محمد زعیمزاده: 1- «ما باید باور کنیم نمیتوان همه را فریب داد، اگرچه برای مدت کوتاهی ممکن است دل مردم فریب بخورد اما در بلندمدت ممکن نیست و اینگونه نیست که اگر صاحبان تریبونها دائما حرف خود را بزنند مردم همیشه حرف آنها را باور کنند.» این بخشی از سخنان سیدحسن خمینی است که چند روز قبل از انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم تیتر یک برخی روزنامههای اصلاحطلب بود، حالا پس از برگزاری اولین جلسه خبرگان پنجم و انتخاب آیتالله احمد جنتی به ریاست آن به نظر میرسد اصلاحطلبان باید روزی صدبار از روی آن مشق کنند.
هنوز 3 ماه از تیترهای شورانگیز و سخنرانیهای فاتحانه و نواختن مارش پیروزی جریان اصلاحطلب در اسفند 94 نمیگذرد. همان روزها جریان اصلاحطلبی مدعی این مساله بود که از 88 منتخب خبرگان پنجم 46 نفر از لیست امید بودهاند و با اندکی سیاستورزی میتوان مجلس خبرگانی شکل داد که نه از تاک آیات جنتی و مصباح و یزدی در آن نشان باشد نه از تاکنشانشان!
2- ریاست آیتالله احمدجنتی بر مجلس خبرگان اتفاق مهمی است و شکستی معنادار، راهبردی و تعیینکننده برای جریان هاشمیرفسنجانی محسوب میشود. صندلی ریاست خبرگان مهم است. هر چند هاشمیرفسنجانی هفته گذشته کوشید آن را بیاهمیت نشان دهد ولی خودش بخوبی میداند اتفاق روز سهشنبه چقدر مهم است. او در خبرگان چهارم 3 بار برای رسیدن به این کرسی رقابت کرد و یک بار هم انصراف داد.
هاشمی پیش از آخرین رقابت خبرگان چهارم با آیتالله یزدی مغرورانه گفته بود اگر افرادی که صالح نیستند(!) کاندیدا شوند، کاندیدا میشوم و البته کاندیدا شد و در مقابل 47 رای آیتالله یزدی 24 رای کسب کرد و امسال هم کاندیدای مورد حمایت هاشمی با کسب 21 رای در مقابل 51 رای آقای جنتی - که احتمالا با معیار و مترهای هاشمی بسیار ناصالحتر از آقای یزدی است - شکست خورد و این بار کاندیدای مورد حمایت هاشمی 30 رای کمتر از رقیب خبرگان مردم گرفت و این یعنی اینکه هاشمیرفسنجانی هم بازنده صلاحیت است، هم بازنده مقبولیت!
3- با وجود عدم راهیابی آیات یزدی و مصباح به خبرگان پنجم و تغییر 42 درصدی نمایندگان مجلس خبرگان نسبت به دوره قبل، کاهش مقبولیت هاشمی در خبرگان رهبری نشان از ورود مصباحها و یزدیهای جدید به خبرگان دارد. حضور افرادی جدید، جوان و خوشفکر چون آیات میرباقری، اراکی، صدرالساداتی، توکل، حسینی، شبستری و... در خبرگان جدید و رای قاطع آیتالله جنتی - که طبق برخی گمانهزنیها به نظر میرسید نسبت به گزینههای کمتر منتقد به هاشمی رای کمتری دارد و به تعبیری 51 رای آیتالله جنتی کف رای آنتیهاشمی در خبرگان پنجم است - همگی نشان میدهد لیست هاشمیرفسنجانی موسوم به لیست امید شکستخورده بزرگ انتخابات خبرگان اخیر بوده است.
4- جدا از شکست راهبردی جریان هاشمی در انتخابات خبرگان پنجم، عدم تطابق واقعیت با تصویری که رسانههای حامی این جریان در این 3 ماه از نتایج انتخابات برای هواداران و بدنه اجتماعی خود ساختهاند مسالهای مهمتر است.
«دور بعد روحانی هم رای نمیاره بعد 8 سال اصلاحطلبا گام پنجم رو ارائه میکنن میریم به حدادعادل بهعنوان فردی معتدل رای میدیم و میریم گام ششم».
«الان تعدادی از اونهایی که به آقای جنتی رای دادن رو حمید فرخنژاد و اصغر فرهادی و مهناز افشار و... براشون تبلیغ کردن».
«گیرم که تکرار میکنید، گیرم که به مصباح و یزدی رای نمیدید؛ با رویش ناگزیر جنتی چه میکنید».
«به ما گفته بودن شما که رأی نمیدی پسفردا حق اعتراض نداری، زحمت بکشید اعتراض کنید... ما حق نداریم».
«آقای تکرار میکنم خودت گفتی به موحدیکرمانی و ریشهری رای بدیم».
اینها بخشی از واکنشهای ناامیدانه بدنه اجتماعی حامی جریان هاشمیرفسنجانی در شبکههای اجتماعی درباره ریاست آیتالله جنتی در خبرگان پنجم است، بدنه اجتماعیای که پس از مشاهده تاثیرات رکود جدی اقتصادی بر دیدگاههای عامه مردم و بعد از تماشای تصاویر تجمعات منتقدان توده و پادگفتمان دولت، بیشتر بر فاصله واقعیت با آنچه رسانههای زنجیرهای و شبکههای اجتماعی تصویرسازی کردهاند پی میبرد و البته سرخورده میشود.
5- جدا از بدنه اجتماعی، تشکیک در کارآمدی راهبرد همگرایی جریان اصلاحطلب با اصولگرایان اصطلاحا میانهرو، در سطح نخبگان جریان اصلاحات یکی از مهمترین پیامدهای ریاست آیتالله جنتی بر مجلس خبرگان رهبری است. ابراهیم اصغرزاده مبتکر فرضیه «دولت یازدهم رحم اجارهای اصلاحطلبان» در یکی از اولین واکنشها به ریاست آیتالله جنتی نوشت: «آقای جنتی در مجلس قبلی 34 رای آورد، امروز در مجلس بهظاهر معتدلتر 51 رای؛ آیا گرایش ثقل اصلاحات به سمت میانهروها خطا بود؟»
اصغرزاده در این 2 خط ضمن اذعان به تندرو بودن اصلاحطلبان، سوالی جدی را مطرح میکند و بسیاری از ایدههای اتاق فرمان جریان اصلاحات و هاشمی را زیر سوال میبرد. با دست فرمان اصغرزاده اصولا حمایت جریان اصلاحطلب از روحانی در سال 92 هم زیر سوال میرود. اصغرزاده و امثال او که حضور افرادی چون جلالی، نعمتی، جعفرزاده و...در لیست امید در انتخابات اخیر و حمایت آنها از لاریجانی در ماجرای ریاست مجلس دهم را به عنوان تجربهای دمدستی جلوی چشم دارند، با رئیس شدن آیتالله جنتی در خبرگان پنجم سعی میکنند فرضیه «رحم اجارهای» را به نظریه نزدیک کنند، تلاشی که هر چند خوشایند دولت و احتمالا جریان نزدیک به هاشمیرفسنجانی نیست اما وقتی با رویکرد «عبور از روحانی» امثال صادق زیباکلام همافزایی و همراستایی میکند ابهاماتی جدید و جدی در چگونگی کنشگری سیاسی جریان اصلاحات یا حداقل اصلاحطلبان رادیکال در خرداد 96 پدید میآورد.