علیالله سلیمی: این روزها و همزمان با برگزاری بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، در گرما گرم فعالیت نمایشگاه که تقریباً همه ناشران و غرفهداران به فکر فروش بیشتر هستند، افراد و غرفهدارانی هم در محل نمایشگاه حضور دارند که اصلاً به فروش کتابهای خود فکر نمیکنند و تنها درپی معرفی نوع فعالیت خود در عرصه کتاب و کتابخوانی هستند و همه تلاش خود را به کار میگیرند تا از فرصت به دست آمده استفاده کنند و به مخاطبان خود اطلاعرسانی بهینهای داشته باشند. البته این نوع نگرش به نمایشگاه کتاب در کشور ما هنوز غریب است و بسیاری از ناشران نمایشگاه کتاب را جایی برای فروش کتابهای خود میدانند و هدفی جز این هم ندارند، چون در غیر این صورت باید در نوع فعالیتهای خود هم تجدیدنظر کنند. از این رو بسیاری از ناشران در کشور ما برای معرفی کتابهای خود از هیچگونه اقلام تبلیغی و اطلاعرسانی استفاده نمیکنند و معمولاً منتظرند در هر نمایشگاهی فضایی برای آنها اختصاص یابد تا آنها هم قفسههای خود را بچینند و شروع به فروش کتابهای خود کنند. این همان نگرش کهنه در بازار کتاب ایران است که اکنون در میان بازارهای کتاب جهان جای چندانی ندارد و روز به روز هم منسوختر میشود چون در حال حاضر نمایشگاههای بینالمللی کتاب در دنیا دو نوع است. برخی از آنها مثل نمایشگاههای فرانکفورت، بولونیا و لندن به فروش و مبادله حق نشر میپردازند و فرصتی فراهم میکنند تا افراد حرفهای در زمینههای مختلف با هم دیدار داشته باشند و در برخی دیگر ضمن فعال نگه داشتن این بخش، جایگاهی هم برای علاقهمندان به کتاب در نظر گرفته میشود و بخش فروشگاهی هم در نمایشگاه وجود دارد، مثل نمایشگاههای کتاب توکیو، تایپه و سوئد. البته اگر بخواهیم نمایشگاه کتاب تهران را با نمایشگاههای بینالمللی کتاب در شهرهای دیگر دنیا مقایسه کنیم خلأهای بیشمار و فاصلههای مشهودی را در شکل اجرایی نمایشگاه مییابیم که طبعاً اعتبار آن را خدشهدار میکنند. با این حال در نمایشگاه کتاب تهران اکنون اقدامات پراکندهای از سوی برخی مراکز فعال در حوزه کتاب برای خارج شدن از حالت فروشگاه کتاب بودن در حال شکلگیری است که به نظر میرسد برای نهادینه شدن آن به گذر سالهای بیشتری نیاز است تا به شکل تقریباً فراگیر این نوع فعالیتها رایج شود. کارشناسان بازار نشر در ایران وضعیت کنونی را مرتبط با مساله اقتصاد نشر در ایران میدانند که ناشران را مجبور میکند برای بقای خود در این حرفه به حوزه نشر نگاه صرفاً اقتصادی داشته باشند و از هرگونه فعالیت فرهنگی که در وهله اول صرفه اقتصادی ندارد، پرهیز کنند
به عنوان مثال، کسی که با فعالیتهای اطلاعرسانی درصدد جذب مخاطبان فردا هم هست، در وهله اول نگاه رو به جلو دارد و از سرمایهگذاری در این بازار هراسی ندارد. در حالی که اغلب ناشران ایرانی به امروز خود نگاه میکنند و برای فردای کار خود برنامههای چندانی ندارند. البته ناشران حرفهای و فعال در این زمینه در ردیف استثنائات قرار میگیرند، چون آنها سعی میکنند همسو با جریانهای روز بازار نشر در جهان حرکت کنند که بیگمان دستاوردهای خود در این زمینه را هم مدیون همین نگرش رو به جلو هستند. طبعا برگ برنده در دست ناشرانی با چنین طرز تفکری است که همواره شیوههای نوین بازار نشر در دنیای امروز را پیگیری میکنند و گسترش این نوع تفکر میتواند بازار نشر در کشور ما را یک گام دیگر به سوی حرفهایتر شد سوق دهد. آنچه مهم است اینکه باید ساز و کار مشخصی برای عرضه کتاب و فعالیت ناشران و چگونگی ارائه خدمات شکل گیرد تا مسیر کتاب و کتابخوانی به سمتی درست و هدفمند هدایت شود.