printlogo


کد خبر: 158360تاریخ: 1395/3/12 00:00
اخبار

درباره مظلومی منصف باشیم او همانی بود که هست
علیرضا خطیبی: پرویز مظلومی در آستانه برکناری است یا برکنار شده؛ چندان فرقی نمی‌کند. دلایل منطقی برای این کار وجود دارد؛ تیم با هفته‌های متوالی صدرنشینی، قهرمان نشد که هیچ،
نایب قهرمان هم نشد. در داربی نه تنها نبرد که باخت و تحقیر شد. از خستگی ذوب‌آهن در فینال جام حذفی استفاده نکرد و سال را بدون جام گذراند. اما کمی نقاب از چهره‌های روشنفکر و «نیچه»وارمان برداریم. مگر استقلال در لیگ‌های سیزدهم و چهاردهم بهتر از این کار کرده بود؟ مگر قهرمان شده بود؟ مگر سهمیه مستقیم لیگ قهرمانان آسیا گرفته بود؟ مگر داربی را برده بود؟ قصه خیلی ساده است، ساده‌تر از چیزی که فکر می‌کنیم.  پرویز مظلومی، دقیقا پرویز مظلومی است. اینکه می‌گوییم باید حداقل یک قهرمانی می‌آورد و بهتر کار می‌کرد و این قصه‌ها، تلقی ماست از او و مظلومی هیچ نقشی در این تفکرات نداشته و ندارد. از او ایراد می‌گیرند که به فلان بازیکن باج می‌داد، محافظه‌کار بود، نمی‌توانست تیم و بازیکنان را تهییج کند ولی مظلومی در کدام دوره نه‌چندان طولانی‌مدت حضورش روی نیمکت استقلال و حتی سایر تیم‌هایش از مس و آلومینیوم تا صبا و صنعت نفت اینطور نبود؟ فقط امسال باج می‌داد؟ مگر او نبود که یک روز در ابتدای تمرین، سخنرانی جباری بعد از مشکلات مالی را دید، تعطیل شدن تمرین تیمش را نظاره کرد ولی دم نزد؟ اینکه ما از مظلومی، یک شزم ساخته‌ایم دلیل نمی‌شود که او از قالب همیشگی خودش در این تقریبا 7 دهه زندگی بگذرد و به خاطر ما غولی بی‌شاخ و دم شود. مظلومی خود خودش است با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش ولی ما، همه مایی که این روزها مدام کنایه می‌زنیم که بهتر از او می‌توانستیم روی نیمکت استقلال نتیجه بگیریم هم گوشه گود ایستاده‌ایم و مدام نق می‌زنیم. چرا زمان قلعه‌نویی، حرفی نبود؟ او بهتر نتیجه گرفته بود؟ به او انتقاد نکردیم چون جرأتش را نداشتیم. چون از او و «علی»هایش می‌ترسیدیم ولی به مظلومی می‌تازیم و مدام بابت همه چیز (از سبک زندگی، فیزیک بدنی و مشکلات ظاهری تا ایرادات فنی) به چهارمیخ می‌کشانیمش چون خودش این اجازه را به ما داد، چون خودش نخواست فردای داربی علنی کند که م.ر و م.ب رفته‌اند دم خانه ف.م و گریه کرده‌اند و قسمش داده‌اند به چشمان ت که بیا قبل از اینکه استقلال دفن شود (و او هم نیامد در حالی که مظلومی «وجود»ش را داشت تیم بدون مدیرعامل، هیات مدیره و پول را یک هفته قبل از لیگ دهم تحویل بگیرد). مظلومی اگر همان روز حرف می‌زد، حالا بازنده نبود ولی او همه زندگی‌اش را برای استقلال گذاشته. اگر نگذاشته بود که مثل قلعه‌نویی می‌رفت دنبال شکایت پول‌های عقب‌افتاده‌اش در کوران مسابقات. اگر عاشق استقلال نبود که ابتدای دهه 70 حقوق چند صد هزار دلاری عمان به عنوان سرمربی را رها نمی‌کرد تا به ایران بیاید برای چند صد هزار تومان و بشود دستیار پورحیدری. مظلومی را باید به عنوان پرویز مظلومی نقد کرد نه به عنوان کسی که ما دوست داشتیم باشد. اگر می‌گوییم به رحمتی اجازه دخالت در همه امور را داد، این را هم بگوییم که فلانی برای راضی نگه داشتن دستیار بیکارش در استقلال قید رحمتی را زد و دروازه‌بانی را آورد که به هیچ توپی نه نمی‌گفت.  اگر می‌گوییم صادقی را از استقلال بیرون کرد تا حاج‌محمدی را بیاورد بگوییم که فلانی هم شریفات را در لیست خروج گذاشت و حالا با یک‌میلیارد هم نمی‌توان او را دوباره آبی‌پوش کرد. پرویز مظلومی همینی است که می‌بینیم. همینی که بهتاش فریبا خطابش می‌کند «پرویز تفلون» بس که نچسب است. او همینی است که بابت فلان مطلب علیه استقلال در آن روزنامه تمام قرمز با دوستان خبرنگارش قطع رابطه می‌کند. مظلومی متهم است به هزار و یک دلیل ولی متهمش نکنیم چون چیزی که ما می‌خواهیم نیست.


احتمال محرومیت 6 ماهه منصوریان و بیرانوند
احتمال محرومیت 6 ماهه سرمربی تیم فوتبال نفت و دروازه‌بان تیم فوتبال این باشگاه وجود دارد. در جلسه روز سه‌شنبه  هیأت‌رئیسه سازمان لیگ مصوب شد در صورتی که بازیکن یا مربی بدون آنکه شرایط لازم برای فسخ قرارداد را داشته باشد و به طور یکطرفه قراردادش را با باشگاه فسخ کند در آن صورت در صورتی که باشگاه اثبات کند این بازیکن و مربی حق فسخ قرارداد نداشته است با محرومیت 6 ماهه مواجه خواهد شد. با توجه به این مصوبه در صورتی که باشگاه نفت بتواند اثبات کند علیرضا منصوریان و علیرضا بیرانوند بدون داشتن شرایط لازم قرارداد خود را فسخ کرده‌اند در آن صورت با محرومیت 6 ماهه مواجه خواهند شد. به این ترتیب اگر چنین اتفاقی رخ بدهد منصوریان نمی‌تواند سرمربی استقلال شود و بیرانوند هم حضورش در پرسپولیس به عنوان دروازه‌بان در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد.
 


Page Generated in 0/0121 sec