printlogo


کد خبر: 156875تاریخ: 1395/2/13 00:00
آمریکایی‌ها برای سقوط آل‌سعود آماده می‌شوند
عربستان؛ کشور نه، سازمانی تروریستی

سارا شایس و الکس دی وال: در نیم قرن، عربستان سعودی محور سیاست آمریکا در خاورمیانه بود. آمریکا کمک‌های تضمین شده نفتی را از این کشور در مقابل ارائه حمایت‌های تضمین‌شده امنیتی خریداری کرد. واشنگتن به خاطر همپیمانی با عربستان سعودی این کشور را میانه‌رو توصیف کرده و اقدامات استبدادی این کشور و صدور افراطی‌گری وهابی را نادیده گرفته است. شرکت‌های آمریکایی دیدگاهی بسیار تنگ‌نظرانه دارند و معتقدند از درآمدهای نفت عربستان صندوقی برای مبارزه با تروریسم تشکیل می‌شود. در واقع، عربستان سعودی کشور نیست. 2 روش برای توصیف آن وجود دارد: عربستان مانند پروژه‌ای سیاسی است که از الگویی هوشمند پیروی می‌کند یا اینکه پروژه‌ای فاسد است که فعالیت‌هایش مانند یک سازمان تروریستی پیشرفته است؛ ولی ادامه فعالیت آن ممکن نیست و در نهایت (برای همیشه) قابل تحمل نیست. تصمیم‌گیرندگان در واشنگتن از مدتی قبل برنامه‌ریزی برای مرحله فروپاشی عربستان را آغاز کرده‌اند. در مذاکرات اخیر با برخی شخصیت‌های نظامی و دولتی، بسیار تعجب کردیم که آنان چگونه بررسی این احتمال را آغاز کرده‌اند. پادشاه سعودی رئیس اجرایی شرکت تجاری خانوادگی است که از درآمدهای نفتی به عنوان رشوه برای خرید حمایت سیاسی استفاده می‌کند، البته طبق این 2 الگو: کمک‌های نقدی و امتیازات تجاری به فرزندان خاندان حاکم که تعداد آنان در حال افزایش است. یا از طریق تأمین برخی منافع و فرصت‌ها برای برخی عوام. سرویس‌های امنیتی داخلی سعودی نیز سیاست عصا را در نهایت وحشی‌گری با استفاده از تجهیزات آمریکایی به کار گرفته‌اند. آمریکا از مدت‌ها قبل درآمدهایی هنگفت از خاندان حاکم به دست آورده است. آل‌سعود از این اموال برای خرید حمایت و منافع ویژه استفاده کرده است. اما در سایه کاهش قیمت نفت و افزایش خریدهای تسلیحاتی عربستان و ماجراجویی نظامی در یمن و دیگر مناطق دنیا، پول‌های ریاض در آستانه تمام شدن است. با وجود این، تولید نفت برای مقابله با کاهش درآمدهای نفتی افزایش یافت تا اینکه عربستان و روسیه از کاهش نفت در 16 فوریه خبر دادند. تولید نفت در ژانویه 2016 به اندازه بسیار زیادی بالا رفت و این امر بیانگر میزان بالای نیاز به درآمدهای نفتی است. اما مطرح شدن موضوع فروش سهام شرکت آرامکوی عربستان، بیانگر نیاز بسیار زیاد این کشور به ارز است.
هنگامی که هزینه حمایت سیاسی بالا برود چه اتفاقی می‌افتد؛ بازار سیاست نیز از قانون عرضه و تقاضا پیروی می‌کند‌. ملک سلمان پول‌های هنگفتی را برای تضمین حمایت از چهره‌های سرشناسی که عبدالله پادشاه سابق به آنان وعده‌هایی داده بود، هزینه می‌کند. این ماجرا در 2 کشوری که با بحران تورم روبه‌رو شدند، اتفاق افتاد. در سودان جنوبی، نخبگان حریص درآمدهای نفتی این کشور را به جیب افراد خاص ریختند و پس از تمام شدن پول مطالبات بزرگی را مطرح کردند و این امر موجب شد آنان گرفتار آشوب شوند. کشور دیگر، سومالی است که از حمایت سخاوتمندانه حامیان مالی برخوردار است، ولی قیمت‌ها در بازار سیاست بسیار رقابتی است و مشتری‌های دیگری هستند که اهداف امنیتی و جنایتکارانه خاص خود را دارند. شاید مطرح کردن اینگونه مثال‌ها برای سران سعودی توهین‌آمیز باشد، اما آنان می‌دانند که اگر شاخص خرید حمایت همچنان بالا بماند، با ورشکستگی سیاسی مواجه خواهند شد. نخبگان حاکم در عربستان سعودی پروژه‌ای را در پیش گرفته‌اند که شبیه یک پروژه جنایتکارانه پیشرفته است، بویژه هنگامی‌که مردم برای بازخواست دولت پافشاری می‌کنند.
در سایه وجود نخبگان سیاسی و فعالیت‌های مرتبط آنان با یکدیگر در شبکه‌ای انحصاری و پول‌هایی که بدون هیچ نظارتی تحت عنوان سرمایه‌گذاری خاص به خارج از کشور انتقال داده می‌شود و خریدهای بزرگی که از خارج کشور صورت می‌گیرد و سوء‌استفاده از دولت برای تحقق این اهداف، می‌توان پادشاهی عربستان سعودی را با حکومت یک حاکم فاسد اوکراینی مانند ویکتور یانکوویچ مقایسه کرد. در سال 2015 مردم بیش از 6 کشور به خیابان‌ها ریختند و در اعتراض به فساد تظاهرات کردند. از میان آنها رؤسای جمهور 3 کشور یا در معرض تهدید قرار گرفته یا باید استعفا می‌کردند. در جایی نیز همین شکایت‌ها باعث شدت گرفتن حرکت‌های افراطی یا شکل گرفتن سازمان‌های جنایتکار در پوشش رابینهود شد. اما تا این لحظه فقط شیعیان عربستان هستند که مطالبات سیاسی دارند. اما در مقابل اکثریت اهل سنتی که دارای تحصیلات عالی هستند و به صورت بی‌سابقه‌ای با دنیای خارج در ارتباطند، انتظار نمی‌رود برای همیشه از پشتیبانی حاکمیت هرمی، راضی بمانند. مسؤولان سعودی مانند دیگر مسؤولان کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس، معتقدند که می‌توانند از خدمات کارگران میهمان فقیر سوء‌استفاده کنند، کارگرانی که آماده هستند در هر شرایطی کار کنند؛ اما امروزه دیگر شهروندان در این کشورها در حال مطالبه حقوق خود هستند. عربستان سعودی طی ده‌ها سال با صدور مخالفانش به خارج فشارها را بر خود کم کرده است؛ مخالفانی مانند اسامه بن لادن که افراطی‌گری را در دنیا گسترش داد ولی این راهبرد می‌تواند نتایجی معکوس داشته باشد، زیرا انتقادهای بن لادن از فساد نظام سعودی در محافل عربی بازتاب داشته است. علاوه بر این، ملک سلمان 80 ساله، در مقایسه با برادر ناتنی خود ملک عبدالله، توانایی و تجربه کمتری در حکومت دارد. در دوران حکومت او شاهد اعدام مخالفان و آغاز جنگ‌های خارجی و دامن زدن به فتنه‌های طایفه‌ای برای سرپوش گذاشتن بر مطالبات شیعیان عربستان بودیم، همه این اقدامات با پیامدها و خطرات بزرگی همراه خواهد شد. سناریوهای اندکی درباره پایان حکومت در عربستان وجود دارد، همچنانکه سلطه سلمان در حال کاهش است. نخستین سناریو، کشمکش بین اعضای خاندان حاکم است که این امر به قدرت هر فرد در خرید نقدی حمایت‌ها بستگی دارد. سناریوی دیگر جنگ‌های خارجی در یمن و سوریه است. سناریوی سوم، انتظار انتفاضه مسالمت‌آمیز یا جهادی داخل عربستان است.
منبع: دیفنس‌وان


Page Generated in 0/0074 sec