printlogo


کد خبر: 158014تاریخ: 1395/3/5 00:00
چگونه با آمار دروغ بگوییم

مالک شیخی‌زازرانی*: سازمان یونسکو به‌عنوان یکی از متولیان اصلی فرهنگ در جهان، سال 1379 بر مبنای 3 بعد «خردورزی، تبادل اطلاعات و فردیت»، 18 شاخصه را برای توسعه فرهنگی مطرح کرد. از مجموع سنجه‌های اعلام‌شده، 4 شاخصه به‌طور مستقیم با موضوع  «کتاب و کتابخوانی» در ارتباط است. این 4 شاخصه عبارتند از: «واردات کتاب»، «صادرات کتاب»، «تولید کتاب» و «تعداد کتابخانه‌ها». این رتبه‌بندی نشان می‌دهد چنانچه به موضوع مطالعه و کتاب به نحو مطلوب پرداخته شود بزرگ‌ترین گام در توسعه فرهنگی برداشته‌ شده و به تبع آن زمینه برای توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را فراهم کرده‌ایم. در کشور ما ایران سرانه مطالعه کتاب نیز مانند سایر آمارهای منتشره‌ دارای نکات ضد و نقیض فراوانی است. برخی در ارائه آمار سرانه مطالعه، حتی مطالعه زیرنویس‌های تبلیغاتی، نیازمندی‌های روزنامه‌ها و بیلبوردهای شهری(!) را نیز لحاظ کرده‌اند و از آن سو، برخی مطالعه کتاب‌های درسی را هم جزو سرانه مطالعه کتاب محسوب نمی‌کنند. یکی از منابع موثقی که می‌توان درباره شیوه گذران وقت مردم از آن استفاده کرد و میزان زمان اختصاص داده شده برای مطالعه را استخراج کرد، «مرکز بین‌المللی مطالعات گذران وقت (Timeuse)» است. براساس تحقیقی که این مرکز سال ۲۰۱۰ در ۲۲ کشور انجام داد، بیشترین زمان اختصاص داده شده برای مطالعه بین مردمان جهان مربوط به کشور فنلاند با ۴۴ دقیقه در روز است. البته در کشور ما برخی مسؤولان دولتی سرانه مطالعه کتاب را 75 دقیقه و حتی بالاتر نیز اعلام کرده‌اند که در واقع این آمار و ارقام اعلام‌شده، بیشتر جنبه تبلیغاتی برای تایید عملکرد داشته و با تایید و تکذیب‌هایی همراه است که به هیچ عنوان قابل استناد نیست. از دیگر سو، جامعه‌شناسان و محققانی که وابستگی به آمارهای دولتی ندارند این عدد را در حد 3 تا 5 دقیقه اعلام کرده‌اند. شاید یکی از دلایل توجیه این واقعه تاسف‌برانگیز در پایین بودن سرانه مطالعه، دلایل اقتصادی باشد. در روزگاری که از یک سو رکود، اکثر قشر پایین‌دست را بیکار کرده و از دیگر سو، تورم نیز قدرت خرید آنها را پایین آورده است، یکی از اصلی‌ترین دلایل کتاب نخواندن و عدم مطالعه، می‌تواند قیمت کتاب باشد به طوری که برای بیشتر مردمی که در روزگار ما تنفس می‌کنند، اصطلاحاً «مفلسی» مجال نمی‌دهد سر از «عاشقی» دربیاورند. حال اینکه آمارهای منتشرشده توسط دستگاه‌های دولتی که برخلاف واقعیت، بالا بودن سرانه مطالعه کتاب را گواهی می‌دهد، چه کمکی به توسعه فرهنگی خواهد کرد، بماند. کتاب «چگونه با آمار دروغ بگوییم» نوشته «دارل هاف» و ترجمه «حسین راهداری» به تناقض‌های آماری پایان می‌دهد. مطالعه این کتاب، قطع به یقین شما را در فهم بهتر آمارهای راست و دروغ کمک خواهد کرد. البته رسالت مقاله حاضر این نیست که به تمجید و تبلیغ کتاب «چگونه با آمار دروغ بگوییم» بپردازد. نگارنده در خلال مقاله پیش رو، به‌عنوان یک دانشجو سعی در ارائه سخنی قابل تامل از مقایسه 2 کتاب حاضر در بیست‌ونهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران دارد. کتابی که در سطور قبل معرفی شد، در قطع پالتویی با 165 صفحه و جلد معمولی، به قیمت 12 هزار تومان قابل خریداری است. قیمتی که با توجه به قطع و تعداد صفحات کتاب، گران به نظر می‌رسد و این شاید خود عاملی باشد تا مخاطب، دست به انتخاب این کتاب نزند. ناگفته پیداست با محاسبه نرخ کاغذ برای یک موسسه خصوصی و هزینه ترجمه این کتاب، متوجه خواهیم شد این کتاب چه بسا زیر قیمت ارائه شده و قیمت واقعی آن باید چیزی بالاتر از قیمت پشت جلد باشد. حال در سمت دیگر نمایشگاه کتاب تهران، برای تهیه پرفروش‌ترین کتاب نمایشگاه (طبق خبرهای منتشرشده رسانه‌های دولت)، کافی است سری بزنیم به «غرفه آثار دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران» محلی که جز یک کتاب خاص(!)، چیزی برای فروش نداشت. درست در کنج غرفه «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران». این کتاب خاص که به قول رسانه‌های وابسته به دولت، همچون سال گذشته جزو پرفروش‌ترین آثار نمایشگاه کتاب است، متناسب با حال و هوای جوزده «پسابرجامی» کشور، کتابی نیست جز «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» نوشته دکتر حسن روحانی. کتابی که اگر بر حسب وزن کاغذ هم به فروش برسد، قیمتش باید بیش از قیمت پشت جلد باشد. این کتاب در چاپ هفتم با قطع وزیری و جلد گالینگور (نفیس)، با تعداد 822  صفحه (حدود 6 سانتیمتر قطر کتاب) به قیمت 18 هزار تومان و با تخفیف 45 درصدی این غرفه به قیمت 10هزار تومان(!) به فروش می‌رسد؛ کتابی که مشابه آن با مشخصات یاد شده، با قیمت بالای 40 هزار تومان عرضه می‌شود.  لازم است یک مقایسه آماری بین 2 کتاب معرفی‌شده انجام دهیم تا از عنوان این مقاله نیز دور نشده باشیم. ابعاد کتب قطع وزیری، تقریباً 3 برابر ابعاد قطع پالتویی است. جلد گالینگور، با کمی تخفیف جزو جلد‌های نفیس محسوب می‌شود اما وقتی قیمت این دو کتاب را مقایسه می‌کنیم به تناقضی برمی‌خوریم که پاسخش همان گلایه همیشگی ناشران خصوصی است: «استفاده از رانت دولتی نشر». حال شاید دلیل اینکه کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» جزو آثار پرفروش نمایشگاه کتاب معرفی شده، روشن شده باشد. نگارنده این مقاله همین مقایسه را به صورت حضوری در نمایشگاه کتاب به استحضار دکتر سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر ارشاد و رئیس بیست‌ونهمین نمایشگاه کتاب تهران رساند و ایشان نیز تلویحاً عدالت زیر سوال رفته نشر و ارزان بودن باورنکردنی کتاب رئیس‌جمهور محترم را تایید کرد. البته بماند که ایشان دلیل این تناقض را بیان نکرد لیکن با این وجود، شجاعت و سعه ‌صدر ایشان را در قبول حرف حق برخلاف برخی دولتمردان حاضر که هر نقدی را با کلمات درشت پاسخ می‌دهند می‌ستاییم. شاید شما نیز با خواندن این مقاله علاقه‌مند شده باشید کتاب زیبای «چگونه با آمار دروغ بگوییم» را ولو به هر قیمتی خریداری کنید تا حقیقت مفاهیمی چون «پرفروش‌ترین»، « عدالت»، «رانت» و «پایین بودن سرانه مطالعه در کشور» را بهتر درک کنید.
*دانشجوی دکترای مدیریت فرهنگی
پی‌نوشت
موضوع این مقاله نه نقد کتاب است نه نقد سیاست‌های فرهنگی کشور. این نوشته تنها برای دفاع از حقوق نویسندگان و ناشرانی نگاشته شد که کتاب‌های‌شان به سبب قیمت‌های نجومی نشر، در انبارها خاک می‌خورد و اسیر آمارهای دروغ برخی متولیان امر شده‌اند.


Page Generated in 0/0074 sec