printlogo


کد خبر: 157257تاریخ: 1395/2/21 00:00
یادداشتی بر کتاب «زقاق پنجاه‌وشش» به بهانه انتشار در نمایشگاه کتاب
شناسنامه‌ای از دورانی تلخ

علی‌الله سلیمی: همزمان با سال‌های دفاع‌مقدس، در حاشیه این رویداد بزرگ، اتفاق‌های ریز و درشت دیگری هم افتاده است که بسیاری از آنها تا به امروز ناگفته مانده و اگر بازگو شود بسیاری از حقایق دوران دفاع‌مقدس بر همگان روشن خواهد شد. از جمله رفتار نادرست رژیم بعثی عراق با افراد ایرانی‌تبار ساکن در شهرهای عراق که این مساله باعث شد اغلب این افراد سرنوشت غم‌انگیزی را در این دوران سپری کنند. کتاب «زقاق پنجاه‌وشش» خاطرات هانی خرمشاهی از این موضوع است. او به عنوان کسی که دوران کودکی و نوجوانی خود را در اوج بدرفتاری و خصومت رژیم بعثی عراق با ایرانی‌تبارهای این کشور گذرانده، به عنوان فرزند یک خانواده ایرانی‌تبار ساکن شهر بغداد از نزدیک شاهد این فجایع بوده و خاطراتش را بر پایه مشاهدات عینی خود از اتفاق تاریخی روایت کرده است. در این کتاب به بدرفتاری، بازداشت، شکنجه، قتل‌عام و اخراج هزاران ایرانی‌تبار ساکن شهرهای مختلف عراق از سوی رژیم بعثی عراق اشاره شد که اوج این وقایع ناگوار همزمان با شروع جنگ تحمیلی از سوی حکومت بعثی عراق بوده است. در پیشگفتار کتاب به این مساله اشاره شده که ایرانی‌تباران رانده شده از عراق در سال 1359 شمسی ابتدا از طریق یک دام بزرگ، تحت عنوان اعطای شناسنامه یا گواهی شناسنامه توسط دولت تازه‌کار صدام، شناسایی و مدتی بعد به طرز مظلومانه‌ای ضمن آزار و اذیت فراوان از خانه و کاشانه خود اخراج شدند. هانی خرمشاهی در کتاب «زقاق پنجاه‌وشش» که عنوان آن برگرفته از نام خیابانی به همین نام در بغداد(جایی که خانواده خرمشاهی در آن ساکن بوده‌اند) است، به سیر مواجه خانواده خود و همچنین خانواده‌های مشابه با موضوع اخراج ایرانی‌تبارهای ساکن در کشور عراق می‌پردازد. کتاب «زقاق پنجاه‌وشش» که در نمایشگاه کتاب بیست‌ونهم عرضه شده است، در 19 فصل تنظیم شده که از دوران تولد و کودکی راوی در سال 1350 در عراق شروع و با سلسله وقایع خانواده خرمشاهی در مواجهه با مساله هویت دوگانه این خانواده و نیز خانواده‌هایی با وضعیت مشابه و همچنین موضع‌گیری نادرست حکومت بعثی عراق در قبال موقعیت آنها پیگیری می‌شود و سرانجام پس از بازگویی مشکلاتی که در این راه به خانواده راوی و نیز خانواده‌های مشابه تحمیل می‌شود، با اخراج آنها از کشور عراق و رسیدن به خاک ایران به پایان می‌رسد. در لابه‌لای فصل‌های کتاب، به گذشته خانواده راوی و همچنین برخی خانواده‌های ایرانی‌تبار ساکن در عراق اشاره می‌شود که تصویر روشنی از موقعیت این گروه از خانواده‌ها در عراق را نشان می‌دهد. خیابان زقاق پنجاه‌وشش در بغداد، جایی است که بسیاری از خانواده‌های ایرانی‌تبار در آن ساکن هستند و خانواده هانی خرمشاهی هم با بسیاری از آنها رفت‌وآمد دارند. همچنین راوی توضیحات کاملی از موقعیت شغلی ایرانی‌تبارهای ساکن در این شهر ارائه می‌دهد که اغلب از تجار موفق شهر هستند و از موقعیت اقتصادی مناسبی هم برخوردارند. جایگاه شغلی و اجتماعی پدر خانواده خرمشاهی هم در این میان قابل توجه است. او مهندس شاغل در یک شغل دولتی است که پروژه‌های مهم در شهرداری را پوشش می‌دهد. راوی با توصیف این موقعیت در فصل‌های ابتدایی کتاب به جایگاه سست و لرزان این خانواده‌ها در عراق می‌پردازد که هر لحظه در آستانه دستگیری و اخراج هستند. آنها علاوه بر اخراج، همه اموال و دارایی‌های خود را هم در این راه از دست می‌دهند و همزمان مورد آزار و اذیت عوامل حکومت بعثی عراق قرار می‌گیرند که در برخی موارد با دستگیری، شکنجه و قتل همراه است و کسی هم پاسخگوی این وضعیت نیست. خانواده خرمشاهی در این راه، تعدادی از اقوام و آشنایان خود را از دست می‌دهند و هر لحظه سایه تهدید و ارعاب بر سر آنها سنگین‌تر می‌شود. این مساله با علنی شدن موضوع طرح «تسفیر» که به معنای به سفر فرستادن و در آن زمان به معنای اخراج از عراق بود، شکل رسمی‌تری به خود می‌گیرد و خانواده‌های ایرانی‌تبار گروه گروه دستگیر، شکنجه و اخراج می‌شوند. این شرایط به خانواده خرمشاهی هم تحمیل می‌شود و آنها مجبور می‌شوند با به جا گذاشتن همه دارایی‌ها، دست خالی به ایران بروند. البته دوراندیشی خانواده خرمشاهی که پیش از اخراج از عراق، 2 فرزند خود «مصطفی» و «هنا» را از این کشور خارج کرده‌اند، در زمان ورود آنها به ایران برای‌شان کارساز می‌شود. مصطفی و هنا پیش از آمدن خانواده، آپارتمان کوچکی در تهران خریده‌اند که وقتی پدر،مادر و برادر کوچک‌شان، هانی از عراق اخراج و به ایران وارد می‌شوند، دوباره دور هم جمع ‌شوند و خانواده 5 نفره آنها مرحله تازه‌ای از زندگی در ایران را از سر گیرند. علاوه بر سرگذشت خانواده خرمشاهی و برخی خانواده‌های ایرانی‌تبار مانند عمو هاشم، سراج، موسوی، شبستری و بحرالعلوم، در بخش‌هایی از کتاب به شکل‌گیری حزب الدعوه اسلامی به رهبری آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدباقر صدر، گرایش شیعیان عراق به این حزب و همچنین سرکوب اعضای این حزب توسط حکومت بعثی عراق پرداخته می‌شود. چاپ اول کتاب «زقاق پنجاه‌وشش» نوشته هانی خرمشاهی در غرفه انتشارات سوره مهر قابل عرضه به مخاطبان کتاب است و می‌تواند پیشنهادی ارزنده برای کتابخوانان باشد.


Page Generated in 0/0167 sec