printlogo


کد خبر: 157891تاریخ: 1395/3/3 00:00
«ایدئولوژیک»‌ترین مواجهه جیرانی با افخمی و رسانه: چرا از آن تریبون این حرف‌ها را زدی؟!
افخمی: واکنش‌ها خنده‌دار بود
گزارش یک «هفت» از عکس‌العمل‌ها به گفت‌وگوی بهروز افخمی با «وطن امروز» درباره جشنواره کن

محمدرضا کردلو:‌ چند سال پیش وقتی «هفت» توسط جیرانی و دوستانش اداره می‌شد، در نشریه‌ای یادداشتی نوشتم و همه حرفم در آن نوشته این بود که «هفت» برنامه‌ای سینمایی نیست. «هفت» یک برنامه کاملا سیاسی است و اسمش هم نباید «هفت» باشد و بهتر است اسمش را «نفت» بگذارند؛ یعنی به جای «برنامه سینمایی هفت»، اگر عنوانش «برنامه سیاسی نفت» باشد، بامسماتر خواهد بود. البته آن‌وقت‌ها یکی از توهمات یا پیش‌فرض‌های اشتباهم این بود که در سازمان صداوسیما یک آدمی با یکی از این اسم‌های مخفف مثل «د-ش» پشت صحنه ماجرای «هفت» است که ضرغامی (رئیس وقت صداوسیما) را مجاب می‌کند که به «هفت» فضا بدهد. بعدتر البته فهمیدم که پیش‌فرضم درباره «هفت» اشتباه بوده. اساسا و اصالتا مافیای «هفت» در دوران جیرانی آنقدر قوی بود که به لابی با ضرغامی نیاز نداشته باشد.  نکته‌ای که آن روزها تقریبا تردیدی درباره آن نداشتم (و حالا هم کاملا تردیدی درباره آن ندارم) این بود که جیرانی از تبحر ژورنالیستی‌اش برای دفاع از سینمای روشنفکری تا جایی که می‌تواند استفاده می‌کند و کم نمی‌گذارد. این روزها هم که برنامه‌ای اینترنتی دارد، کاملا ژورنالیستی و البته پرتناقض‌تر از دوران گذشته این کارها را می‌کند. نکته دیگری که آن وقت‌ها درباره‌اش تردید داشتم(و حالا هم همین تردید را دارم) این بود که «آیا اصلا جیرانی دغدغه «گفت‌وگو» دارد؟»
چندروز پیش از افخمی درباره این رویکردهای پرتناقض درباره «گفت‌وگو» سوال کردم و برای اینکه گفت‌وگو صریح باشد از جیرانی هم اسم بردم. من به بخشی از گفت‌وگوی برنامه اینترنتی 35 با کارگردان بادیگارد اشاره کردم. جیرانی در بخشی از گفت‌وگو با ابراهیم حاتمی‌کیا (نقل به مضمون) به او می‌گوید: بعد از سال 88 چه لزومی داشت درباره برخی فیلم‌ها یا برخی اشخاص(فرهادی و دیگران) اظهار نظر کنی؟
این سوال جیرانی عجیب و قابل تامل است. در واقع جیرانی به حاتمی‌کیا می‌گوید: «اصلا چرا حرف می‌زنی؟!»
افخمی در پاسخ گفت: فریدون جیرانی ژورنالیست است... ژورنالیسم می‌گوید «هر حرفی که جذاب و جالب است را بزنیم!» ژورنالیست‌ها خیلی به این فکر نمی‌کنند که حرف‌شان با حرفی که ماه قبل زدند یا با اظهارنظر هفته پیش‌شان در تناقض هست یا خیر. جیرانی همین «چرا حرف می‌زنی؟» را جور دیگری به بهروز افخمی هم در «برنامه هفت» جمعه گذشته گفت. وقتی چالش گفت‌وگوی افخمی با «وطن امروز» به «هفت» هم کشیده شد، جیرانی با انتقاد از افخمی به او می‌گوید: «تو از تریبونی صحبت می‌کنی که هیچ‌وقت به جشنواره‌ها نظر مثبت نداشت، تو حرفت درسته در یک جایی، اما از این تریبون معنای دیگری می‌ده!» افخمی اینطور واکنش نشان می‌دهد: «یعنی اگر این حرف را در مجله 24 می‌زدم...[مشکلی نبود؟]»
و جیرانی حرف اصلی‌اش را می‌زند: «بله! آن‌وقت داستان فرق می‌کرد». این رویکرد جیرانی «ایدئولوژیک‌ترین» مواجهه او با رسانه است. جیرانی اصلا سخنانش درباره حرف‌هایی که به مذاق دوستانش خوش نمی‌آید، از این 2 حالت خارج نیست؛ یا می‌گوید چرا اصلا حرف زدی؟! و چه لزومی داشت حرف بزنی! یا اینکه می‌گوید چرا از آن تریبون و روزنامه، مثلا «وطن امروز» این حرف‌ها را زدی!
اینجا باید سفت ایستاد. برخلاف تصور من شاید برخی- حتی از جناح منتقدان جیرانی- این گزاره را که «جیرانی اهل گفت‌وگو بما هو گفت‌وگو نیست» را قبول نداشته باشند اما خود او براساس همین ادعایی که در «هفت» هم بیان کرد، بیشتر از اینکه سینماگر باشد، ژورنالیست است و این ژورنالیسم را خیلی خوب در راستای اهداف سازمانی‌اش اعمال می‌کند. ظهور و بروز جدی این مواجهه این روزها در 35 دیده می‌شود. او با اینکه در سال‌های حضورش در هفت، تقریبا حرف نگفته‌ای ندارد که نزده باشد، باز حالا که خود صاحب آنتن نیست، به میهمان برنامه‌اش می‌گوید: «من برای این برنامه اینترنتی دارم که حرف‌هایی را که در تلویزیون نمی‌توانم بزنم اینجا بزنم!»
خب! این هم از آن طنزهاست. با مواجهه‌ای که در برنامه «هفت» گذشته با افخمی به خاطر مصاحبه «کن جشنواره دگرباش هاست» انجام شد، گزاره و پیشفرض من درباره «سیاسی» بودن جیرانی و رویکرد «ایدئولوژیک»‌اش به رسانه تایید شد. این مواجهه خاص فریدون جیرانی نبود. در هفته گذشته خیلی‌ها به بهروز افخمی تاختند که «چرا حرف زدی؟» و «حتی اگر «حقیقت» را گفتی، چرا گفتی؟»
ناراحتی در داخل به خاطر حرفی که خود مسؤولان کن تأیید می‌کنند
واکنش مجری برنامه «هفت» به این اظهارنظرها جالب است. افخمی در ابتدای برنامه «هفت» گفت: طی هفته گذشته فحاشی‌های زیادی در فضای مجازی به من شد. برای من البته خنده‌دار بود ولی از همه بامزه‌تر حرف‌های هوشنگ گلمکانی بود. او با انتشار عکس و تیتر روزنامه‌ای که من مصاحبه کرده بودم، نوشت: «ای بابا... اینکه از مسعود فراستی هم جلو افتاد!» اما من نمی‌فهمم که گفتن یک حقیقت که همه از جمله مسؤولان جشنواره کن با این قضیه مشکلی ندارند، چطور ممکن است منجر بشود که کسی این حرف را بزند! جیرانی هم در بخشی از گفت‌وگوی خود در برنامه «هفت» با بیان اینکه به‌زعم من نیز جشنواره فجر باید به سینمای بدنه کمک کند، می‌گوید: امروز در سینمای ایران بخشی وابسته و علاقه‌مند به سینمای اروپا داریم که سینمای خرده‌پیرنگ است و سینمای اصلی و بدنه ما امروز از بین رفته و خیلی ضعیف شده است. من معتقدم جشنواره فیلم فجر باید شبیه جایزه اسکار شود و به جریان اصلی سینما بها و خط دهد. جیرانی با طرح این سوال که ما باید مشخص کنیم جشنواره فجر شبیه کدام جشنواره خارجی است، گفت: جشنواره فیلم فجر غیر از 10 سال اول که مدیریت ثابتی داشته دائم در بین جشن، اسکار، کن و... در نوسان بوده است. در ادامه افخمی بیان داشت: اما جشنواره فجر نباید شبیه هیچ جشنواره‌ای باشد. باید دید آیا اساسا برای سینمای خود به جشنواره نیاز داریم و اگر لازم است باید چگونه باشد؟!
همچنین وحید جلیلی درباره اظهارات فریدون جیرانی در ابتدای برنامه «هفت» درباره موضع صداوسیما درباره سینمای جشنواره‌ای گفت: جالب است ایشان حرف‌های خلاف واقع را به‌راحتی و با اعتماد به نفس کامل بیان کردند. تلویزیون همواره در موضع حمایت از حضور فیلم‌های ایران در جشنواره‌های جهانی بوده است. در همین شبکه مجاور ما (شبکه 4) مرد جشنواره‌پیمای سینمای ایران، آقای شجاع‌نوری برنامه‌ای را مدیریت می‌کند که به همین می‌پردازد.
سینمای جشنواره‌ای بیشترین مدافعان خود را در حاکمیت دارد
جلیلی افزود: اتفاقا من حرفم این است که دقیقا برعکسش بوده است. در تلویزیون ما تمام مدافعان سینمای جشنواره‌ای آمدند و ده‌ها ساعت دفاعیات خود را بیان کردند. سینمای جشنواره‌ای بیشترین مدافعان خود را در بدنه دولتی و حاکمیتی داشته است و اگر دفاع حکومت و دولت را از آن بگیرید تمامش فرو  می‌ریزد. این خلاف واقع است که در تلویزیون ایران آزادی بیان نیست.
فراستی: سینمای جشنواره‌ای؛ محصول 33 ساله سینمای جمهوری اسلامی
در ادامه مسعود فراستی نیز بیان داشت: اساسا سینمای جمهوری اسلامی در این 33 سال یک جریان بیشتر نساخته است و آن سینمای جشنواره‌ای است. یعنی محصول سینمای جمهوری اسلامی سینمای جشنواره‌ای است، نه سینمای دفاع مقدس. در ادامه این برنامه که به نقد فیلم سینمایی دلبری اختصاص پیدا کرده بود، وحید جلیلی گفت: سینما امروز نه‌تنها رانت می‌گیرد، بلکه خود به دیگران رانت می‌دهد. امروز سینمای ایران به یک طبقه خاص اجتماعی رانت می‌دهد، طبقه مرفه و متوسط به بالا. یعنی اقلیت 20 درصدی امروز در سینمای ایران 80 درصد سلایق و سبک زندگی خود را در سینما حاکم کرده‌اند. چیزی که در فیلم «دلبری» اتفاق می‌افتد این است که دغدغه‌ها و مسائل آن 80 درصد واقعی را بیان می‌کند.  مواجهه‌ای که این روزها با افخمی به خاطر گفتن برخی حقایق درباره جشنواره کن صورت می‌گیرد، بیش از هر چیز منشأ «ایدئولوژیک» دارد. جریانی که مدعی اتخاذ رویکردهای «غیرایدئولوژیک» است، دیکتاتورمآبانه اساسا دانستن «حقیقت» را اشتباه می‌داند. مواجهه‌ای که در عالم سیاست می‌توان آن را به ماجرای «تقریبا هیچ» رئیس کل بانک مرکزی مشابهت داد. سیف در نیویورک بخشی از «حقیقت» پسابرجام را رونمایی کرده و گفته «تقریبا هیچ» چیز عاید ایران نشده است و حالا به خاطر این «حقیقت»، نحله سیاسی همان جریان سینمایی که به افخمی می‌گوید: «چرا حقیقت را گفتی؟» از دولت درخواست کرده‌اند تکلیفش را با «سیف» روشن و او را برکنار کند. فقط به جرم اینکه «راست» گفته!


Page Generated in 0/0168 sec