهسته تلویزیونی کاملا آفساید بود اما تعلل و عجز نورمحمدی مقابل زننده گل به خودی خود بازگوکننده هزاران واقعیت بود. توپی که بنگر و ماریچ براحتی میتوانستند دفع کنند با استارت شکست خورده نورمحمدی و تکل ناقصش همراه شد تا صحنه گل فرهاد مجیدی در داربی 69 و اشتباه شیث رضایی برای هواداران پرسپولیس تداعی شود. نورمحمدی میداند با بازگشت کنعانیزادگان سرباز از ملوان حتی روی نیمکت هم جایی برای او نیست و وضعیتی مشابه سوشا مکانی دارد. سوشا میداند وقتی پرسپولیس سفت و سخت به دنبال بیرانوند و حتی فرناندو خسوس گلر برزیلی استقلال خوزستان است، یعنی فصل بعد باید به فکر تیم دیگری باشد. سوشا با اشتباه عجیبش در داربی نشان داد هرگز به آن اعتماد به نفسی که لازم بود در پرسپولیس نرسیده و بهتر است به یک تیم کمحاشیه برود. جایی مثل فولاد که از قضا او یکی از ارکان اصلی قهرمانیشان در لیگ سیزدهم لقب گرفت. پرسپولیس 2 بازی سرنوشتساز دیگر را پیش رو دارد. شاید دیدار با راهآهن محک مناسبی برای سوشا و دیگر مدافعان قرمز نباشد اما بدون شک آنها در تبریز مقابل گسترش مصائب فراوانی را پیش رو دارند. بازیکنانی که روزهای پایانی خود را در پرسپولیس پشت سر میگذارند و رد پایشان در گلهای دریافتی روشنتر از هر بازیکن دیگری است.