عبدالباری عطوان*: روابط استراتژیک میان رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و احمد داووداوغلو، نخستوزیرش و نظریهپرداز حزب «عدالت و توسعه» به پایان رسید و دلیل آن براساس بیشتر تحلیلها دیکتاتوری اردوغان و بلندپروازیهایش برای تبدیل شدن به رهبری تاریخی و همچنین بلندپروازیهای داووداوغلو است که به بالاترین سقف خود رسید، این علاوه بر حسادت و رقابت شخصی بر سر رهبری و اختلاف در دیدگاههاست. امید داووداوغلو به رهبری از زمان فروپاشی نظریهاش یعنی «صفر کردن مشکلات با همسایگان» به باد رفت؛ این نظریه ترکیه را به رتبه 17 در میان کشورهای اقتصادی بزرگ در جهان رساند و این کشور را تبدیل به قدرت منطقهای بزرگ کرد. این خسارت زمانی مورد تاکید واقع شد که اردوغان بر سر سیطره بر بیشتر اختیارات اجرایی اصرار کرد و نپذیرفت که رئیسجمهوری صوری باشد. استعفای اوغلو از ریاست حزب عدالت و توسعه و در نهایت از نخستوزیری قابل پیشبینی بود، بویژه پس از آنکه اختلافات میان وی و اردوغان شدت یافت و پس از آنکه وی رهبری جریانی را در حزب برعهده گرفت که با بلندپروازیهای ریاستجمهوری اردوغان و تغییر نظام حکومتی از پارلمانی به ریاستجمهوری مطلقه مخالفت میکند. پایگاه اینترنتی «تلکام فایل» مشهور ترکیه، پیشتر گزارش مفصلی درباره اختلافها میان اردوغان و اوغلو منتشر کرد که نشان میداد در رقابت میان 2 مرد بر سر ریاست و اختیارات و نزاع ارادهها میان 2 طرف، جنبههای دیگری وجود دارد از جمله تمایل اوغلو در لغو مصونیت پارلمانی 80 نماینده در حزب حاکم به منظور بسترسازی برای محاکمه آنها به اتهام فساد؛ امری که اردوغان با قدرت با آن مخالفت کرد زیرا تعداد زیادی از آنها از افراد نزدیک به وی هستند و همین اقدام بحران اعتماد میان 2 مرد را «منفجر» کرد. خطر این اختلاف که برخی آن را بهعنوان «زلزله» یا «کودتای کاخ» توصیف میکنند این است که در زمانی رخ میدهد که ترکیه با بحرانهایی در بیش از یک جبهه داخلی و خارجی روبهرو است. اشتباه دیگری که به باور اردوغان، اوغلو مرتکب شده این بود که اوغلو در یک برنامه زنده تلویزیونی اذعان کرد این خودش بود که بهعنوان نخستوزیر دستور سرنگونی هواپیمای روسی در نزدیکی مرزهای سوریه را صادر کرد؛ امری که باعث شد بحران حادی با روسیه به وجود بیاید. حالا چه اتفاقی میافتد؟ چندین پاسخ وجود دارد که بارزترین آنها دعوت به انتخابات پارلمانی در ماه اکتبر آینده است یعنی پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا. اردوغان امیدوار است این انتخابات
50 کرسی اضافی برایش به ارمغان بیاورد، امری که وی را قادر میکند قانون را تغییر داده و نظام حاکم را ریاستجمهوری کند. زیرا حزبش اکثریت دوسوم پارلمان(550 کرسی) را به دست آورده و اکنون 317 کرسی در اختیار دارد. پرسش دیگری نیز از دل پرسش نخست بیرون میآید و آن اینکه سرنوشت اوغلو چه میشود؟ برخی گمانهها درباره این وجود دارد که وی حزب جدیدی را تشکیل میدهد تا همه مخالفان اردوغان در حزب عدالت و توسعه و نیز اعضای احزاب دیگر را جذب کند تا بازگشت به سیاست «صفر کردن مشکلات» با همسایگان و تمرکز بر حاکمیت لیبرالی پارلمانی داشته باشد. روزنامهنگاران و تحلیلگران ترک پیشبینی میکنند خروج اوغلو از نخستوزیری منجر به بازگشت سیاست خارجی ترکیه به مرحله پیش از سال 2010 و اتخاذ سیاستهایی بویژه در پرونده سوریه میشود که عملگراتر و واقعگرایانهتر میشود. یک تحلیلگر سیاسی برجسته ترک در یکی از مکالمات تلفنی به من گفت که اردوغان که به گفته وی به «انعطافپذیری» سیاسی معروف است با دولت سوریه گفتوگو خواهد کرد زیرا وی درک کرده که 5سال دشمنی و دخالت سیاسی و نظامی به خود ترکیه بازگشته است، آن هم به شکل تروریسم و جنگها و رکود اقتصادی. این تحلیلگر گفت بعید نیست اردوغان، اوغلو را بهعنوان قربانی استفاده کند و وی را مسؤول وخامت روابط ترکیه با روسیه بداند. اردوغان در وضعیت بسیار دشواری قرار دارد زیرا اردوگاه دشمنانش قدرتمندتر میشود و دوستان و همپیمانانش چه داخل و چه خارج ترکیه کم میشوند و از دست دادن اوغلو پس از آنکه وی عبدالله گل را از دست داد، چیز سادهای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. بسیار دشوار است که به قطع و یقین درباره نزدیک بودن پایان اردوغان سخن گفت و آن را تصور کرد.
*تحلیلگر برجسته جهان عرب